English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 184 (9 milliseconds)
English Persian
precussion detonator چاشنی ضربتی یا دنگی
Other Matches
percussion ضربتی چاشنی ضربتی
percussion cap چاشنی ضربتی
percussion caps چاشنی ضربتی
an eye for an eye a tooth for a tooth <proverb> زدی ضربتی ضربتی نوش کن
pressure front جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
carrier striking force نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
precussion دنگی
blade سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
concussion ضربتی ماسوره ضربتی
percussion gun تفنگ دنگی
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
precaution ضربتی
precautions ضربتی
precussion ضربتی
strike force نیروی ضربتی
percussion عمل ضربتی
percussion caps کلاهک ضربتی
striking force نیروی ضربتی
contact mine مین ضربتی
contact sweeping روبیدن ضربتی
impact burst ترکش ضربتی
percussion cap کلاهک ضربتی
percussion fuze ماسوره ضربتی
quick action عمل ضربتی انی
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
blast line مسیر موج ضربتی
concussion detonation خرج تخریب ضربتی
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
purler ضربتی که شخص را ازسرپرت کند
muzzle wave موج ضربتی دهانه لوله توپ
grounder موسس ضربتی که کسی یا چیزی رابزمین می اندازد
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
shock wave موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
reflex force نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
contact burst preclusion ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
dressing چاشنی
dressings چاشنی
detonators چاشنی
detonator چاشنی
destructor چاشنی
primer چاشنی
detonating charge چاشنی
cap چاشنی
amorce چاشنی
seasoning چاشنی
devices چاشنی
device چاشنی
percussion caps چاشنی
lure چاشنی
percussion cap چاشنی
lured چاشنی
lures چاشنی
luring چاشنی
capped چاشنی
flavoring چاشنی
safety fuze چاشنی
sauce چاشنی
stuffing چاشنی
flavorings چاشنی
sauces چاشنی
flavourings چاشنی
salmagundi چاشنی
capsules چاشنی
primers چاشنی
fuze چاشنی
flavouring چاشنی
igniter چاشنی
capsule چاشنی
ignitor چاشنی
tutti frutti چاشنی میوهدار
seasoner چاشنی زننده
defuses چاشنی کشیدن
cannon primer چاشنی توپ
defused چاشنی کشیدن
blasting cap کلاهک چاشنی
ignition cap کلاهک چاشنی
defuse چاشنی کشیدن
defusing چاشنی کشیدن
detonation cord فتیله چاشنی
garniture تزیین چاشنی
igniter train مجموعه چاشنی
flash fuze چاشنی الکتریکی
igniting powder خرج چاشنی
destructor چاشنی انفجاری
primer pouch محفظه چاشنی
detonation cap کلاهک چاشنی
primer seat مقر چاشنی
electric primer چاشنی الکتریکی
spices چاشنی غذا
spicing چاشنی غذا
garnish چاشنی زدن
sauce چاشنی زدن به
spiced چاشنی غذا
spice چاشنی غذا
ketchup چاشنی غذا
garnishes چاشنی زدن
sauces چاشنی زدن به
garnished چاشنی زدن
relish چاشنی ذوق
relishes چاشنی ذوق
detonating cord مدار چاشنی
relishing چاشنی ذوق
prime چاشنی گذاشتن
adapter booster چاشنی خوران
primes چاشنی گذاشتن
relished چاشنی ذوق
primed چاشنی گذاشتن
condiments چاشنی ادویه زدن
flavored چاشنی زدن به معطرکردن
flavors چاشنی زدن به معطرکردن
melinite مخصوص تهیه چاشنی
initiator چاشنی مشتعل کننده
flavour چاشنی زدن به معطرکردن
flavours چاشنی زدن به معطرکردن
uncharged چاشنی گذاری نشده
primer leak نشد کردن چاشنی
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
season دوران چاشنی زدن
seasoned دوران چاشنی زدن
safing چاشنی برداری کردن
condiment چاشنی ادویه زدن
au naturel ساده و بدون چاشنی
seasons دوران چاشنی زدن
primer setback عقب نشستن چاشنی
activate چاشنی مین را کشیدن
primer pouch کیف یافانوسقه چاشنی
primming چاشنی گذاری کردن
igniting primer چاشنی مشتعل کننده
garnish چاشنی زدن به ارایش
flavor چاشنی زدن به معطرکردن
chutney یکنوع چاشنی غذا
garnishes چاشنی زدن به ارایش
sauce boat فرف چاشنی خوری
sauce-boats فرف چاشنی خوری
sauce-boat فرف چاشنی خوری
French dressing چاشنی سالاد فرانسوی
adhesion agent چاشنی چسب افزا
cannon primer چاشنی خرج توپ
garnished چاشنی زدن به ارایش
electric squib نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
salad dressings چاشنی وادویه مخصوص سالاد
firing mechanism چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
salad dressing چاشنی وادویه مخصوص سالاد
coupling base اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
squibs چاشنی خرج راکتهای دریایی
squib چاشنی خرج راکتهای دریایی
flavor چاشنی مزه دار کردن
initiator چاشنی اولیه خرج ابتدایی
flavour چاشنی مزه دار کردن
gamy چاشنی زده افتضاح اور
flavors چاشنی مزه دار کردن
gamey چاشنی زده افتضاح اور
hung striker ضارب چاشنی معیوب نارنجک
flavours چاشنی مزه دار کردن
flavored چاشنی مزه دار کردن
hung striker چاشنی عمل نکرده نارنجک
cocks چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
squib یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
cocking چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
squibs یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
mayonnaise نوعی چاشنی غذا وسالاد مایونز
to dress [salad] چاشنی زدن [آرایش دادن ] [سالاد]
cock چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
impact shipment کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
arm مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
coupling base وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
activating به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activates به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
soy سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
activated به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
quick fuse ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
dormant عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
duplex مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
firing circuit مدار چاشنی مدار انفجار
mine casemate بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com