English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (10 milliseconds)
English Persian
fat is insoluble in water چربی در اب حل نمیشود
Other Matches
lipoma تومر خوش خیم چربی غده چربی
fat soluble قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
degreasing پاک کردن مواد روغنی به وسیله ضد چربی کم کردن چربی
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
fattest چربی چربی دار
fatter چربی چربی دار
fats چربی چربی دار
fat چربی چربی دار
non placer موافقت نمیشود
he takes no notice of it ملتفت نمیشود
The door is jammed. در باز نمیشود.
oil is immiscible with water روغن با اب امیخته نمیشود
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
non-starters طرحی که انجام نمیشود
impossible to get hold of نمیشود گیر آورد
exclusive آنچه شامل نمیشود
non-starter طرحی که انجام نمیشود
no two leaves are identical دو برگ یکی نمیشود
leakage به خزانه وارد نمیشود
that does not f. این دلیل نمیشود
leakages به خزانه وارد نمیشود
indelible pencil مدادی که خط ان پاک نمیشود
the law is not retrospective قانون عطف به ماسبق نمیشود
law fallen into desuetude قانونی که دیگر اجرا نمیشود
confedration of states دولت جدیدی تشکیل نمیشود
no pay nowork پول ندهندکار هم کرده نمیشود
He is not to be relied upon. نمیشود به او [مرد] اتکا کرد.
mistake of law is no defence اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
no pains no gains نابرده رنج گنج میسر نمیشود
inactive آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود
fine words butter no parsnips بحلوابحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
fair words butter no parsnips به حلواحلوا گفتن دهن شیرین نمیشود
ignorance of the law is no defence جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
blind hole سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
acid fast دارای لکه هایی که بااسید زائل نمیشود
book message نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
an impersonal deity خدایی که هرگز مجسم بصورت شخص نمیشود
lipid چربی
lipide چربی
greasiness چربی
meagre بی چربی
oiliness چربی
lubricous چربی
greasily با چربی
myelin چربی پی
fatless بی چربی
greasy چربی
meager بی چربی
creaminess چربی
adiposeness or diposity چربی
oils چربی
greased چربی
fat چربی
fats چربی
fatter چربی
fattest چربی
fatness چربی
greasing چربی
oil چربی
thinned کم چربی
oiling چربی
thin کم چربی
thinners کم چربی
thinnest کم چربی
thins کم چربی
grease چربی
crush hat کلاه نمدی نرم که ازله شدن خراب نمیشود
variable داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
maskable سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیشود غیرفعال میشود
non sequitur nonsensical نتیجه غیر منطقی بر نمیاید این دلیل نمیشود
prize courts به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
variables داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
lipophilic چربی دوست
lipomatous چربی مانند
comedo چربی دانه
lipuria چربی در پیشاب
lipophilic چربی گرای
skim milk شیر بی چربی
whipping cream خامهی پر چربی
grease trap بازیابی چربی
grease trap چربی گیر
lipoid شبه چربی
degreasing اب کردن چربی
flense چربی گرفتن از
fattiness خاصیت چربی
leather head چربی دانه
blackhead چربی دانه
adipic وابسته به چربی
sebaceous چربی دار
vegtable fat چربی گیاهی
blackheads چربی دانه
wool fat چربی پشم
wool grease چربی پشم
fatty چربی مانند
grease روغن چربی
greasing روغن چربی
adipocere چربی لاش
adipose tissue بافت چربی
suint چربی پشم
casein پنیر بی چربی
lipotropic چربی سوز
greased روغن چربی
animal fat چربی حیوانی
aliphatic چربی دار
lard چربی خوک
luggable کامپیوتر شخصی قابل حمل که باتری اش معمولا تمام نمیشود.
unsaturated fat چربی اشباع نشده
lipolysis تجزیه وتحلیل چربی
emulsions ذرات چربی دراب
emulsioning ذرات چربی دراب
greasily به شکل روغن یا چربی
blobber چربی یاپیه نهنگ
adipose tissue چربی حیوانی پیه
fatback چربی پشت خوک
saturated fats چربی اشباع شده
saturated fat چربی اشباع شده
lubricity شهوانی بودن چربی
emulsion ذرات چربی دراب
emulsioned ذرات چربی دراب
morganatic marriage عروسی یکی از بزرگان بازنی که ازطبقات پست که باشوهرخودهم پایه نمیشود
inactive پنجرهای که نمایش داده میشود ولی در حال حاضر استفاده نمیشود
butyrometer الت سنجش چربی شیر
lard گوشت خوک چربی زدن
blubbers چربی اوردن هایهای گریستن
blubbering چربی اوردن هایهای گریستن
blubbered چربی اوردن هایهای گریستن
blubber چربی اوردن هایهای گریستن
poly unsaturated fat پلی چربی اشباع نشده
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
fullest که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
detects خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detect خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
full که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
detected خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
pate de foie gras خمیر چربی جگر غاز ودنبلان
I clinched a lucrative deal. معامله چربی ( شیرینی ) انچام دادم
lanoloin چربی پشم که در ارایش مورداستعمال دارد
lardon تکه چربی که لای گوشت گذارند
lardoon تکه چربی که لای گوشت گذارند
suet چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
blubbered چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
greased روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
lactoscope شیرازما اسباب ازمایش پاکی یا چربی شیر
greasing روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
blubbering چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
lipoprotein مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
blubbers چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
grease روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
blubber چربی بالن وسایرپستانداران دریایی چاق شدن
lipotropic موادی که سبب دخول چربی در واکنشهای بدن میگردند
lipide مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
myelin sheath ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
lipid مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
baseband روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
blind keyboard صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
reactive mode حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
In the long run fatty food makes your arteries clog up. در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
glycogenesis تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
pope's eye غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
dead time زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
no show مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
junk پاک کردن یا حذف کردن از فایل ذخیره سازی که دیگر استفاده نمیشود
idles که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
garbage سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
it is impossible to live there نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
fat چربی دار کردن فربه یا پرواری کردن
fats چربی دار کردن فربه یا پرواری کردن
fatter چربی دار کردن فربه یا پرواری کردن
fattest چربی دار کردن فربه یا پرواری کردن
lanolin لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
softer حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
voluntary manslaughter قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com