Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
oblique rotation
چرخش مایل
Search result with all words
oblimax rotation
چرخش مایل بیشینه
oblimin rotation
چرخش مایل کمینه
Other Matches
waltz three
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
single action
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
bevelled
مایل
miles
مایل
inclinable
مایل
sideling
مایل
interested
مایل
mile
مایل
slantingly
کج یا مایل
f. of books
مایل به کت اب
gauche
مایل
agreeable
مایل
skew
مایل
skewing
مایل
skews
مایل
slanting
مایل
inclined
مایل
propense
مایل
rath
مایل
rathe
مایل
loxodrome
خط مایل
lickerish
مایل
italic
مایل
sloping
مایل
declivous
مایل
studious of doing a thing
مایل
oblique
مایل
sidling
مایل
nothing loath
مایل
pitching
مایل
desirous
مایل
oblique
مایل کج
bevel
مایل
willful
مایل
bevel
پخ مایل
willing
مایل
studious to do a thing
مایل
lief
مطلوب مایل
purply
مایل به ارغوانی
oblique lattice
شبکه مایل
oblique perspective
پرسپکتیو مایل
oblique projection
تصویر مایل
inclined face of dam
نمای مایل سد
bitterish
مایل به تلخی
liked
مایل بودن
yellowish
مایل بزردی
nautical miles
مایل دریایی
greyish
مایل به خاکستری
nautical mile
مایل دریایی
likes
مایل بودن
aslant
بطور مایل
like
مایل بودن
mile ohm
مایل- اهم
inclined drilling
حفاری مایل
inclined compression
فشار مایل
aslant
حرکت مایل
fonder
مایل مشتاق
fondest
مایل مشتاق
cant
سطح مایل
he has a good mind
مایل است
greeny
مایل بسبز
geographical mile
مایل جغرافیایی
flavescent
مایل بزردی
centripetal
مایل به مرکز
comatant
مایل بجنگ
he was found of her
مایل او بود
albescent
مایل به سفیدی
he is f. her
مایل اوست
wilful
مشتاق مایل
gaff
میله مایل
fond
مایل مشتاق
purplish
مایل به ارغوانی
reddish
مایل بقرمز
blueish
مایل به ابی
bluish
مایل به ابی
incline plane
سطح مایل
chamfer
مایل شدن
oblique section
مقطع مایل
side flow weir
سر ریز مایل
viridescent
مایل به سبز
caramel
مایل به قرمز
awry
بطور مایل
caramels
مایل به قرمز
statute mile
مایل رسمی
sourish
مایل به ترشی
solicitous to go
مایل به رفتن
whitey
مایل به سفید
whity
مایل به سفید
xanthic
مایل به زردی
slant range
برد مایل
oblique system
سیستم مایل
obliquely
بطور مایل
the mast has raked
مایل کردن
solicitously
مایل نگران
solicitous
مایل نگران
oppositive
مایل به ضدیت
three point perspective
پرسپکتیو مایل
the mast has raked
مایل شدن
recessive
مایل ببازگشت
to incline to green
یا مایل بودن
he is indisposed to go
مایل نیست برود
he is not willing to go
مایل برفتن نیست
he was found of her
باو مایل بود
auburn
قهوهای مایل به قرمز
he was not inclined to go
مایل برفتن نبود
homosexual
مایل به جنس خود
i am unwilling to go
مایل نیستم بروم
homosexuals
مایل به جنس خود
bay
سرخ مایل به قرمز
suntans
قهوه مایل بسرخ
suntan
قهوه مایل بسرخ
bayed
سرخ مایل به قرمز
buffyy
مایل به رنگ نخودی
canescent
سفید مایل به تار
tattletale gray
سفید مایل بخاکستری
swart
سبزه مایل به سیاه
hoary
سفید مایل به خاکستری
cuesta
جلگه مایل یااریب
sloping barrel vault
طاق ضربی مایل
sloping barrel vault
سقف گهوارهای مایل
reddish
مایل بسرخی زننده
green with a blue tint
سبز مایل به ابی
grege
اردهای مایل به خاکستری
griseous
خاکستری مایل به ابی
bays
سرخ مایل به قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
they canŠif they so wishŠ.....
اگر مایل باشندمیتوانند...........
brownish
مایل به قهوهای یاخرمایی
incilnable to do something
مایل کردن بکاری
pinkish
مایل به رنگ صورتی
isabel
زرد مایل به خاکستری
rubicund
رنگ مایل به قرمز
isabella
زرد مایل به خاکستری
low oblique
عکس مایل پایین
roll piercing process
روش نورد مایل
loxodromics
کشتی رانی در خط مایل
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
pea green
زرد مایل بسبز
inclined shear plane
سطح برش مایل
scarlet
قرمز مایل به زرد
inclined barrel arch
طاق ضربی مایل
to be prepared to go
مایل به رفتن بودن
blackish
مایل به سیاه تیره
inclined barrel arch
طاق گهوارهای مایل
luteovirescent
زرد مایل بسبز
umber
قهوه ای مایل به زرد
inclined coil meter
سنجه با پیچک مایل
mph
مخفف مایل در ساعت
petunias
رنگ قرمز مایل بابی
declined
مایل شدن رو بزوال گذاردن
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
gooseberries
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
gooseberry
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
tawny
تیره زرد مایل بقهوهای
petunia
رنگ قرمز مایل بابی
pansy
رنگ قرمز مایل به ابی
decline
مایل شدن رو بزوال گذاردن
declines
مایل شدن رو بزوال گذاردن
It's about 2 miles from ...
آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
What's the charge per mile?
اجاره هر مایل چقدر است؟
raisins
رنگ قرمز مایل به ابی
raisin
رنگ قرمز مایل به ابی
lurid
رنگ زرد مایل به قرمز
ti turn in
سوی پایین مایل بودن
luridly
رنگ زرد مایل به قرمز
tawnier
تیره زرد مایل بقهوهای
pansies
رنگ قرمز مایل به ابی
oxford blue
ابی سیر مایل به ارغوانی
mahogany
رنگ قهوهای مایل به قرمز
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
ruffous
بور خرمایی مایل بقرمز
rufous
بور خرمایی مایل بقرمز
sea green
رنگ سبز مایل بابی
shell pink
رنگ قرمز مایل به زرد
tan
مازویی قهوهای مایل به زرد
cedars
رنگ قرمز مایل به زرد
carbuncles
رنگ نارنجی مایل به قرمز
lama
رنگ زرد مایل بقرمز
peacock blue
رنگ ابی مایل بسبز
nautical mile
مایل دریایی معادل 0581متر
nautical miles
مایل دریایی معادل 0581متر
mikado
رنگ زرد مایل به قرمز
matelot
رنگ ابی مایل بقرمز
loxodromic
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
lamas
رنگ زرد مایل بقرمز
indian red
خاک سرخ مایل بزرد
cedar
رنگ قرمز مایل به زرد
auburn
رنگ قرمز مایل به زرد
tawniest
تیره زرد مایل بقهوهای
hoar
سفید مایل به خاکستری موسفید
backswept
برگشته بطور مایل واریب
slate black
رنگ ارغوانی مایل بسیاه
declining
مایل شدن رو بزوال گذاردن
teal blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
taupe
رنگ خاکستری مایل به قهوهای
slate blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
forest green
رنگ سبز تیره مایل بزرد
olive gray
رنگ سبز مایل بزرد خاکستری
glaucous
دارای رنگ سبز مایل به زرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com