Dictiornary-Farsi | چرخش ازاد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (10 milliseconds)

English	Persian
free rotation	چرخش ازاد


Search result with all words

universal	با چرخش ازاد
hindered rotation	چرخش غیر ازاد
inverted camel	نوعی چرخش در حالی که پای ازاد مستقیم است
swing roll	چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
waltz three	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
Other Matches

glide path	مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
free gyroscope	نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea	دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
free enterprise	اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
spins	چرخش
spin	چرخش
trolls	چرخش
volte face	چرخش
volte-face	چرخش
gyrations	چرخش
rotational	چرخش
wrench	چرخش
wrenches	چرخش
gyration	چرخش
wrenched	چرخش
wheels	چرخش
wheeling	چرخش
wheel	چرخش
swirl	چرخش
swirled	چرخش
swirling	چرخش
swirls	چرخش
troll	چرخش
rotation	چرخش
twirling	چرخش
circulation	چرخش
circulations	چرخش
head rolling	سر چرخش
whirls	چرخش
whirling	چرخش
twirls	چرخش
turns	چرخش
whirl	چرخش
levorotation	چرخش به چپ
whirlpool	چرخش اب
revolution	چرخش
twirl	چرخش
revolutions	چرخش
whirlpools	چرخش اب
turn	چرخش
whirled	چرخش
twirled	چرخش
kick turn	نیم چرخش
fractional turn	چرخش کسری
wrests	چرخش پیچش
improper rotation	چرخش نامتعارف
high spin	چرخش زیاد
disrotatory motion	چرخش ناهمسو
forward dive	شیرجه رو به اب با چرخش
magnetic ritation	چرخش مغناطیسی
conrotatory motion	چرخش همسو
concentricity	دقت چرخش
compass swing	چرخش خط محوری
turn-offs	محل چرخش
gyoradius	شعاع چرخش
wrest	چرخش پیچش
radius of gyration	شعاع چرخش
wrested	چرخش پیچش
wresting	چرخش پیچش
cyclostat	دستگاه چرخش
body english	چرخش بی اختیار
twist	چرخش بدن
tumble	چرخش اشفتگی
rolls	چرخش گردش
rolled	چرخش گردش
roll	چرخش گردش
pivoting	قابل چرخش
helicopters	چرخش در هوا
helicopter	چرخش در هوا
turn off	محل چرخش
turn-off	محل چرخش
chase	پایه چرخش
chased	پایه چرخش
chases	پایه چرخش
chasing	پایه چرخش
tumbles	چرخش اشفتگی
twisting	چرخش بدن
twists	چرخش بدن
revolutions	چرخش دوران
axis of rotation	محور چرخش
angle of rotation	زاویه چرخش
upturn	چرخش ببالا
spin	چرخش توپ
spin	چرخش به سرعت
spins	چرخش توپ
spins	چرخش به سرعت
rotation	مقدار چرخش یک شی
rotation	چرخش دوران
stuffs	چرخش توپ
stuffed	چرخش توپ
stuff	چرخش توپ
revolution	چرخش دوران
tumbled	چرخش اشفتگی
speed of rotation	چرخش بر دقیقه
radius of giration	شعاع چرخش
pick and roll	ایجاد سد و چرخش
turnabouts	چرخش به یک طرف
turning points	نقطه چرخش
orthogonal rotation	چرخش عمودی
upright spin	چرخش ایستاده
turning point	نقطه چرخش
turn table	میز چرخش
turnabout	چرخش به یک طرف
upward rotation	چرخش رو به بالا
quartimax rotation	چرخش کوارتیماکس
proper rotation	چرخش متعارف
pivot ship	ناو چرخش
rotatable	چرخش پذیر
rotational post	شغل در چرخش
rotational speed	سرعت چرخش
williamson turn	چرخش ویلیامسون
vertical scrolling	چرخش عمودی
varimax rotation	چرخش واریماکس
optical rotation	چرخش نوری
pivot point	مرکز چرخش
revolutions per minute	چرخش بر دقیقه
revs per minute	چرخش بر دقیقه
molecular rotation	چرخش مولکولی
specific rotation	چرخش ویژه
rpm	چرخش بر دقیقه
rev	چرخش بر دقیقه
number of revolutions	چرخش بر دقیقه
rotational speed	چرخش بر دقیقه
topspin	چرخش توپ
sidespin	چرخش انحرافی
trepan	چرخش انحراف
sidespin	چرخش توپ
sidespin	چرخش بیک سو
oblique rotation	چرخش مایل
type face	نوع چرخش یکان
turning circle	دایره چرخش ناو
rotational reflection axis	محور چرخش انعکاس
spindling	چرخش دیسک دستی
pivots	چرخش حول یک محور
caracole	نیم چرخش اسب
pivoted	چرخش حول یک محور
counter rotate	چرخش بالاتنه در پیچ
turning point	نقطه لولای چرخش
evolution	چرخش حرکت دورانی
full	چرخش با پشتک کامل
hinges	لولا چرخش لولایی
hinge	لولا چرخش لولایی
turning points	نقطه لولای چرخش
pivot	چرخش حول یک محور
fullest	چرخش با پشتک کامل
optical rotatory power	قدرت چرخش نوری
rolled	چرخش توپ والیبال
roll	چرخش توپ والیبال
vertigo	دوار سر چرخش بدور
period of roll	زمان تناوب چرخش
half circle	چرخش نمیدایره ژیمناست
dorro yoop chagi	ضربه پا به بغل با چرخش
gyrostatics	مبحث چرخش اجسام
spinning	چرخش [گردش] [دوران ]
flow process	جریان چرخش کار
oblimax rotation	چرخش مایل بیشینه
optical rotatory dispersion	پاشندگی چرخش نوری
oblimin rotation	چرخش مایل کمینه
pivot point	نقطه چرخش ناو
mutarotation	تغییر چرخش نوری
pinwheel	چرخش از پهلو بدوربارفیکس
hindered rotation	چرخش ممانعت شده
rolls	چرخش توپ والیبال
jet turn	چرخش موازی اسکی ها
topspinner	توپ پرتاب شده با چرخش
lurched	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
looped	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
step turn	چرخش بطرف پایین تپه
topspin	ادامه حرکت چرخش توپ
vorticose	مربوط به گردباد و چرخش باد
whirl	چرخش یا دوران جریان سیال
stem turn	چرخش خارجی اسکی باز
to swirl up	بطور چرخش بالا رفتن
lurches	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
switchbacks	چرخش سریع 081 درجه
lurching	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
switchback	چرخش سریع 081 درجه
pitch	چرخش عمودی وعرضی ناو
pitches	چرخش عمودی وعرضی ناو
working ball	گوی با سرعت و چرخش کافی
double	دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled	دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled up	دوبار چرخش کامل ژیمناست
whirling	چرخش یا دوران جریان سیال
whirled	چرخش یا دوران جریان سیال
to whirl up	بطور چرخش بالا رفتن
lurch	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
swirls	گشتن باعث چرخش شدن
jump spin	چرخش با اغاز پرش بهوا
layover	چرخش روی یک پا وچرخاندن بدن
outsides	قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
circle eight	چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
outside	قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
entry	نقطه شروع پرش یا چرخش
undercuts	ضربه قوسدار با چرخش بعقب
acyclic	غیر قابل چرخش مارپیچی
rides	چرخش ناو روی لنگر