Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
contact lights
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
Other Matches
course light
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
watermarks
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
lpt
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
battle lights
چراغهای جنگی
navigation light
چراغهای ناوبری
interband transition
انتقال باند- باند
outdoor lighting fixtures
چراغهای روشنائی محوطه
side lights
چراغهای طرفین ناو
breakdown lights
چراغهای عدم کنترل
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
Christmas trees
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas tree
جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
footlights
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
The lights of the aircraft were blinking.
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
light
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lighted
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lightest
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
leukon
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
center mark
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
shunt
موازی موازی فرعی
shunts
موازی موازی فرعی
shunted
موازی موازی فرعی
platina
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
whole blood center
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
leukocyte
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
band
باند
bands
باند
band width
باند
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
band
باند بانداژ
bands
باند بانداژ
frequency band
باند بسامد
strip
باند فرود
approach route
مسیرفرود به باند
broad band
باند پهن
frequency band
باند فرکانس
side band
ساید باند
side band
باند کناری
runway
باند فرودگاه
runways
باند فرودگاه
runways
باند پرواز
broad band
پهن باند
broadband
پهن باند
run way
باند فرود
wavebands
باند موج
waveband
باند موج
Citizens' Band
باند خصوصی
photographic strip
باند عکاسی
runway
باند پرواز
baseband
باند پایه
x band
باند فرکانس
x band
باند- ایکس
error band
باند خطا
energy band
باند انرژی
Gate
ورودی به باند
band width
پهنای باند
bandwidth
پهنای باند
Citizens' Band
باند شهروندان
approach line
خط تقرب به باند
landing strip
باند فرود
interband
باند میانی
landing strips
باند فرود
airstrips
باند فرودگاه
strapping
باند پیچی
air strip
باند فرودگاه
guard band
باند نگهبان
airstrip
باند فرودگاه
wave band
باند موج
intermediate band
باند میانی
hachi maki
باند دور سر
p band
باند فرکانس
k band
باند فرکانس
j band
باند فرکانس
wideband
پهنای باند
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
narrowband
پهنای باند باریک
launching pads
باند پرتاب موشک
band switch
کلید تغییر باند
long wave band
باند موج بلند
bleeding
باند تداخل امواج
image band
باند فرکانس تصویر
mine strip
باند مین گذاری
broadband amplifier
فزونساز باند گسترده
broadband channel
مجرای پهنای باند
modulation handwidth
پهنای باند مدولاسیون
launching pad
باند پرتاب موشک
broadband channel
کانال پهن باند
broadband exchange
تعویض پهن باند
broadband antenna
انتن با باند گسترده
aperiodic antenna
انتن با باند گسترده
wideband channel
کانال پهن باند
nominal bandwidth
پهنای باند نامی
interband telegraphy
تلگراف باند میانی
approach route
مسیر تقرب به باند
landing mat
باند فرود اضطراری
approach end
ابتدای باند فرود
air strip
باند فرود یاپرواز
wideband channel
مجرای پهن باند
frequency band compression
تراکم باند فرکانس
frequency band width
پهنای باند فرکانس
memory bandwidth
پهنای باند حافظه
asymmetrical sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
vestigial sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
band change switch
کلید تغییر باند فرکانس
input output bandwidth
پهنای باند ورودی- خروجی
impluse bandwith
پهنای باند ضربه جریان
roll out
دویدن هواپیما روی باند
interband recombination
ترکیب مجدد باند میانی
intermediate frequency band filter
صافی باند فرکانس میانی
approach time
زمان نزدیک شدن به باند
overshoot
فرودسایشی هواپیما روی باند
band pass filter circuit
مدار صافی باند پاس
overshooting
فرودسایشی هواپیما روی باند
full beam spread
باند کامل روشن کننده
overshoots
فرودسایشی هواپیما روی باند
taxies
حرکت هواپیماها روی باند فرود
gantelope
باند برای دست دعوت به مبارزه
taxied
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi
حرکت هواپیماها روی باند فرود
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
gantlope
باند برای دست دعوت به مارزه
taxiing
حرکت هواپیماها روی باند فرود
strip alert
اماده باش روی باند فرود
landing strips
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
turn off guidance
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
heliport
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
landing strip
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
heliports
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
arresting barrier
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
straps
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
traffic control
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
strip
نوار مین گذاری باند فرود موقتی
strap
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
aggregate
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aldis lmap
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
baseband
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
in band signalling
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
shunt
موازی
two parallel lines
دو خط موازی
paralleled
موازی
shunted
موازی
shunts
موازی
parallelling
موازی
parallels
موازی
parallelled
موازی
parallel ruler
خط کش موازی
parallel
موازی
coaxial
موازی
paralleling
موازی
parallel operation
عملیات موازی
parallel port
درگاه موازی
parallel printer
چاپگر موازی
antiparalle
موازی ناهمسو
parallel printing
چاپ موازی
parallel processing
پردازش موازی
parallelled
برابر خط موازی
parallel reading
خواندن موازی
parallel run
اجرای موازی
parallel circuit
مدار موازی
parallel sheaf
مروحه موازی
parallel processor
موازی پرداز
axially parallel
موازی محوری
parallel operation
عملکرد موازی
parallel connection
اتصال موازی
shunt element
عنصر موازی
shunt capacitor
خازن موازی
parallel computer
کامپیوتر موازی
parallel column
ستونهای موازی
parallels
برابر خط موازی
parallel conversion
تبدیل موازی
parallel feed
خورد موازی
parallelling
برابر خط موازی
parallel interface
رابط موازی
parallel operation
عمل موازی
parallel storage
انباره موازی
parallel storage
انبارش موازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com