English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (6 milliseconds)
English Persian
high test grey iron چدن خاکستری پرارزش
Other Matches
precious پرارزش
blacked 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
dearest گرامی پرارزش
dearer گرامی پرارزش
dears گرامی پرارزش
dear گرامی پرارزش
grizzlies خاکستری یا مایل به خاکستری
grizzly خاکستری یا مایل به خاکستری
ashy خاکستری
grayest خاکستری
cindery خاکستری
grayer خاکستری
grey خاکستری
greyer خاکستری
greyest خاکستری
gray خاکستری
cinderous خاکستری
drabber خاکستری
drabbest خاکستری
cinerary خاکستری
cinerarium خاکستری
ash coloured خاکستری
drab خاکستری
grizzle خاکستری
pewter خاکستری
grizzles خاکستری
ashen خاکستری
grizzling خاکستری
salt-and-pepper خاکستری
grizzled خاکستری
earth shine روشنایی خاکستری
grizzly bear خرس خاکستری
gray cast iron چدن خاکستری
gray bearded رنگ خاکستری
median gray خاکستری متوسط
He (his hair) turned grey. مویش خاکستری شد
earth light روشنایی خاکستری
mottled pig iron چدن خاکستری
greyly بارنگ خاکستری
gray scale اندازه خاکستری
grayish متمایل به خاکستری
grayness خاکستری بودن
grayness رنگ خاکستری
neapolitan ointment روغن خاکستری
mercurial unguent روغن خاکستری
grey unguent روغن خاکستری
gray or mercurial unguent روغن خاکستری
gray ramus شاخه خاکستری
grey cast iron چدن خاکستری
gray matter ماده خاکستری
grey propaganda تبلیغات خاکستری
grey tin قلع خاکستری
grayly بطور خاکستری
greyness خاکستری بودن
greyness رنگ خاکستری
greyish مایل به خاکستری
livid خاکستری رنگ
ash gray خاکستری رنگ
cinereous خاکستری رنگ
image contrast درجه خاکستری تصویر
grizzles نالیدن خاکستری کردن
grizzles خرس خاکستری امریکا
grey iron foundry ریخته گری خاکستری
grey iron scrap قراضه اهن خاکستری
isabella زرد مایل به خاکستری
grizzle خرس خاکستری امریکا
griseous خاکستری مایل به ابی
krimmer پوست گوسفند خاکستری
ashen دارای رنگ خاکستری
isabel زرد مایل به خاکستری
grege اردهای مایل به خاکستری
grizzling خرس خاکستری امریکا
grizzling نالیدن خاکستری کردن
hoary سفید مایل به خاکستری
gray-white رنگ سفید-خاکستری
grizzle نالیدن خاکستری کردن
dark grey رنگ خاکستری تیره
lyart دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
iron gray رنگ خاکستری وسیاه اهن
hoar سفید مایل به خاکستری موسفید
euro کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
slate <adj.> <noun> رنگی میان آبی و خاکستری
lyard دارای رگه ها یا باریکههای خاکستری
iron grey رنگ خاکستری وسیاه اهن
podzolization تشکیل خاک خاکستری یا سفید
iron-grey رنگ خاکستری وسیاه اهن
slate blue رنگ ابی مایل به خاکستری
taupe رنگ خاکستری مایل به قهوهای
teal blue رنگ ابی مایل به خاکستری
Euro- کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ
thalamic ماده خاکستری مغز میانی
monochrome در یک رنگ با سایههای خاکستری و سیاه و سفید
olive gray رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
thalamus تالاموس ماده خاکستری مغز میانی
grizzled خاکستری رنگ دارای موهای سفید
gray matter ماده خاکستری بافت عصبی مغز
sallow رنگ خاکستری مایل به زرد وسبز
towhead کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
beige رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
gull مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
gulls مرغ نوروزی نوعی رنگ خاکستری کمرنگ
grisaille نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
beryllium فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
grivet نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
grey matter بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
anti- روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
aliasing روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
composite video واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
blae ابی متمایل به سیاه خاکستری ابی رنگ
Rudbar شهر رودبار [این شهر در استان قزوین به بافت فرش در اندازه های مختلف و استفاد از پود سفید یا خاکستری یا صورتی شناخته شده است.]
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com