Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
Whay keep a dog and bark yourself?.
<proverb>
چرا سگ نگه داشته اى و خود پارس مى کنى؟.
Other Matches
One day I want to have a horse of my very own.
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
delta clock
که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
to bark
پارس کردن
Our dog braks at strangers .
سگ ما به غریبه ها پارس می کند
challenge
[of a dog]
پارس سگی
[پس از دریافت بوی شکار]
to give the tone
هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
Barking dogs seldom bite.
<proverb>
سگى که پارس مى کند بندرت گاز مى گیرد.
in prospect
انتظار داشته
in prospective
انتظار داشته
hydroxide
داشته باشد
kept
نگاه داشته
keep your peck up
دل داشته باشد
worksheet
ی داشته باشد
he has passed the chair
ریاست داشته است
be a man
مردانگی داشته باشید
keep your peck up
جرات داشته باشید
you bet
یقین داشته باش
tripods
چیزی که سه پایه داشته
tripod
چیزی که سه پایه داشته
if any
اگر داشته باشد
par for the course
<idiom>
تنها چیزیکه انتظار داشته
the u states
کشوری که پادشاه داشته باشد
the u kingdom
کشوری که پادشاه داشته باشد
pent up
دریک جا نگاه داشته شده
Keep an eye on things.
هوای کاررا داشته باش
Be of good courage .
قوت قلب داشته باشید
As much as you wish to have .
هر قدر که میل داشته با شید
Be patient .
صبر داشته باش ( حوصله کن )
He has become too big for his boots. He is getting above himself .
هوا( یابو ) ورش داشته
he had need remember
بایستی بخاطر داشته باشید
frothily
بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
irrelatively
بی انکه وابستگی داشته باشد
ineffectively
بی انکه اثری داشته باشد
ukase
فرمان امیراتور که قوت قانونی داشته
paralleling
اگر به توجه نیاز داشته باشند
It is immaterial how rich he may be .
مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
I'd like to have a place of my own
[to call my own]
.
من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
for no p reason
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
roundelay
تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
Make sure the statuette doesnt topple over .
هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
eye cup
فرفی که چشم رادران نگاه داشته
numbly
بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
parallels
اگر به توجه نیاز داشته باشند
carbuncles
لعلی که تراش محدب داشته باشد
Moderation in all things.
<proverb>
در همه چیز اعتدال داشته باش.
carbuncle
لعلی که تراش محدب داشته باشد
irrelevantly
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
walk (all) over
<idiom>
انجام هرکاری که دوست داشته باشه
incomparably
بدون اینکه نظر داشته باشد
parallel
اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled
اگر به توجه نیاز داشته باشند
unauthorized
آنچه باید مجوز داشته باشد
off the point
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
parallelled
اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling
اگر به توجه نیاز داشته باشند
it is in good keep
خوب نگاه داشته یاحفافت شونده
four by four
خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
on occasion
لدی الاقتضا هر وقت موقعیت داشته باشد
nutritively
چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
nutritiously
چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
four in hand
گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
large ship
کشتی که بیش از 731 مترطول داشته باشد
gazebo
عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
corporator
گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
inefficaciously
ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
corporate town
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
titular charge daffaires
کاردارسفارتخانه در حالی که اختیارات خاص داشته باشد
actual job
[job held]
[occupation held]
پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
harpies
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
reefer
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefers
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
You cannot have it both ways .
<proverb>
نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
pointlessly
بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
fieldsman
کسیکه دربازی توپ رانگاه داشته برمیگرداند
harpy
جانوری که تن ورخسار زن وبال وچنگال مرغ را داشته
chimaera
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
What effect do you think the changes will have on you?
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
fractional reserve banking
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
i insist on your being present
جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
Would you care for a cup of coffee?
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
convalescent center
یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
borough
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
pay d.
خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
alternates
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternated
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
toneme
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
lugger
زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
love thy neighbour as thyself
همسایه یا نوع خود را مانندخود دوست داشته باش
alternate
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
chimera
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
chimeras
جانوری که سرشیر وبدن ببرودم مار داشته است
lagan
کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
set in
<idiom>
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
boroughs
شهریاقصبهای که وکیل به مجلس بفرستدیاانجمن شهرداری داشته باشد
to drag in a subject
موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
over voltage protection
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
over crowding
تعداد ساکنین از میزانی که قانون مسکن مقرر داشته است
So much for our holiday.
این هم از تعطیلاتمان.
[یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
nominative subject
اسم یا ضمیری که بعلت میندبودن حالت فاعلی داشته باشد
I don't think there's any question about it.
من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
That's the end of our holiday.
این هم از تعطیلاتمان.
[یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
few
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
double coincidence of wants
نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
fewer
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
interlocking directorate
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
conned
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
rate
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
powers
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
CD quality
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
quantum meruit
هر قدر کارش واقعا" ارزش داشته باشد در دعوی کارگربر کارفرما
powering
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
rates
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
power
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
conning
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
con
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
controlling company
موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
nunc pro tunc
حکم یا سند جدید الصدور که نسبت به گذشته تاثیر داشته باشد
cons
در DOS و 2/OS نام دستگاهی که به صفحه کلید ومونیتور دلالت داشته باشد
identity
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
fixes
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
double
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
autos
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
doubled
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled up
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
to reinvent the wheel
<idiom>
هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
identities
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
fix
فضایی در رکورد ذخیره شده که یک حجم خاص داده میتواند داشته باشد
id
کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد
addressing
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
reserves
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
universal time
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
cartel
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
reserve
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
auto
امکان تکرار مجدد حرف در صورتی که کلید پایین نگه داشته شود
cartels
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
reserving
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
distaff
التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
passwords
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
nonaligned
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
odder
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
customs of war
اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
minimal tree
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
oddest
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
gem-set rug
قالچه جواهر نشان
[بیشتر در هند رواج داشته و قدمت آن به بیش از صد سال می رسد.]
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitored
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
password
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
addressable
ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
monitors
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
case
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
Those who play with edged tools must expect to be .
<proverb>
کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
tin mordent
دندانه قلع
[در رنگرزی]
[که بیشتر اثر سفیدکنندگی داشته و رنگ های روشن را بوجود می آورد.]
We consider it a great honor to have you here with us tonight.
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
legal reserves
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
icebox rivet
میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
Internet
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
equitable mortgage
بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
venturi
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
parity
سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
wet bulb termometere
ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
juke joint
رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
fasces
یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
parity
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
large scale computer
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
cache
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
caches
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
acrostolium
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
variable
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
qualified indorsement
فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
variables
ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
record
برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
aliens
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
alien
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas..
<proverb>
کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
encapsulated
دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
do while
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
collagteral trust bonds
قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
four by two
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
either or operation
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
melodrama
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodramas
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
apophasis
افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
backwind
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tenancy in common
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
tenant by sufference
هر گاه کسی ملکی رابا عنوان و سمت قانونی درتصرف داشته باشد و پس اززوال سمت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com