English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Red light is a signal for danger . چراغ قرمز علامت خطر است
Other Matches
red light چراغ قرمز
red lights چراغ قرمز
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
goal light چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
stoplights چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
stoplight چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
daymark علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
symbol اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
symbol علامت ترسیمی علامت فرمولی
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
vinaceous قرمز
vermilion قرمز
ponceau قرمز
vermillion قرمز
sanguineous قرمز
raddle گل قرمز
vermeil قرمز
erythroid قرمز
red <adj.> قرمز
rubric خط قرمز
erythrean قرمز
redder قرمز
reddest قرمز
reds قرمز
laky a قرمز
bloodshot قرمز
redheads مو قرمز
redhead مو قرمز
coralline قرمز
red line خط قرمز
gules قرمز
cramoisy قرمز
rubrics خط قرمز
aka قرمز
nightlights چراغ کم سو
lampad چراغ
lampers چراغ
lamplighter چراغ چی
white steaming light چراغ
overtaking light چراغ
lamp چراغ
nightlight چراغ کم سو
lamps چراغ
ladyfinger فلفل قرمز
elms نارون قرمز
minium اکسید قرمز
murrey قرمز ارغوانی
elm نارون قرمز
rubefy قرمز کردن
rubescent قرمز شونده
rubious قرمز یاقوتی
infra red زیر قرمز
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
ruffous قرمز کم رنگ
infra-red زیر قرمز
caramel مایل به قرمز
caramels مایل به قرمز
reddens قرمز شدن
minium شنجرف قرمز
methyl red قرمز متیل
rubefaction قرمز سازی
rel pole قطب قرمز
crimson قرمز روناسی
ripe lips لبهای قرمز
rosily برنگ قرمز
roucou قرمز بویا
angry قرمز شده
chlorophennol red قرمز کلروفنول
angriest قرمز شده
Cayenne فلفل قرمز
angrier قرمز شده
bright red قرمز روشن
body brick اجر قرمز
martagon سوسن قرمز
rubefacient قرمز کننده
gold fish ماهی قرمز
goldfish ماهی قرمز
hot line تلفن قرمز
phenol red قرمز فنول
cochineal قرمز دانه
cochineal قرمز شراب کش
safflower carmine قرمز کافیشه
redlining خط قرمز کشیدن
ruddy قرمز رنگ
red nucleus هسته قرمز
red lips لبهای قرمز
red letter با حروف قرمز
red lead سرب قرمز
crimson قرمز سیر
staring red قرمز زننده
red brick اجر قرمز
rufous قرمز کم رنگ
hot lines تلفن قرمز
reddens قرمز کردن
nacarat قرمز روشن
kidney beans لوبیا قرمز
neutral red قرمز خنثی
reddening قرمز شدن
reddening قرمز کردن
oxide of copper توتیای قرمز
reddened قرمز شدن
flush قرمز کردن
flushes قرمز کردن
flushing قرمز کردن
red peppers فلفل قرمز
red pepper فلفل قرمز
reddened قرمز کردن
redden قرمز شدن
redden قرمز کردن
red card کارت قرمز
kidney bean لوبیا قرمز
encrimson قرمز کردن
congo red قرمز کنگو
dressed inred قرمز پوش
scarlet قرمز لاکی
infrared مادون قرمز
first class brick اجر قرمز
hot pepper فلفل قرمز
chilli pepper فلفل قرمز
Red chilli فلفل قرمز
gorcock با قرقره قرمز
infera red مادون قرمز
scarlet قرمز جگری
infrared زیر قرمز
cresol red قرمز کرزول
limelight چراغ یانورقوی
torching چراغ قوه
standing light چراغ پلیسی
safety lamp چراغ اطمینان
magic lantern چراغ عکس
traffic signal چراغ راهنمایی
hurricane lamps چراغ دریایی
beacon چراغ دریایی
beacons چراغ دریایی
hurricane lamp چراغ بادی
fanal چراغ گشتی
hurricane lamp چراغ دریایی
traffic lights چراغ راهنمایی
hurricane lamps چراغ بادی
torches چراغ قوه
pocket lamp چراغ قوه
abat jour پرتوافکن چراغ
acetylene burner چراغ استیلنی
activity light چراغ فعالیت
paraffin oil نفت چراغ
come-on چراغ زدن
come-ons چراغ زدن
aiming light چراغ شاخص
aiming post light چراغ شاخص
indicating lamp چراغ راهنما
dome light چراغ برجک
lampshade گنبدهی چراغ
lampshades گنبدهی چراغ
red lights چراغ سمت چپ
red lights چراغ خطر
portable lamp چراغ گردان
torched چراغ قوه
torch چراغ قوه
magic lanterns چراغ عکس
incandescent mantle توری چراغ
pressure lamp چراغ تلمبهای
portable standard چراغ ایستا
red light چراغ خطر
red light چراغ سمت چپ
portable standard چراغ مطالعه
warning light چراغ خطر
portable lamp چراغ سیار
leading light چشم و چراغ
traffic light چراغ راهنمایی
blowtorches چراغ جوشکاری
lantern چراغ توری
lantern چراغ دریایی
lantern چراغ بادی
lamps لامپ چراغ
lamp لامپ چراغ
lamplight روشنائی چراغ
kerosene نفت چراغ
gas flame چراغ گازی
head lamp چراغ پیشانی
lanterns چراغ بادی
lanterns چراغ دریایی
light bulb چراغ برق
light bulbs چراغ برق
gas lights چراغ گازی
gas light چراغ گازی
gaslight چراغ گاز
lamp post تیر چراغ
lamp-post تیر چراغ
mantles توری چراغ
mantle توری چراغ
lanterns چراغ توری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com