Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (4 milliseconds)
English
Persian
awning
چادر
awnings
چادر
camp
چادر
camped
چادر
camps
چادر
canvas
چادر
canvases
چادر
tent
چادر
tents
چادر
tentage
چادر
Other Matches
untented
بی چادر
tentless
بی چادر
tentage
وسایل چادر
encamp
چادر زدن
for a tent
برای هر چادر
tent pole
تیر چادر
tent
چادر عشایر
encamped
چادر زدن
To pitch a tent.
چادر زدن
encamping
چادر زدن
encamps
چادر زدن
pup tent
چادر پناهگاه
sail hook
قلاب چادر
tent pole
دیرک چادر
bell tent
چادر قلندری
marquees
چادر بزرگ
bedspread
چادر شب رختخواب
strike
چادر را از جا کندن
strikes
چادر را از جا کندن
marquee
چادر بزرگ
bedspreads
چادر شب رختخواب
pavilion
چادر صحرایی
pavilions
چادر صحرایی
camp
چادر زدن
camped
چادر زدن
veil
چادر پوشاندن
camps
چادر زدن
double tent
چادر دو نفره
nomadic
چادر نشین
veils
چادر پوشاندن
Camping
اردو یا چادر زدن
slopping awning
شیب دادن چادر
spred awning
چادر پهن کردن
No camping
چادر زدن ممنوع
stanchion
سایبان یا چادر جلومغازه
side screen
چادر افتاب گیر
roof tree
کش دیرک افقی چادر
nomad
چادر نشین ایلیاتی
nomads
چادر نشین ایلیاتی
furl awning
جمع کردن چادر
ridge pole
کش دیرک افقی چادر
frapping awning
باد نگیر کردن چادر
Can we camp here?
آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
campers
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
camper
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
fly
فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
You went in a black veil, but must come out in a w.
<proverb>
با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
uncover
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering
برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
Ensi
[نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
camps
پادگان اردو زدن چادر زدن
camped
پادگان اردو زدن چادر زدن
camp
پادگان اردو زدن چادر زدن
slats
پاره پاره شدن چادر
slat
پاره پاره شدن چادر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com