English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
cycle stealing چرخه دزدی
Search result with all words
cycle stealing ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
Other Matches
cycle time مدت چرخه زمان چرخه
heister [American E] دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
robber دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
theft and pilferage دزدی و دله دزدی
cycles چرخه
cycled چرخه
monocycle یک چرخه
monocyle یک چرخه
cycle چرخه
water cycle چرخه اب
cyclone چرخه
tricycles سه چرخه
hydrologic cycle چرخه اب
rotation چرخه
velocipede سه چرخه
trike سه چرخه
tricyclic سه چرخه
cyclones چرخه
tricycle سه چرخه
execute cycle چرخه اجرا
cycle time مدت چرخه
four cycle چهار چرخه
fetch cycle چرخه واکشی
duty cycle چرخه کار
cycles per second چرخه در ثانیه
design cycle چرخه طراحی
execution cycle چرخه اجرا
display cycle چرخه نمایش
cycle stealing مدت چرخه
cycle چرخ چرخه
cycling چرخه زنی
life-cycles چرخه زندگی
life-cycle چرخه زندگی
cardiac cycle چرخه قلبی
carnot cycle چرخه کارنو
cyclones چرخه باد
cyclone چرخه باد
cycled چرخ چرخه
cycles چرخه زدن
cycles چرخ چرخه
activity cycle چرخه فعالیت
cycled چرخه زدن
cycle چرخه زدن
biorhythm چرخه زیستی
machine cycle چرخه ماشین
major cycle بزرگ چرخه
search cycle چرخه جستجو
handlebar دسته دو چرخه
major cycle چرخه بزرگ
megacycle میلیون چرخه
memory cycle چرخه حافظه
menstrual cycle چرخه قاعدگی
minor cycle خرد چرخه
minor cycle چرخه خرد
pedicab سه چرخه پایی
circulation of a vector چرخه بردار
magnetic whirl چرخه مغناطیسی
six by six ماشین شش چرخه
hz چرخه درثانیه
instruction cycle چرخه دستورالعمل
hertz چرخه در ثانیه
kilocycle هزار چرخه
tricar اتومبیل سه چرخه
tropical cyclone چرخه استوایی
storage cycle چرخه انباره
life cycle چرخه دوام
megacycle مگا چرخه
born haber cycle چرخه بورن- هابر
six by six وسیله نقلیه شش چرخه
toothed wheel چرخه دندانه دار
program development cycle چرخه ایجاد برنامه
reset cycle چرخه باز نشانی
read write cycle چرخه خواندن و نوشتن
read restore cycle چرخه خواندن و ترمیم
gigacycle هزار میلیارد چرخه
gramdfather cycle چرخه پدر بزرگ
data processing cycle چرخه پردازش داده
kilomegacycle هزار میلیون چرخه
kilomegacycle یک بیلیون چرخه در ثانیه
computer processing cycle چرخه پردازش کامپیوتر
internal cycle time زمان چرخه داخلی
citric acid cycle چرخه سیتریک اسید
wagonette گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
tarantass درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
monorails ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
trailers یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailer یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
monorail ریل واحدمخصوص حرکت ترن یک چرخه
thieving دزدی
brigandism دزدی
spoliation دزدی
robbery دزدی
thievery دزدی
freebooting دزدی
filching دزدی
lifted دزدی
filched دزدی
theft دزدی
burglary دزدی
lifting دزدی
lifts دزدی
larceny دزدی
thefts دزدی
nip دزدی
filch دزدی
lift دزدی
filches دزدی
robberies دزدی
nips دزدی
nipped دزدی
abstraction دزدی
abstractions دزدی
embezzlement دزدی
burglaries دزدی
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
theft, pilferage, non delivery دله دزدی
burgling شب دزدی کردن
larcenous مربوط به دزدی
crib دزدی ادبی
larceny petty دزدی کوچک
burgles شب دزدی کردن
burgled شب دزدی کردن
piracy دزدی دریایی
piracy دزدی دریائی
petit larceny دله دزدی
pickery دله دزدی
pilferage دله دزدی
thieve دزدی کردن
plagiary دزدی ادبی
thievish خوگرفته به دزدی
thievishness خوی دزدی
shop lifting دزدی از مغازه ها
piracy دزدی ادبی
burgle شب دزدی کردن
intercepted توپ دزدی
intercept توپ دزدی
kleptomania دزدی بیمارگون
kleptomania جنون دزدی
kleptomaniac علاقمند به دزدی
commit theft دزدی کردن
petty larceny دله دزدی
heist دزدی کردن
heist دزدی سرقت
heists دزدی کردن
heists دزدی سرقت
picking دله دزدی
kidnapping ادم دزدی
aggravated theft دزدی مشدد
kidnapping بچه دزدی
abaction گله دزدی
intercepts توپ دزدی
intercepting توپ دزدی
kleptomaniacs علاقمند به دزدی
cribs دزدی ادبی
cribs دله دزدی
stick up <idiom> دزدی مسلحانه
steal توپ دزدی
steals توپ دزدی
plagiarism دزدی ادبی
cabbages دله دزدی
cabbage دله دزدی
Shanghai ادم دزدی
cribbing دزدی ادبی
cribbing دله دزدی
cribbed دزدی ادبی
cribbed دله دزدی
crib دله دزدی
wheel [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
hit طعمه دزدی ماهی
hitting طعمه دزدی ماهی
swagman خریدار مال دزدی
hits طعمه دزدی ماهی
kleptomania میل و اشتیاق به دزدی
pirating دزدی دریایی کردن
pirating دزدی ادبی کردن
pilfered دله دزدی کردن
pilfering دله دزدی کردن
pilfers دله دزدی کردن
snitch دله دزدی کردن
snitched دله دزدی کردن
snitches دله دزدی کردن
snitching دله دزدی کردن
kidnap بچه دزدی کردن
kidnap ادم دزدی کردن
kidnapped بچه دزدی کردن
kidnapped ادم دزدی کردن
kidnaps بچه دزدی کردن
kidnaps ادم دزدی کردن
pirates دزدی ادبی کردن
peculate حیف ومیل دزدی
pilfer دله دزدی کردن
piracy دزدی هنری یاادبی
software piracy دزدی نرم افزار
pirate دزدی دریایی کردن
pirate دزدی ادبی کردن
pirated دزدی دریایی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com