Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
sculpture in the round
پیکره سازی همه جانبی
Other Matches
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
sculpture
پیکره سازی
sculptures
پیکره سازی
kinetic sculpture
پیکره سازی متحرک
sculpture in the round
پیکره سازی تمام بر
wood carving
پیکره سازی چوبین
environmental sculpture
پیکره سازی محیطی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
peripheral
فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
multifunction
صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
i/o
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
built-in
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
output
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs
اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles
خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap
بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
demand
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
structure
پیکره
statues
پیکره
statue
پیکره
peripheral
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
torso
پیکره نیمتنه
half-figure
پیکره انتهایی
wood carving
پیکره چوبین
sculptors
پیکره ساز
sculptor
پیکره ساز
torsos
پیکره نیمتنه
sculptured head
پیکره سر ادمی
figure
پیکره تندیس
figures
پیکره تندیس
figuring
پیکره تندیس
sculptural
پیکره نما
channeled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
side effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
statuette
پیکره کوچک اندام
affronted
[پیکره های رو به روی هم]
statuettes
پیکره کوچک اندام
figurine
پیکره کوچک اندام
figurines
پیکره کوچک اندام
wait state
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
aetoma
[راس پیکره بالا سنتوری]
aetos
راس پیکره بالا سنتوری
dog-ear
[واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
adverse reaction
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
spillover effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
by-effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
secondary effect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
byeffect
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
fall-out
[side effect]
عوارض جانبی
[اثر جانبی]
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
flank observation
دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
byeffect
اثر جانبی
spillover effect
اثر جانبی
contour line
خط جانبی
secondary effect
اثر جانبی
adverse reaction
اثر جانبی
fall-out
[side effect]
اثر جانبی
by-effect
اثر جانبی
sidelong
جانبی
laterad
جانبی
bilateral
دو جانبی
lateral
جانبی
accessory
جانبی
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
lateral fissure
شیار جانبی
lateral inversion
معکوس جانبی
lateral load
بار جانبی
ancillary equipment
وسیله جانبی
lateral pressure
فشار جانبی
lateral shifts
تغییرات جانبی
lateral shifts
حرکت جانبی
lateral surface
سطح جانبی
laterality
برتری جانبی
devices
وسیله جانبی
device
وسیله جانبی
sideways sum
مجموع جانبی
sidelooking airborne radar
رادار جانبی
sideband
باندهای جانبی
side effect
نتیجه جانبی
lateral yield
له شدگی جانبی
side-effects
اثر جانبی
side-effects
نتیجه جانبی
trilaterality
حالت سه جانبی
auxiliary equipment
تجهیزات جانبی
side chain
زنجیر جانبی
side circuit
مدار جانبی
side friction
اصطکاک جانبی
side group
گروه جانبی
spillover effects
آثار جانبی
units
وسیله جانبی
side reaction
واکنش جانبی
side-effect
نتیجه جانبی
aisle
جانبی صحن
ventrolateral
بطنی و جانبی
peripherals
دستگاههای جانبی
ancillary equipment
تجهیزات جانبی
wing wall
دیواره جانبی
marginal bund
خاکریز جانبی
peripheral
دستگاه جانبی
side view
نمای جانبی
oblique fire
اتش جانبی
aisles
جانبی صحن
side effect
اثر جانبی
side-effect
اثر جانبی
unit
وسیله جانبی
accessory
وسیله جانبی
adverse reactions
اثرهای جانبی
by-effects
اثرهای جانبی
byeffects
اثرهای جانبی
secondary effects
اثرهای جانبی
side effects
آثار جانبی
dorsolateral
پشتی و جانبی
spillover effects
اثرهای جانبی
adverse reactions
آثار جانبی
fall-out
[side effect]
نتیجه جانبی
by-effect
نتیجه جانبی
byeffect
نتیجه جانبی
adverse reaction
نتیجه جانبی
lateral buckling
کمانکش جانبی
lateral control
کنترل جانبی
lateral dispersion
پراکندگی جانبی
secondary effect
نتیجه جانبی
spillover effect
نتیجه جانبی
input/output
وسیله جانبی
side effects
اثرهای جانبی
by-effects
آثار جانبی
i/o
وسیله جانبی
secondary effects
آثار جانبی
cross wind
باد جانبی
byeffect
عوارض جانبی
flank speed
سرعت جانبی
lateral dominance
برتری جانبی
byeffects
آثار جانبی
end gable
نمای جانبی
girthed area
سطح جانبی
[ریاضی]
angle of sideslip
زاویه لغزش جانبی
miniperipheral
دستگاه جانبی کوچک
side-effects
اثرجانبی نتیجه جانبی
sidelobe
بیم جانبی رادار
angle of sideslip
زاویه انحراف جانبی
side tone
صدای جانبی گوشی
sidelooking airborne radar
رادار با دید جانبی
diaschisis
کارکرد پریشی جانبی
sides way
تغییر مکان جانبی
peripheral controller
کنترل کننده جانبی
notch piers
پایههای جانبی سرریز
peripheral equipment operator
متصدی تجهیزات جانبی
ventrolateral
درقسمت جانبی شکم
lateral magnifying power
درشت نمایی جانبی
crab
حرکت جانبی ناو
lateral support
تکیه گاه جانبی
crabs
حرکت جانبی ناو
side effect
اثرجانبی نتیجه جانبی
lateral-adjustment lever
سطح تنظیم جانبی
side chain substitution
استخلاف در زنجیر جانبی
side-effect
اثرجانبی نتیجه جانبی
lateral and sway bracing
حرکات جانبی و نوسانی
processor
پردازنده جانبی مخصوص
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
asymmetrical sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com