Dictiornary-Farsi | چرخش گردش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (11 milliseconds)

English	Persian
roll	چرخش گردش
rolled	چرخش گردش
rolls	چرخش گردش


Search result with all words

fixed pivot	محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
moving pivot	نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
spinning	چرخش [گردش] [دوران ]
rotation by ...	گردش [چرخش] به مقدار ... [ درجه دما یا زاویه]
Other Matches

waltz three	سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
flowchart template	یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
equation of exchange	همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
single action	یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
volte face	چرخش
head rolling	سر چرخش
wrenched	چرخش
gyration	چرخش
revolution	چرخش
wrench	چرخش
gyrations	چرخش
spins	چرخش
volte-face	چرخش
whirl	چرخش
whirled	چرخش
turns	چرخش
rotation	چرخش
levorotation	چرخش به چپ
revolutions	چرخش
whirls	چرخش
rotational	چرخش
turn	چرخش
wrenches	چرخش
circulation	چرخش
whirling	چرخش
twirls	چرخش
swirls	چرخش
whirlpool	چرخش اب
twirling	چرخش
swirling	چرخش
whirlpools	چرخش اب
circulations	چرخش
swirl	چرخش
swirled	چرخش
trolls	چرخش
twirled	چرخش
twirl	چرخش
wheels	چرخش
troll	چرخش
spin	چرخش
wheeling	چرخش
wheel	چرخش
proper rotation	چرخش متعارف
spin	چرخش توپ
quartimax rotation	چرخش کوارتیماکس
pivot point	مرکز چرخش
turnabout	چرخش به یک طرف
radius of giration	شعاع چرخش
rotatable	چرخش پذیر
pivoting	قابل چرخش
stuff	چرخش توپ
stuffed	چرخش توپ
stuffs	چرخش توپ
upright spin	چرخش ایستاده
upward rotation	چرخش رو به بالا
revolutions	چرخش دوران
spin	چرخش به سرعت
optical rotation	چرخش نوری
twists	چرخش بدن
twisting	چرخش بدن
twist	چرخش بدن
pick and roll	ایجاد سد و چرخش
orthogonal rotation	چرخش عمودی
spins	چرخش توپ
trepan	چرخش انحراف
turnabouts	چرخش به یک طرف
helicopter	چرخش در هوا
helicopters	چرخش در هوا
turn table	میز چرخش
williamson turn	چرخش ویلیامسون
wrest	چرخش پیچش
pivot ship	ناو چرخش
varimax rotation	چرخش واریماکس
oblique rotation	چرخش مایل
wrested	چرخش پیچش
wresting	چرخش پیچش
vertical scrolling	چرخش عمودی
revolution	چرخش دوران
wrests	چرخش پیچش
topspin	چرخش توپ
spins	چرخش به سرعت
gyoradius	شعاع چرخش
revs per minute	چرخش بر دقیقه
revolutions per minute	چرخش بر دقیقه
radius of gyration	شعاع چرخش
turn-offs	محل چرخش
turn-off	محل چرخش
axis of rotation	محور چرخش
sidespin	چرخش انحرافی
turn off	محل چرخش
kick turn	نیم چرخش
chasing	پایه چرخش
improper rotation	چرخش نامتعارف
rpm	چرخش بر دقیقه
cyclostat	دستگاه چرخش
rotational speed	چرخش بر دقیقه
speed of rotation	چرخش بر دقیقه
free rotation	چرخش ازاد
chase	پایه چرخش
fractional turn	چرخش کسری
sidespin	چرخش توپ
forward dive	شیرجه رو به اب با چرخش
high spin	چرخش زیاد
number of revolutions	چرخش بر دقیقه
chased	پایه چرخش
rev	چرخش بر دقیقه
chases	پایه چرخش
angle of rotation	زاویه چرخش
sidespin	چرخش بیک سو
body english	چرخش بی اختیار
conrotatory motion	چرخش همسو
turning points	نقطه چرخش
specific rotation	چرخش ویژه
universal	با چرخش ازاد
rotation	مقدار چرخش یک شی
magnetic ritation	چرخش مغناطیسی
rotational speed	سرعت چرخش
molecular rotation	چرخش مولکولی
rotational post	شغل در چرخش
rotation	چرخش دوران
turning point	نقطه چرخش
upturn	چرخش ببالا
tumble	چرخش اشفتگی
disrotatory motion	چرخش ناهمسو
tumbled	چرخش اشفتگی
tumbles	چرخش اشفتگی
compass swing	چرخش خط محوری
concentricity	دقت چرخش
hinges	لولا چرخش لولایی
evolution	چرخش حرکت دورانی
dorro yoop chagi	ضربه پا به بغل با چرخش
vertigo	دوار سر چرخش بدور
turning circle	دایره چرخش ناو
roll	چرخش توپ والیبال
counter rotate	چرخش بالاتنه در پیچ
pivot point	نقطه چرخش ناو
type face	نوع چرخش یکان
pinwheel	چرخش از پهلو بدوربارفیکس
hinge	لولا چرخش لولایی
caracole	نیم چرخش اسب
rolled	چرخش توپ والیبال
optical rotatory dispersion	پاشندگی چرخش نوری
spindling	چرخش دیسک دستی
turning points	نقطه لولای چرخش
mutarotation	تغییر چرخش نوری
turning point	نقطه لولای چرخش
full	چرخش با پشتک کامل
oblimax rotation	چرخش مایل بیشینه
oblimin rotation	چرخش مایل کمینه
fullest	چرخش با پشتک کامل
jet turn	چرخش موازی اسکی ها
hindered rotation	چرخش ممانعت شده
hindered rotation	چرخش غیر ازاد
optical rotatory power	قدرت چرخش نوری
pivots	چرخش حول یک محور
pivoted	چرخش حول یک محور
pivot	چرخش حول یک محور
gyrostatics	مبحث چرخش اجسام
half circle	چرخش نمیدایره ژیمناست
period of roll	زمان تناوب چرخش
rolls	چرخش توپ والیبال
flow process	جریان چرخش کار
rotational reflection axis	محور چرخش انعکاس
whirling	چرخش یا دوران جریان سیال
whirls	چرخش یا دوران جریان سیال
whirled	چرخش یا دوران جریان سیال
whirl	چرخش یا دوران جریان سیال
spinning test	تست ویژگیهای چرخش هواپیما
lurching	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurches	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurched	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
lurch	چرخش ناگهانی کشتی بیک سو
stem turn	چرخش خارجی اسکی باز
step turn	چرخش بطرف پایین تپه
topspinner	توپ پرتاب شده با چرخش
topspin	ادامه حرکت چرخش توپ
jump spin	چرخش با اغاز پرش بهوا
entry	نقطه شروع پرش یا چرخش
flick serve	سرو تند و کوتاه با چرخش مچ
double	دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled	دوبار چرخش کامل ژیمناست
to whirl up	بطور چرخش بالا رفتن
outsides	قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
outside	قسمت بدن ورزشکاردورازسمت چرخش
backspin	چرخش و غلطیدن گوی بعقب
working ball	گوی با سرعت و چرخش کافی
undercuts	ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercut	ضربه قوسدار با چرخش بعقب
pitch	چرخش عمودی وعرضی ناو
pitches	چرخش عمودی وعرضی ناو
to swirl up	بطور چرخش بالا رفتن
bachspin	چرخش و علطیدن گوی بیلیاردبعقب
layover	چرخش روی یک پا وچرخاندن بدن
circle eight	چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
doubled up	دوبار چرخش کامل ژیمناست
acyclic	غیر قابل چرخش مارپیچی
loops	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
looped	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop	چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت

roll