Dictiornary-Farsi | چاله ترکش گلوله ها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (2 milliseconds)

English	Persian
crater	چاله ترکش گلوله ها
craters	چاله ترکش گلوله ها


Other Matches

sensing	تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
impact point	نقطه ترکش گلوله
center of burst	مرکز ترکش گلوله
splinterproof	سنگر ضد ترکش گلوله
center of impact	مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
burst interval	فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
variation	اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations	اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
splash scale	طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
muzzle burst	ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
high airburst	ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
pressure front	جبهه موج ضربتی ترکش گلوله اتمی میدان موج ضربتی
low airburst	ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
missed	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss	موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend	مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot	کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball	گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clue	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues	گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet	گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
ogive	ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof	ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud	منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump	جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate	حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
depression	چاله
depressions	چاله
pools	چاله اب
ditched	چاله
ditch	چاله
pit	چاله
pool	چاله اب
pits	چاله
borings	چاله
pooled	چاله اب
ditches	چاله
water hole	چاله اب
boxes	چاله
pot hole	چاله
box	چاله
nuclear stalemate	گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
trench	چاله و ترانشه
streetwise	چاله میدانی
ammunition pit	چاله مهمات
soakage pit	چاله نارنجک
trenches	چاله و ترانشه
armpit	چاله زیربغل
lubritorium	چاله سرویس
FI'll the pit with earth	چاله را با خاک پ؟ کن
armpits	چاله زیربغل
pool	برکه چاله اب
pitting	چاله کنی
rutty	پر چاله چوله
sumps	چاله نارنجک
sumps	چاله سنگر
pools	برکه چاله اب
sump	چاله نارنجک
pooled	برکه چاله اب
loblolly	چاله گل الود
pitted	سوراخ سوراخ چاله چاله
silt pit	چاله رسوب
borrow pit	چاله خاکبرداری
sump	چاله سنگر
pits	چاله خرج
puddle	چاله فاضل اب
puddles	چاله فاضل اب
pockety	چاله دار
pit	چاله خرج
chain locker	چاله زنجیر
sullage pit	چاله نارنجک
bursts	ترکش
splinters	ترکش
burst	ترکش
detonations	ترکش
quivers	ترکش
quivering	ترکش
quivered	ترکش
quiver	ترکش
splashing	ترکش
splashes	ترکش
splash	ترکش
blast	ترکش
blasts	ترکش
splinter	ترکش
splintering	ترکش
detonation	ترکش
splintered	ترکش
square base	کف گلوله یا قسمت ته گلوله
ashpit	چاله مخصوص خاکستر
foundry pit	چاله ریخته گری
soakage pit	چاله زه کشی سنگر
recoil pit	چاله تیر قائم
chain pipe	دهانه چاله زنجیر
plashy	مانند ابگیریا چاله
burst wave	موج ترکش
sonic boom	ترکش اوا
graze burst	ترکش زمینی
impact action	عمل ترکش
height of burst	ارتفاع ترکش
blasting machine	دستگاه ترکش
impact burst	ترکش سطحی
impact burst	ترکش ضربتی
sonic booms	ترکش اوا
air burst	ترکش هوایی
surface burst	ترکش سطحی
burst center	مرکز ترکش
burst range	برد ترکش
hight of burst	ارتفاع ترکش
aerial burst	ترکش هوایی
burst range	مسافت ترکش
high burst	ترکش بالا
types of burst	نوع ترکش
ricochet burst	ترکش کمانهای
recoil pit	چاله عقب نشینی لوله
high angle pit	چاله مخصوص اجرای تیرقائم
graze burst	ترکش روی زمین
exoatmosphere	ترکش اتمی بالای جو
impact	اثر ترکش انفجار
impacts	اثر ترکش انفجار
air adjustment	تنظیم ترکش هوایی
exoatmosphere	ترکش فوق جوی
atomic underground burst	ترکش زیرزمینی اتمی
airburst ranging	تنظیم ترکش هوایی
weapon debries	بقایای ترکش اتمی
atomic air burst	ترکش هوایی اتمی
side spray	بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
armpit	چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
batardeau	[دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
armpits	چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
cratering charge	خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
explosion	ترکش منفجر کردن ترکیدن
explosions	ترکش منفجر کردن ترکیدن
surface burst	ترکش روی سطح زمین
doubtful	ترکش مشکوک مورد تردید
desired ground zone	نقطه ترکش اتمی مطلوب
graze sensitive	ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
impact pressure	نیروی اصابت فشار ترکش
impact action	عمل انفجار نیروی ترکش
water jump	چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
flash burn	سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
To play ones last card	آخرین تیر ترکش رارها کردن
flash burns	سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
hard missile base	سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
base surge	ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
kopfring	حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
hard base	سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
troop safety	حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
Better go around than fall into the dithc.. <proverb>	از کنار برو تا در چاله نیفتى .((ایتیاط در هر شرطى اصلی است))..
flash blindness	کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
ballistics of penetration	شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
stopboard	تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lead collision course	مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
triple point	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
sullage pit	چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
black holes	حفره سیاه چاله سیاه
black hole	حفره سیاه چاله سیاه
round	گلوله
roundest	گلوله
shots	گلوله
globes	گلوله
cartridges	گلوله
projectile	گلوله
shot	گلوله
ball	گلوله
cartridge	گلوله
cannon proof	ضد گلوله
clues	گلوله نخ
clue	گلوله نخ
bullet-proof	ضد گلوله
globe	گلوله
bullets	گلوله
pellet	گلوله
gunshot	گلوله
glomerule	گلوله رگ
rounds	گلوله ها
line shot	گلوله در خط
bullet	گلوله
shell proof	ضد گلوله
fire ball	گلوله
gunshots	گلوله
illuminating shell	گلوله منور
bullet-proof	ضد گلوله کردن
shell room	انبار گلوله
shilleilagh	گلوله شلیلاق
rotating band	کمربند گلوله
shell fragments	بسک گلوله
incendiary	گلوله اتش زا
shell proof	ضد نفوذ گلوله
marbles	گلوله شیشهای
bullet-proof	پاد گلوله
gun stone	گلوله توپ
gun shot	گلوله توپ
shell fragments	قطعات گلوله
gunshot wound	زخم گلوله
ounce of lead	گلوله سربی