Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
whirl
چرخش یا دوران جریان سیال
whirled
چرخش یا دوران جریان سیال
whirling
چرخش یا دوران جریان سیال
whirls
چرخش یا دوران جریان سیال
Other Matches
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
vorticity
میزان برداری دوران موضعی سیال
revolution
چرخش دوران
revolutions
چرخش دوران
rotation
چرخش دوران
spinning
چرخش
[گردش]
[دوران ]
vapor lock
قطع کامل جریان سیال
baffle
منحرف کننده جریان سیال
baffled
منحرف کننده جریان سیال
baffles
منحرف کننده جریان سیال
baffling
منحرف کننده جریان سیال
underway
در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
vortex flow
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
reynolds number
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
notch
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
notches
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reed valve
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
pitot tube
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
flow process
جریان چرخش کار
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
venturi
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
real stagnation point
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
eddy loss
افت جریان ناشی از چرخش وپیچش
vortex tube
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
fluidal
مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
vortex line
خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
angle of rotation
زاویه دوران زاویه چرخش
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
waltz three
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
transport stream
ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
single action
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
unthickened
سیال
fluid
سیال
fluids
سیال
fulidal
سیال
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
floating reserve
احتیاط سیال
real fluid
سیال واقعی
ideal fluid
سیال ایده ال
mobiles
روان سیال
intransit strenth
پرسنل سیال
fluid capital
سرمایه سیال
fluid centre
مرکز سیال
fluid resistance
مقاومت سیال
fluid intelligence
هوش سیال
mobiles
سیال تغییرپذیر
mobile
روان سیال
mobile
سیال تغییرپذیر
electric fluid
سیال برقی
working fluid
سیال متحرک
effluent
سیال خروجی
influent
سیال ورودی
working fluid
سیال عامل
floating
سیال مواج
fluids
جسم سیال
intransit stock
اماد سیال
perfect fluid
سیال کامل
fluid
جسم سیال
superfluid
ابر سیال
effluents
سیال خروجی
maintenance float
شارژ انبار سیال
visualization
مرئی ساختن سیال
viscous stress
تنش برش سیال
bleeds
فرار کردن یک سیال
bleed
فرار کردن یک سیال
working lead fluid
سیال متحرک یا عامل
brain storming
سیال سازی ذهن
fluor
قاعدگی زنان سیال
fluidic
وابسته بجسم سیال
fluid bed vulcanization
وولکانش در بستر سیال
fluid bed polymerization
بسپارش در بستر سیال
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
supercritical fluid chromatography
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
floatation
اضافی بودن سطح سیال اماد
fluidic
مایع مانند جسم سیال یامایع
coanda effect
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
s.f.c
chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
circulation
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
prill
بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
reynolds stress
تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
vortex sheet
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
hydraulic fluid
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
supercritical fluid chromatography/mass
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
head pessure
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
viscosity valve
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
cycles
دوران
circulations
دوران
rotation
دوران
gyration
دوران
gyrations
دوران
vertigo
دوران
cycled
دوران
swimming
دوران
eras
دوران
era
دوران
circulation
دوران
cycle
دوران
period
دوران
periods
دوران
s.f.c/m.s
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
peacetime
دوران صلح
fulcrum
نقطه دوران
paleozoic
دوران اول
space age
دوران کیهان
distance between centers
طول دوران
wartime
دوران جنگ
revolutions
دوران شورش
off season
در دوران کم کاری
aftertime
دوران پیری
circulation
دوران خون
wifehood
دوران زوجیت
raced
دوران مسیر
axis of rotation
محور دوران
life
دوران زندگی
lives
دوران زندگی
races
دوران مسیر
qyaternary
دوران چهارم
rotation about a line
دوران دور یک خط
climacteric
دوران یائسگی زن
dizzy
دچار دوران سر
race
دوران مسیر
plane of rotation
سطح دوران
circulations
دوران خون
angle of rotation
زاویه دوران
lucid interval
دوران افاقه
sense of rotation
جهت دوران
rotate
دوران کردن
the whirligig of fashion
دوران دایمی مد
revolution
دوران شورش
rotated
دوران کردن
off season
در دوران کسادی
rotates
دوران کردن
stound
دوران درد
till in old
[great]
age
تا در دوران سالمندی
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
circulatory
مربوط یه دوران خون
revolution
دور دوران کامل
instantaneous center of rotation
مرکز دوران لحظهای
golden age
دوران رونق و رفاه
golden ages
دوران رونق و رفاه
jumped-up
تازه به دوران رسیده
rotation around
[about]
a point
دوران دور نقطه ای
geocentric
دوران زمین مرکزی
geriatrist
امراض دوران پیری
rotational
دوران گردش بدور
season
دوران چاشنی زدن
rotation about a point
دوران دور یک نقطه
geriatrician
امراض دوران پیریgyrfalcon
rotation
دوران گردش بدور
azoic
دوران ماقبل تاریخ
seasons
دوران چاشنی زدن
revolutions
دور دوران کامل
iceman
یخی بستر دوران یخ
off season
وابسته به این دوران
seasoned
دوران چاشنی زدن
obligated tour
دوران مشمولیت وفیفه
vertiginous
سرگیجهای دوران کننده
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
long run period
دوران محاسبه بلند مدت
anthropic
مربوط به دوران پیدایش انسان
gyrates
چرخ زدن دوران داشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com