English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
tractarian چاپ کننده ویاانتشار دهنده
Other Matches
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
polarizer متضاد کننده قطبش دهنده
sanatory علاج کننده بهبودی دهنده
promoter ترقی دهنده ترویج کننده
mover پیشنهاد کننده تکان دهنده
consummative تکمیل کننده انجام دهنده
adulterant پست تر کننده استحاله دهنده
truster نسیه دهنده توکل کننده
prolonger تاخیر دهنده طولانی کننده
emitter منتشر کننده پس دهنده امواج
indicative خبر دهنده اشاره کننده
assigner واگذار کننده انتقال دهنده
promoters ترقی دهنده ترویج کننده
sanative علاج کننده بهبودی دهنده
assentient قبول کننده رضایت دهنده
improver ترقی کننده بهبودی دهنده
intoxicating کیف دهنده ازخودبیخود کننده
incorporator تشکیل دهنده ترکیب کننده
admissive داخل کننده اجازه دهنده
assignor واگذار کننده انتقال دهنده
multiplier افزایش دهنده چند برابر کننده
abstergent شستشو دهنده ماده پاک کننده
developer فاهر کننده عکس توسعه دهنده
developers فاهر کننده عکس توسعه دهنده
intercurrent مداخله کننده درمیان چیزهای دیگر رخ دهنده
deictic بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده
laborsaving تقلیل دهنده زحمت کارگر صرفه جویی کننده در میزان کار
colminator تقویت کننده نور انتقال دهنده نور
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
settling rounds گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ
bailer امانت دهنده کفیل دهنده
bailor امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitors نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalyst تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibitor نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative التیام دهنده جوش دهنده
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
pusher هل دهنده
shover هل دهنده
joggers هل دهنده
donar دهنده
jogger هل دهنده
pushers هل دهنده
donors دهنده
donor دهنده
irriguous اب دهنده
giver دهنده
trimestr رخ دهنده
transferor دهنده
explicator توضیح دهنده
saving نجارت دهنده
exhalant بیرون دهنده
achiever انجام دهنده
demulcent ت سکین دهنده
viminal شاخه دهنده
viminal ترکه دهنده
demonstrators نشان دهنده
startling تکان دهنده
simultaneous with each other باهم رخ دهنده
pacificator تسکین دهنده
exhalent بیرون دهنده
exhibitioner نمایش دهنده
stirring تکان دهنده
pushers فشار دهنده
offerer پیشنهاد دهنده
offeror پیشنهاد دهنده
changer تغییر دهنده
signaler علامت دهنده
expander بسط دهنده
exhibitive جلوه دهنده
transmitters انتقال دهنده
wagger تکان دهنده
preferential امتیاز دهنده
demonstrator نشان دهنده
palliator تسکین دهنده
passer پاس دهنده
propounder پیشنهاد دهنده
expositor توضیح دهنده
twirler پیچ دهنده
abusers دشنام دهنده
salver شفا دهنده
payer دهنده وجه
adaptors وفق دهنده
salver التیام دهنده
adaptor وفق دهنده
salvers شفا دهنده
pejorative تنزل دهنده
abuser دشنام دهنده
slitter چاک دهنده
palliator کاهش دهنده
accomplisher انجام دهنده
elucidator توضیح دهنده
bidders پیشنهاد دهنده
indicative نشان دهنده
examinee امتحان دهنده
advertiser اگاهی دهنده
gracious توفیق دهنده
pledger وثیقه دهنده
propounder رواج دهنده
advertisers اگاهی دهنده
salvers التیام دهنده
transmitter انتقال دهنده
eleemosynary صدقه دهنده
extenuative تخفیف دهنده
extenuating تخفیف دهنده
adjurer قسم دهنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com