English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
full چرخش با پشتک کامل
fullest چرخش با پشتک کامل
Other Matches
flips پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flipped پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
cradle نیم پشتک بجلو نیم چرخش و برگشتن روی پشت
cradles نیم پشتک بجلو نیم چرخش و برگشتن روی پشت
cradled نیم پشتک بجلو نیم چرخش و برگشتن روی پشت
doubled up دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled دوبار چرخش کامل ژیمناست
double دوبار چرخش کامل ژیمناست
pirouette چرخش کامل بدن روی یک پا پارالل
pirouettes چرخش کامل بدن روی یک پا پارالل
three sisty چرخش کامل 063 درجه بدن موج سوار
loop jump پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
mapes چرخش کامل در هوا و برگشت روی پای دیگر
stalder circle چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
pat lowe جهش با چرخش کامل از یک پا و فرود روی پای دیگر
summersault پشتک پشتک زدن
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
waltz three سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
full mobilization تحرک کامل بحرکت دراوردن کامل
somersaulted پشتک
lumber room پشتک
somersaulting پشتک
somersaults پشتک
turntables پشتک
somersault پشتک
turntable پشتک
sault پشتک
somerset پشتک
somersault معلق پشتک
somersaults معلق پشتک
sommie پشتک زدن
somersaulting معلق پشتک
flip پشتک در هوا
flipped پشتک در هوا
flips پشتک در هوا
arabian jump نیم پشتک
handspring نیم پشتک
backward somersault پشتک از پشت
adolph پشتک از جلو با"5/3
somersaulted معلق پشتک
full gainer شیرجه وارونه با پشتک
back flip شیرجه پشتک وارو
salto پشتک از جلو یا عقب
barani پشتک با نیم پیچ
baroni پشتک با نیم پیچ
completed case جعبه کامل خشاب کامل
full annealing بازپخت کامل تاباندن کامل
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
flip flap یکجورترقه یا اتش بازی پشتک
fliffis دو پشتک به عقب با نیم وارو
moebius flip پشتک از جلو یا عقب در پرش
half in half out دو پشتک به عقب با نیم وارو
flip پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flips پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flipped پرش طول با پشتک به جلو در هوا
tinga پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
flipper پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
flippers پرنده پرش طول با پشتک به جلو در هوا
single action یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
thorough بطور کامل کامل
to turn a somersault پشتک زدن معلق زدن
turn چرخش
wrenches چرخش
rotational چرخش
wrenched چرخش
gyrations چرخش
turns چرخش
volte face چرخش
volte-face چرخش
wrench چرخش
gyration چرخش
swirl چرخش
whirl چرخش
whirled چرخش
whirling چرخش
whirls چرخش
levorotation چرخش به چپ
head rolling سر چرخش
rotation چرخش
wheeling چرخش
twirls چرخش
twirling چرخش
swirled چرخش
swirling چرخش
swirls چرخش
troll چرخش
trolls چرخش
spin چرخش
spins چرخش
revolution چرخش
revolutions چرخش
twirl چرخش
twirled چرخش
wheels چرخش
circulation چرخش
wheel چرخش
circulations چرخش
whirlpool چرخش اب
whirlpools چرخش اب
rotational speed سرعت چرخش
angle of rotation زاویه چرخش
spin چرخش به سرعت
upright spin چرخش ایستاده
upward rotation چرخش رو به بالا
high spin چرخش زیاد
varimax rotation چرخش واریماکس
vertical scrolling چرخش عمودی
spin چرخش توپ
sidespin چرخش بیک سو
sidespin چرخش انحرافی
wresting چرخش پیچش
wrests چرخش پیچش
rolls چرخش گردش
spins چرخش به سرعت
spins چرخش توپ
axis of rotation محور چرخش
sidespin چرخش توپ
wrested چرخش پیچش
pick and roll ایجاد سد و چرخش
gyoradius شعاع چرخش
rotation چرخش دوران
rotation مقدار چرخش یک شی
proper rotation چرخش متعارف
revolutions per minute چرخش بر دقیقه
revs per minute چرخش بر دقیقه
upturn چرخش ببالا
rpm چرخش بر دقیقه
pivot point مرکز چرخش
free rotation چرخش ازاد
radius of gyration شعاع چرخش
rotational post شغل در چرخش
stuff چرخش توپ
stuffed چرخش توپ
stuffs چرخش توپ
rev چرخش بر دقیقه
rotatable چرخش پذیر
williamson turn چرخش ویلیامسون
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
fractional turn چرخش کسری
turnabout چرخش به یک طرف
radius of giration شعاع چرخش
quartimax rotation چرخش کوارتیماکس
pivot ship ناو چرخش
wrest چرخش پیچش
trepan چرخش انحراف
chasing پایه چرخش
topspin چرخش توپ
chases پایه چرخش
chase پایه چرخش
turning points نقطه چرخش
chased پایه چرخش
helicopters چرخش در هوا
orthogonal rotation چرخش عمودی
turn-offs محل چرخش
turn-off محل چرخش
optical rotation چرخش نوری
helicopter چرخش در هوا
compass swing چرخش خط محوری
concentricity دقت چرخش
molecular rotation چرخش مولکولی
turn table میز چرخش
universal با چرخش ازاد
magnetic ritation چرخش مغناطیسی
conrotatory motion چرخش همسو
oblique rotation چرخش مایل
tumbles چرخش اشفتگی
tumbled چرخش اشفتگی
tumble چرخش اشفتگی
turn off محل چرخش
pivoting قابل چرخش
revolution چرخش دوران
turning point نقطه چرخش
kick turn نیم چرخش
number of revolutions چرخش بر دقیقه
twist چرخش بدن
turnabouts چرخش به یک طرف
twisting چرخش بدن
specific rotation چرخش ویژه
twists چرخش بدن
rolled چرخش گردش
improper rotation چرخش نامتعارف
roll چرخش گردش
disrotatory motion چرخش ناهمسو
cyclostat دستگاه چرخش
body english چرخش بی اختیار
revolutions چرخش دوران
speed of rotation چرخش بر دقیقه
rotational speed چرخش بر دقیقه
optical rotatory power قدرت چرخش نوری
hindered rotation چرخش ممانعت شده
spinning چرخش [گردش] [دوران ]
jet turn چرخش موازی اسکی ها
mutarotation تغییر چرخش نوری
hinges لولا چرخش لولایی
oblimax rotation چرخش مایل بیشینه
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
evolution چرخش حرکت دورانی
gyrostatics مبحث چرخش اجسام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com