Dictiornary-Farsi | چرخش زیاد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
high spin	چرخش زیاد


Other Matches

waltz three	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
load call	وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
I didnt get much sleep.	زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild	زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect	کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
turns	چرخش
spins	چرخش
rotational	چرخش
head rolling	سر چرخش
wheeling	چرخش
twirl	چرخش
levorotation	چرخش به چپ
wheels	چرخش
twirled	چرخش
twirling	چرخش
twirls	چرخش
whirl	چرخش
turn	چرخش
whirling	چرخش
whirls	چرخش
revolutions	چرخش
revolution	چرخش
wheel	چرخش
rotation	چرخش
gyration	چرخش
whirled	چرخش
whirlpools	چرخش اب
circulations	چرخش
wrenches	چرخش
circulation	چرخش
wrenched	چرخش
gyrations	چرخش
whirlpool	چرخش اب
wrench	چرخش
swirled	چرخش
swirling	چرخش
spin	چرخش
volte face	چرخش
swirl	چرخش
volte-face	چرخش
trolls	چرخش
troll	چرخش
swirls	چرخش
optical rotation	چرخش نوری
oblique rotation	چرخش مایل
compass swing	چرخش خط محوری
concentricity	دقت چرخش
topspin	چرخش توپ
turnabout	چرخش به یک طرف
gyoradius	شعاع چرخش
chase	پایه چرخش
turn-offs	محل چرخش
turn-off	محل چرخش
turn off	محل چرخش
magnetic ritation	چرخش مغناطیسی
cyclostat	دستگاه چرخش
turnabouts	چرخش به یک طرف
angle of rotation	زاویه چرخش
conrotatory motion	چرخش همسو
radius of gyration	شعاع چرخش
orthogonal rotation	چرخش عمودی
chased	پایه چرخش
trepan	چرخش انحراف
wresting	چرخش پیچش
spins	چرخش به سرعت
molecular rotation	چرخش مولکولی
wrested	چرخش پیچش
wrest	چرخش پیچش
disrotatory motion	چرخش ناهمسو
spins	چرخش توپ
williamson turn	چرخش ویلیامسون
body english	چرخش بی اختیار
spin	چرخش به سرعت
vertical scrolling	چرخش عمودی
varimax rotation	چرخش واریماکس
wrests	چرخش پیچش
turn table	میز چرخش
free rotation	چرخش ازاد
fractional turn	چرخش کسری
upright spin	چرخش ایستاده
forward dive	شیرجه رو به اب با چرخش
upward rotation	چرخش رو به بالا
axis of rotation	محور چرخش
revolutions	چرخش دوران
revolution	چرخش دوران
spin	چرخش توپ
chases	پایه چرخش
rolled	چرخش گردش
revs per minute	چرخش بر دقیقه
twists	چرخش بدن
kick turn	نیم چرخش
helicopter	چرخش در هوا
improper rotation	چرخش نامتعارف
rotational post	شغل در چرخش
rpm	چرخش بر دقیقه
rotational speed	سرعت چرخش
pick and roll	ایجاد سد و چرخش
stuffs	چرخش توپ
stuffed	چرخش توپ
turning point	نقطه چرخش
rotatable	چرخش پذیر
roll	چرخش گردش
twist	چرخش بدن
proper rotation	چرخش متعارف
quartimax rotation	چرخش کوارتیماکس
rotation	چرخش دوران
radius of giration	شعاع چرخش
pivoting	قابل چرخش
helicopters	چرخش در هوا
rolls	چرخش گردش
rotation	مقدار چرخش یک شی
twisting	چرخش بدن
revolutions per minute	چرخش بر دقیقه
specific rotation	چرخش ویژه
pivot point	مرکز چرخش
sidespin	چرخش انحرافی
number of revolutions	چرخش بر دقیقه
sidespin	چرخش توپ
rotational speed	چرخش بر دقیقه
speed of rotation	چرخش بر دقیقه
sidespin	چرخش بیک سو
upturn	چرخش ببالا
tumbles	چرخش اشفتگی
tumbled	چرخش اشفتگی
rev	چرخش بر دقیقه
tumble	چرخش اشفتگی
universal	با چرخش ازاد
stuff	چرخش توپ
chasing	پایه چرخش
turning points	نقطه چرخش
pivot ship	ناو چرخش
surcharge	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges	زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
period of roll	زمان تناوب چرخش
pivots	چرخش حول یک محور
caracole	نیم چرخش اسب
dorro yoop chagi	ضربه پا به بغل با چرخش
oblimax rotation	چرخش مایل بیشینه
rolls	چرخش توپ والیبال
hindered rotation	چرخش غیر ازاد
pivoted	چرخش حول یک محور
optical rotatory dispersion	پاشندگی چرخش نوری
pinwheel	چرخش از پهلو بدوربارفیکس
evolution	چرخش حرکت دورانی
pivot point	نقطه چرخش ناو
oblimin rotation	چرخش مایل کمینه
pivot	چرخش حول یک محور
optical rotatory power	قدرت چرخش نوری
counter rotate	چرخش بالاتنه در پیچ
hindered rotation	چرخش ممانعت شده
rolled	چرخش توپ والیبال
mutarotation	تغییر چرخش نوری
spinning	چرخش [گردش] [دوران ]
full	چرخش با پشتک کامل
fullest	چرخش با پشتک کامل
half circle	چرخش نمیدایره ژیمناست
rotational reflection axis	محور چرخش انعکاس
gyrostatics	مبحث چرخش اجسام
turning points	نقطه لولای چرخش
turning circle	دایره چرخش ناو
flow process	جریان چرخش کار
type face	نوع چرخش یکان
vertigo	دوار سر چرخش بدور
jet turn	چرخش موازی اسکی ها
hinge	لولا چرخش لولایی
hinges	لولا چرخش لولایی
turning point	نقطه لولای چرخش
roll	چرخش توپ والیبال
spindling	چرخش دیسک دستی
high speed	با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
swirl	گشتن باعث چرخش شدن
step turn	چرخش بطرف پایین تپه
rides	چرخش ناو روی لنگر
ride	چرخش ناو روی لنگر
topspinner	توپ پرتاب شده با چرخش
topspin	ادامه حرکت چرخش توپ
whirl	چرخش یا دوران جریان سیال
lurch	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurches	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
coriolis effect	اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
lurching	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
stem turn	چرخش خارجی اسکی باز
spinning test	تست ویژگیهای چرخش هواپیما
acyclic	غیر قابل چرخش مارپیچی
circle eight	چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
switchbacks	چرخش سریع 081 درجه
swirled	گشتن باعث چرخش شدن
vorticose	مربوط به گردباد و چرخش باد
swirling	گشتن باعث چرخش شدن
switchback	چرخش سریع 081 درجه
loops	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
swirls	گشتن باعث چرخش شدن
loop	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
backspin	چرخش و غلطیدن گوی بعقب
doubled	دوبار چرخش کامل ژیمناست
whirled	چرخش یا دوران جریان سیال
whirling	چرخش یا دوران جریان سیال
whirls	چرخش یا دوران جریان سیال