English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (6 milliseconds)
English Persian
tent چادر عشایر
Other Matches
summer resorts ییلاق عشایر [فرش های بافته شده در این هنگام از کوچ عشایر بدلیل مرغوبیت بهتر پشم، دارای کیفیت بهتری است.]
transhumance ییلاق و قشلاق عشایر
pouch خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]
lion rug فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
tent چادر
canvases چادر
camp چادر
canvas چادر
camped چادر
camps چادر
tentage چادر
tentless بی چادر
awnings چادر
awning چادر
untented بی چادر
tents چادر
encamping چادر زدن
encamped چادر زدن
encamps چادر زدن
To pitch a tent. چادر زدن
for a tent برای هر چادر
tentage وسایل چادر
tent pole دیرک چادر
tent pole تیر چادر
sail hook قلاب چادر
pup tent چادر پناهگاه
double tent چادر دو نفره
bell tent چادر قلندری
encamp چادر زدن
veil چادر پوشاندن
pavilions چادر صحرایی
pavilion چادر صحرایی
camped چادر زدن
bedspreads چادر شب رختخواب
strikes چادر را از جا کندن
strike چادر را از جا کندن
camps چادر زدن
bedspread چادر شب رختخواب
nomadic چادر نشین
marquee چادر بزرگ
veils چادر پوشاندن
marquees چادر بزرگ
camp چادر زدن
dowry rug قالیچه جهیزیه [این نوع قالیچه بصورت سنت، توسط عروس جهت خانه جدید خود بافته می شود و بیشتر بین عشایر و روستاییان مرسوم است.]
Camping اردو یا چادر زدن
No camping چادر زدن ممنوع
stanchion سایبان یا چادر جلومغازه
spred awning چادر پهن کردن
furl awning جمع کردن چادر
roof tree کش دیرک افقی چادر
nomad چادر نشین ایلیاتی
nomads چادر نشین ایلیاتی
side screen چادر افتاب گیر
slopping awning شیب دادن چادر
ridge pole کش دیرک افقی چادر
frapping awning باد نگیر کردن چادر
Can we camp here? آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
camper شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
campers شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
Is there a camp site near here? آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Nomatic rugs قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
uncovering برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
You went in a black veil, but must come out in a w. <proverb> با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
uncover برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
fly فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
uncovers برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
geometric design طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
Ensi [نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
camped پادگان اردو زدن چادر زدن
camps پادگان اردو زدن چادر زدن
camp پادگان اردو زدن چادر زدن
slat پاره پاره شدن چادر
slats پاره پاره شدن چادر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com