Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
arrow head
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
Other Matches
bronze arrowhead
نشان پیکان برنزی
zouave
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
discretionary
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
poniter
نشان دهنده نشان گیرنده
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
darting
پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
dart
پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darted
پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darts
پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
ship to shore
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
indicative
نشان دهنده
indicant
نشان دهنده
indicator
نشان دهنده
demonstrators
نشان دهنده
demonstrator
نشان دهنده
ends
کد نشان دهنده انتهای خط
resilient
نشان دهنده فنری
ended
کد نشان دهنده انتهای خط
end
کد نشان دهنده انتهای خط
illustrators
نشان دهنده تصویر کش
illustrator
نشان دهنده تصویر کش
ring indicator
نشان دهنده حلقه
counting balance
ترازوی نشان دهنده
control flag
پرچم نشان دهنده دستورات
episcope
دستگاه نشان دهنده تصاویر
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
ended
کد نشان دهنده انتهای رکورد
adumbrant
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده امواج
status board
تابلوی نشان دهنده وضعیت
voltage indicator
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
oil gage
عقربه نشان دهنده روغن
ends
کد نشان دهنده انتهای رکورد
indicator
عقربه یاصفحه نشان دهنده
frequency indicator
دستگاه نشان دهنده فرکانس
end
کد نشان دهنده انتهای رکورد
gauge
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
oscilloscope
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
gauges
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
gauged
اندازه گیر عقربه نشان دهنده
radix
عدد نشان دهنده اعشار صحیح
boundary disclaimer
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
bathymetric contour
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق
gas indicator
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
escape character
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
to feel on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
to be on top of the world
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
air hose coupling
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
situation map
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
attitude indicator
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
azimuth micrometer
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
reverberation index
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
colon
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
markers
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
position buoy
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
arithmetic
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است .
marker
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
colons
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
plus
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
deictic
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
end
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
mark
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
zmarker beacon
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
ended
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
ends
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
plus signs
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
mark
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
plus sign
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است
ends
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
attitude gyro
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
demonstrations
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstration
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demo
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
system indicator
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
zero
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
fields
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
zeros
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
zeroes
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
Manchester coding
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت
fielded
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
colons
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
colon
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
scorecard
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
scorecards
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف
characterization
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
paragraph
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
boolean operation
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
paragraphs
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است
connective
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
earth
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
elevator
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
elevators
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد
cards
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
question mark
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
parts explosion
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
levee en masse
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
disembarkation
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
grenadier
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
lool
لول
[تارهای نامتقارن]
[این حالت بخاطر قرار گرفتن پود بین تارها بوجود آمده و در حقیقت نشان دهنده اختلاف سطح تارها با یکدیگر است.]
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
darted
پیکان
the point of an arrow
پیکان
arrows
پیکان
arrow
پیکان
dart
پیکان
barb
پیکان
barbs
پیکان
darting
پیکان
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
arrow head
نوک پیکان
flechette
پیکان پردار
elf bolt
پیکان چخماقی
arrow head
علامت پیکان
fletcher
پیکان ساز
head
نوک پیکان
secondary landing
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
broad head
نوک پیکان با 2 یا 3 تیغه
nock
پیکان برزه گذاشتن
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
darted
پیکان یا زوبین کوچک بازی
darting
پیکان یا زوبین کوچک بازی
dart
پیکان یا زوبین کوچک بازی
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
dartboard
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
landing group
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
target indicator
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
handing
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
hand
بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
arrow pointer
پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
flechette
پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
fingerpost
راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
overhauling
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com