English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (3 milliseconds)
English Persian
wage bargain چانه زنی دستمزد
Other Matches
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
haggles چانه
haggle چانه
chaffer چانه
chin چانه
haggled چانه
ago چانه
chins چانه
haggling چانه
mentum چانه
bargaining چانه زدن
bargains چانه زدن
bargain چانه زدن
bargained چانه زدن
collective bargaining چانه زنی
haggling چانه زدن
haggle چانه زدن
haggled چانه زدن
haggles چانه زدن
shaven chin چانه تراشیده
lanternjaws چانه دراز
lantern jawed چانه دراز
higgle چانه زدن
chinned دارای چانه
bargain چانه زنی در معامله
retreating chin چانه عقب رفته
chapfallen دارای چانه اویزان
lantern jaw دارای چانه باریک
lantern jaw چانه باریک ودراز
bargained چانه زنی در معامله
bargains چانه زنی در معامله
chin stay بند زیر چانه
bargaining چانه زنی در معامله
bargains داد و ستد چانه زدن
bargained چانه زنی در معاملات معامله
bargaining داد و ستد چانه زدن
bargained داد و ستد چانه زدن
bargain چانه زنی در معاملات معامله
bargaining چانه زنی در معاملات معامله
bargaining theory of wages نظریه چانه زنی مزدها
bargain داد و ستد چانه زدن
bargains چانه زنی در معاملات معامله
We have a neither bargained nor haggled , and the bride has been brought home. <proverb> نه چک زدیم نه چانه عروس آمد تو خانه.
uppercuts مشتی که اززیر به چانه حریف زده شود
uppercut مشتی که اززیر به چانه حریف زده شود
stipend دستمزد
stipends دستمزد
factor payments دستمزد
rapine دستمزد
feoff دستمزد
waged دستمزد
wages دستمزد
waging دستمزد
pays دستمزد
paying دستمزد
pay دستمزد
wage دستمزد
salaries دستمزد
salary دستمزد
wage costs مخارج دستمزد
wage constraint محدودیت دستمزد
wage control کنترل دستمزد
wage cuts کاهش دستمزد
wage market بازار دستمزد
wage compution day دستمزد ساعتی
wage ceiling حداکثر دستمزد
cash-wage دستمزد نقدی
wage determination تعیین دستمزد
wage differentials اختلاف در دستمزد
wage rate نرخ دستمزد
wage standard دستمزد استانده
wage policy سیاست دستمزد
wage index شاخص دستمزد
wage funds مایه دستمزد
wage funds وجوه دستمزد
wage stabilization ثبات دستمزد
wage ceiling سقف دستمزد
wage freeze انجماد دستمزد
daily pay دستمزد روزانه
direct labour دستمزد مستقیم
base wage rate حداقل دستمزد
payroll سیاهه دستمزد
fee مزد دستمزد
minimum wage حداقل دستمزد
annual wage دستمزد سالانه
wage agreement قرارداد دستمزد
rate of wage نرخ دستمزد
wage profit ratio نسبت دستمزد به سود
raise بالا بردن دستمزد
wage system نظام پرداخت دستمزد
The wages wI'll be raised. دستمزد ها بالاخواهند رفت
raises بالا بردن دستمزد
wage price spiral دور تسلسل دستمزد
wage income درامد بشکل دستمزد
wage agreement موافقت نامه دستمزد
wage freeze ثابت نگهداشتن دستمزد
rate of wage increase نرخ افزایش دستمزد
indirect labour هزینه دستمزد غیرمستقیم
wage flexibility انعطاف پذیری دستمزد
primage دستمزد بار زدن کشتی
practice fee دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
mandate قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
double time پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
truck system اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
bargained معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargain معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargains معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
minimim wage law قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
kabal قبال [نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
cottage contract نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Moghat مقات [نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
retainers حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainer حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
subsistence theory of wages نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com