Dictiornary-Farsi | چرخش پیچش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
wrest	چرخش پیچش
wrested	چرخش پیچش
wresting	چرخش پیچش
wrests	چرخش پیچش


Other Matches

waltz three	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
intortion	پیچش
ten smus	پیچش
backing off	پس پیچش
buckling	پیچش
curvature	پیچش
deflection	پیچش
intorsion	پیچش
deflections	پیچش
torsion	پیچش
resonantly	با پیچش و ارتعاش
lock torque	قفل پیچش
torsion dynamometer	پیچش سنج
torsion test	ازمایش پیچش
geometric twist	پیچش هندسی
torsion recorder	ضباط پیچش
torsion modulus	مدول پیچش
deflexion	انحراف پیچش
number of threads	تعداد پیچش ها
torsional rigidity	استحکام در مقابل پیچش
torque twist curve	منحنی گشتاور و پیچش
torsion resistant	مقاوم در برابر پیچش
eversion	پیچش کف پا به طرف خارج
draw shot	ضربه با پیچش به عقب
inversions	پیچش کف پا به طرف داخل
inversion	پیچش کف پا به طرف داخل
intorsion	پیچش ساقه انعطاف
intortion	پیچش ساقه انعطاف
resonances	پیچش صدا طنین
resonance	پیچش صدا طنین
curling	پیچش یا حلقه زنی
direction of thread	سوی پیچش پیچ
crimp	پیچش وانقباض عضله درخواب
crimped	پیچش وانقباض عضله درخواب
crimps	پیچش وانقباض عضله درخواب
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
twists	دوران حول محور افقی پیچش
twist	دوران حول محور افقی پیچش
twisting	دوران حول محور افقی پیچش
outswinger	توپی که در هوا با پیچش ازتوپزن دور میشود
out and in	گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
wash in	پیچش بال بطوریکه زاویه نصب ان بطرف نوک کاهش یابد
endless knots	طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
hug the rail	غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
burl [nep]	گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
snap pass	پاس سریع با پیچش سریع مچ
twirl	چرخش
spins	چرخش
wheel	چرخش
spin	چرخش
turn	چرخش
turns	چرخش
trolls	چرخش
troll	چرخش
wheeling	چرخش
levorotation	چرخش به چپ
twirled	چرخش
twirling	چرخش
twirls	چرخش
whirl	چرخش
whirled	چرخش
whirling	چرخش
head rolling	سر چرخش
whirls	چرخش
revolutions	چرخش
revolution	چرخش
wheels	چرخش
whirlpools	چرخش اب
gyration	چرخش
wrenched	چرخش
wrench	چرخش
rotation	چرخش
whirlpool	چرخش اب
circulations	چرخش
volte-face	چرخش
volte face	چرخش
circulation	چرخش
gyrations	چرخش
wrenches	چرخش
swirled	چرخش
swirl	چرخش
swirling	چرخش
rotational	چرخش
swirls	چرخش
rotation	مقدار چرخش یک شی
angle of rotation	زاویه چرخش
concentricity	دقت چرخش
compass swing	چرخش خط محوری
rpm	چرخش بر دقیقه
body english	چرخش بی اختیار
twists	چرخش بدن
rotational speed	چرخش بر دقیقه
rev	چرخش بر دقیقه
upturn	چرخش ببالا
rotation	چرخش دوران
speed of rotation	چرخش بر دقیقه
number of revolutions	چرخش بر دقیقه
pivot ship	ناو چرخش
axis of rotation	محور چرخش
stuffs	چرخش توپ
stuffed	چرخش توپ
stuff	چرخش توپ
revs per minute	چرخش بر دقیقه
topspin	چرخش توپ
radius of giration	شعاع چرخش
quartimax rotation	چرخش کوارتیماکس
proper rotation	چرخش متعارف
varimax rotation	چرخش واریماکس
pivot point	مرکز چرخش
vertical scrolling	چرخش عمودی
orthogonal rotation	چرخش عمودی
optical rotation	چرخش نوری
upward rotation	چرخش رو به بالا
rotatable	چرخش پذیر
rotational post	شغل در چرخش
trepan	چرخش انحراف
specific rotation	چرخش ویژه
turn table	میز چرخش
upright spin	چرخش ایستاده
sidespin	چرخش توپ
sidespin	چرخش انحرافی
sidespin	چرخش بیک سو
rotational speed	سرعت چرخش
oblique rotation	چرخش مایل
magnetic ritation	چرخش مغناطیسی
williamson turn	چرخش ویلیامسون
fractional turn	چرخش کسری
forward dive	شیرجه رو به اب با چرخش
disrotatory motion	چرخش ناهمسو
cyclostat	دستگاه چرخش
conrotatory motion	چرخش همسو
free rotation	چرخش ازاد
gyoradius	شعاع چرخش
radius of gyration	شعاع چرخش
kick turn	نیم چرخش
turnabout	چرخش به یک طرف
pick and roll	ایجاد سد و چرخش
turnabouts	چرخش به یک طرف
improper rotation	چرخش نامتعارف
molecular rotation	چرخش مولکولی
high spin	چرخش زیاد
revolutions per minute	چرخش بر دقیقه
rolled	چرخش گردش
chases	پایه چرخش
turning points	نقطه چرخش
tumbled	چرخش اشفتگی
roll	چرخش گردش
tumbles	چرخش اشفتگی
turning point	نقطه چرخش
spins	چرخش توپ
spin	چرخش به سرعت
pivoting	قابل چرخش
helicopters	چرخش در هوا
spin	چرخش توپ
helicopter	چرخش در هوا
universal	با چرخش ازاد
tumble	چرخش اشفتگی
chase	پایه چرخش
twisting	چرخش بدن
chased	پایه چرخش
twist	چرخش بدن
turn-offs	محل چرخش
turn-off	محل چرخش
spins	چرخش به سرعت
revolutions	چرخش دوران
rolls	چرخش گردش
revolution	چرخش دوران
chasing	پایه چرخش
turn off	محل چرخش
mutarotation	تغییر چرخش نوری
caracole	نیم چرخش اسب
half circle	چرخش نمیدایره ژیمناست
turning circle	دایره چرخش ناو
turning points	نقطه لولای چرخش
jet turn	چرخش موازی اسکی ها
flow process	جریان چرخش کار
oblimax rotation	چرخش مایل بیشینه
type face	نوع چرخش یکان
hindered rotation	چرخش غیر ازاد
gyrostatics	مبحث چرخش اجسام
hindered rotation	چرخش ممانعت شده
counter rotate	چرخش بالاتنه در پیچ
dorro yoop chagi	ضربه پا به بغل با چرخش
evolution	چرخش حرکت دورانی
pinwheel	چرخش از پهلو بدوربارفیکس
oblimin rotation	چرخش مایل کمینه
vertigo	دوار سر چرخش بدور
pivot point	نقطه چرخش ناو
period of roll	زمان تناوب چرخش
roll	چرخش توپ والیبال
fullest	چرخش با پشتک کامل
full	چرخش با پشتک کامل
rolled	چرخش توپ والیبال
rotational reflection axis	محور چرخش انعکاس
pivot	چرخش حول یک محور
rolls	چرخش توپ والیبال
spinning	چرخش [گردش] [دوران ]
spindling	چرخش دیسک دستی
turning point	نقطه لولای چرخش
optical rotatory dispersion	پاشندگی چرخش نوری