English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
draft mode چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
Other Matches
microspacing خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
degradation کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
drafts چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
draft چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafted چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
retrain ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
Hewlett Packard قط عات آزمایش و چاپگرها
spinwriter چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
listings کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
listing کاغذهای متمادی که در چاپگرها به کار می روند
departmental LAN چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
letter quality printer چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
prints فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
printed فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
depress پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul پایین کشیدن رشته پایین کشنده
Appleshare نرم افزاری که به کامپیوتر Macintosh Apple اجازه اشتراک فایل ها و چاپگرها را با استفاده از یک فایل سرور میدهد
down سوی پایین بطرف پایین
several بعضی
divers بعضی
some بعضی
cretain بعضی
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
alleged بنابگفتهء بعضی
occasionally <adv.> بعضی ازاوقات
allegedly بنابگفتهء بعضی
sometimes بعضی اوقات
once in a while <adv.> بعضی ازاوقات
frequently [quite often] <adv.> بعضی ازاوقات
sometimes بعضی مواقع
piezoelectric ارتباط در بعضی موادکریستالی
bell-conopy [سقف بعضی از ناقوسها با سنتوری]
cutin پوشش خارجی بعضی گیاهان
Some children are afraid of the dark. بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
hookup تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
proconsul افسر دارای بعضی اختیارات کنسولی
nurse a grudge <idiom> احساس تنفر از بعضی مردم را داشتن
chitin جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
megaspore هاگدان بزرگ وغیرجنسی بعضی سرخسها
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
hyposensitize کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
goat antelope نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
bote حق مستاجر به برداشتن چوب برای بعضی مصارف
stenosis تنگ شدن یا انقباض بعضی از مجراهای بدن
awn الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
zonate واقع بروی یک خط مانند بعضی ازهاگهای چندتایی
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
index number مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
... however sometimes it just can't be helped. ... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
myelin sheath ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
filters چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
cabin blower در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
filter چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
occasional وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
zone ride کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
neural net مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
White Paper کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
autoharp سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
White Papers کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
modalities کیفیت
how کیفیت
kinds کیفیت
featured کیفیت
features کیفیت
color کیفیت
featuring کیفیت
modality کیفیت
kindest کیفیت
kind کیفیت
qualities کیفیت
quality کیفیت
feature کیفیت
stated کیفیت
stating کیفیت
states کیفیت
state- کیفیت
state کیفیت
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
certificate of quality گواهی کیفیت
spiritusoity کیفیت معنوی
outness کیفیت خارجی
letter quality کیفیت حرف
print quality کیفیت چاپ
letter quality کیفیت حرفی
grade کلاس کیفیت
grades کلاس کیفیت
gestaltqualitat کیفیت گشتالتی
numbers بیان کیفیت
image quality کیفیت تصویر
quality assurance اطمینان از کیفیت
quality certificate گواهی کیفیت
quality engineering مهندسی کیفیت
number بیان کیفیت
quality بهترین کیفیت
acceptable quality level کیفیت مناسب
qualities بهترین کیفیت
circumstances چگونگی کیفیت
quality control کنترل کیفیت
Quality Control کنترل کیفیت
cutting quality کیفیت برش
ubiety کیفیت مکان
drawing quality کیفیت کشش
qualitatively از لحاظ کیفیت
magnetic quantity کیفیت مغناطیسی
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
rule of reason تفسیر کردن قانون به طورغیر عادلانه به منظور حفظ بعضی انحصارات غیر قانونی
specialty اختصاص کیفیت ویژه
plays کیفیت یاسبک بازی
air quality criterion معیار کیفیت هوا
played کیفیت یاسبک بازی
play کیفیت یاسبک بازی
specialities اختصاص کیفیت ویژه
fair average quality کیفیت متوسط مناسب
high quality steel فولاد با کیفیت خوب
ambient quality standard استاندارد کیفیت پرمون
signal quality detector اشکارگر کیفیت سیگنال
playing کیفیت یاسبک بازی
speciosity کیفیت معین ومشخص
nlq کیفیت تقریبا" عالی
speciality اختصاص کیفیت ویژه
stamping quality کیفیت قالب گیری
letter quality چاپ با کیفیت خوب
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
quality control approval تایید کنترل کیفیت
high quality cast iron چدن با کیفیت عالی
antibiotic مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotics مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
fined کیفیت بسیار بالا و عالی
high quality sheet steel ورق فولادی با کیفیت خوب
acceptable quality level سطح کیفیت قابل قبول
quality assurance عملیات اطمینان از کیفیت جنس
fine کیفیت بسیار بالا و عالی
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
quality control کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
finest کیفیت بسیار بالا و عالی
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
telemetry اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
contractor quality control سیستم کنترل کیفیت پیمانها
control chart جدول کنترل کیفیت تولید
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
field alterable control element یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
carat معیار اندازه گیری کیفیت طلا
printed کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
carats معیار اندازه گیری کیفیت طلا
performances قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
layer لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
layers لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
performance قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
prints کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
high وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highest وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highs وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
declaratory statute هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
zygosity کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
correspondence quality چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
outwardness کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
quality بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
qualities بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
master clear کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
S-border حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
sumptuary law قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
quercetin ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
to effuse از خود بیرون [بروز] دادن [مانند مایع نور بو یا کیفیت]
filed زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
recursive equations معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
traffics مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
TFT screen روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
trafficking مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
to p off an awkward situation حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
trafficked مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
CD quality چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
sub woofer هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
image توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
guarantees متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantee متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
double knotting گره دوخفتی یا دو رو [که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
vector که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
image printer چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
vectors که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
uberrima fides صفتی است که در بعضی از قراردادها که باعث برقراری انواع خاصی از رابطه بین افراد میشود وجودش از شرایط صحت عقل است
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
dragon design طرح اژدها [در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.]
ewer طرح گلاب پاش [در بعضی از فرش های محرابی و فرش های عشایری]
gig ماشین خارزنی [این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com