Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 65 (4 milliseconds)
English	Persian
spry	چابک
adroit	چابک
nimble	چابک
nimbler	چابک
nimblest	چابک
speedy	چابک
swift	چابک
swifter	چابک
swiftest	چابک
swifts	چابک
clever	چابک
cleverer	چابک
cleverest	چابک
perkier	چابک
perkiest	چابک
perky	چابک
friskier	چابک
friskiest	چابک
frisky	چابک
agile	چابک
quick	چابک
quicker	چابک
quickest	چابک
lissom	چابک
gleg	چابک
kittle	چابک
light footed	چابک
light heeled	چابک
lightsome	چابک
lissom or some	چابک
lissome	چابک
quick in action	چابک
rath	چابک
rathe	چابک
speediness	چابک
Other Matches
horse breaker	چابک سوار
skelpit	چابک سیلی
skelp	چابک سیلی
briskest	چابک باروح
jockey	چابک سوار
nimble fingered	چابک دست
nimble fingers	چابک دستی
jockeys	چابک سوار
volitant	چابک چالاک
equestrian	چابک سوار
handy	چابک چالاک
handier	چابک چالاک
jimmies	چابک دست
jimmy	چابک دست
agile	فرز و چابک
fly	چابک وزرنگ
brisk	چابک باروح
brisker	چابک باروح
light foot	چابک سبک پا
light fingers	چابک دستی
handiest	چابک چالاک
fine fingered	چابک دست
feisty	فراوان چابک
trotters	شخص چابک و پرکار
rapid	سریع العمل چابک
trotter	شخص چابک و پرکار
volant	چابک سبک روح
postboy	چاپار چابک سوار نامه رسان
He was too quick for her and jinked away every time.	او [مرد] برای او [زن] خیلی چابک بود و هربار با تغییر جهت از دست او [زن] در می رفت.
liven	چابک شدن با روح شدن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com