Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
shoulder roll
چرخیدن روی شانه ها
Other Matches
hackle
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
head to head
رقابت شانه به شانه
rotates
چرخیدن
revolved
چرخیدن
reels
چرخیدن
reeling
چرخیدن
reeled
چرخیدن
reel
چرخیدن
heel
چرخیدن
rotated
چرخیدن
revolves
چرخیدن
spins
چرخیدن
spin
چرخیدن
twirl
چرخیدن
twirled
چرخیدن
twirling
چرخیدن
twirls
چرخیدن
revolve
چرخیدن
wheeling
چرخیدن
rotate
چرخیدن
swings
چرخیدن
heels
چرخیدن
swing
چرخیدن
turn
چرخیدن
to turn round
چرخیدن
turns
چرخیدن
windmills
چرخیدن
to be in a whirl
چرخیدن
wheels
چرخیدن
slue
چرخیدن
windmill
چرخیدن
wheel
چرخیدن
roll up
چرخیدن
turn
چرخیدن تاباندن
turn
گشتن چرخیدن
trundles
گشتن چرخیدن
trundle
گشتن چرخیدن
trundled
گشتن چرخیدن
trundling
گشتن چرخیدن
turns
چرخیدن تاباندن
turns
گشتن چرخیدن
fullest
چرخیدن ژیمناست
twisting
پیچاندن چرخیدن
full
چرخیدن ژیمناست
change spin
چرخیدن با تغییر پا
birr
صدای چرخیدن
twist
پیچاندن چرخیدن
twists
پیچاندن چرخیدن
sit spin
چرخیدن روی یک اسکیت
purled
مثل فرفره چرخیدن
purl
مثل فرفره چرخیدن
wryly
کنایه امیز چرخیدن
left turn
حرکت به چپ به سمت چپ چرخیدن
pivoted
روی پاشنه چرخیدن
trills
چرخیدن روان شدن
purling
مثل فرفره چرخیدن
trilled
چرخیدن روان شدن
trill
چرخیدن روان شدن
whirls
چرخ دادن چرخیدن
whirls
چرخیدن گردش سریع
whirling
چرخیدن گردش سریع
whirled
چرخ دادن چرخیدن
whirled
چرخیدن گردش سریع
whirl
چرخ دادن چرخیدن
whirling
چرخ دادن چرخیدن
whiz
مثل فرفره چرخیدن
run around in circles
<idiom>
دور خود چرخیدن
purls
مثل فرفره چرخیدن
whirl
چرخیدن گردش سریع
trolls
چرخیدن چرخاندن گرداندن
troll
چرخیدن چرخاندن گرداندن
pivot
روی پاشنه چرخیدن
orbited
چرخیدن به دور یک مدار
orbits
چرخیدن به دور یک مدار
pivoted
روی چیزی چرخیدن
pivots
روی پاشنه چرخیدن
wry
کنایه امیز چرخیدن
pivots
روی چیزی چرخیدن
orbit
چرخیدن به دور یک مدار
pivot
روی چیزی چرخیدن
free spool
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
jackson haines spin
چرخیدن روی یک پا در حالت نشسته
pivots
روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivot
روی پاشنه گشتن چرخیدن
pivoted
روی پاشنه گشتن چرخیدن
swings
تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swing
تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swinge
تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
swivelled
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swivel
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swivels
روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
pivots
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
chest roll
چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
pivot
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
bias
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
biases
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
pivoted
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
spinner play
حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
harrower
شانه زن
shouldering
شانه
epaule
شانه
comb
شانه
shoulders
شانه
shouldered
شانه
shoulder
شانه
combed
شانه
combing
شانه
combings
دم شانه
scapula
شانه
scapulas
شانه
boek bou
شانه
pitchforks
شانه
beater
شانه
omoplate
شانه
pitchfork
شانه
master slave manipulator
یک شانه
iekke
شانه ها
unkempt
شانه نکرده
arch spring line
شانه طاق
Afro pick
شانه مخصوص فر
broad shouldered
شانه پهن
hoopoe
شانه بسر
clip ejector
شانه پران
cop-outs
شانه خالی
clip laten
شانه گیر
brushed
شانه خورده
cop-out
شانه خالی
shoulders
شانه راه
Comb ( brush ) your hair .
موهایت را شانه کن
rake comb
شانه شیاری
hard shouder
شانه راست
teasel
شانه چوپان
shouldered
شانه راه
teasels
شانه چوپان
shouldering
شانه راه
teazels
شانه چوپان
teazles
شانه چوپان
teazle
شانه زدن
epauliere
شانه پوش
flax comb
شانه کتان
flush shoulder
شانه همسطح
flush shoulder
شانه همکف
fly comb
شانه ارهای
raised shoulder
شانه سکویی
hackle
شانه کردن
rack type cutter
شانه رنده
hatchel
شانه کتان
pectinated
شانه دار
neck and neck
شانه بشانه
epauliere
زره شانه
raised shoulder
شانه برجسته
comb case
شانه دان
teazle
شانه چوپان
teazel
شانه زدن
soft shoulder
شانه هموار
shoulder of road
شانه راه
ctenoid
شانه مانند
shoulder brace
شانه بند
shoulder balance
بالانس شانه
ctenophora
شانه داران
scaular
استخوان شانه
ctenophore
شانه داران
honey comb
شانه عسل
shoulder
شانه راه
verges
شانه راه
harness
بند شانه
harnessed
بند شانه
harnessing
بند شانه
honeycomb
شانه عسل
clips
شانه فشنگ
clipped
شانه فشنگ
clip
شانه فشنگ
shoulder blades
استخوان شانه
boughs
شانه حیوان
clippings
شانه فشنگ
curries
شانه یا قشوکردن
verge
شانه راه
heckling
شانه کردن
curry
شانه یا قشوکردن
heckle
شانه کردن
verges
شانه نااستوار
heckled
شانه کردن
heckles
شانه کردن
bough
شانه حیوان
verge
شانه نااستوار
lapwings
شانه بسر
lapwing
شانه بسر
shoulder blade
استخوان شانه
honeycombs
شانه عسل
hard shoulder
شانه استوار
to wobble
[rotate unevenly]
لنگ بودن
[تاب داشتن]
[به طور نامنظم چرخیدن]
[اصطلاح روزمره]
shrug
شانه را بالا انداختن
horned grebe
مرغابی شانه بسر
teazel
خارخسک شانه چوپان
beat
شانه خالی کردن
hard shoulder
شانه تثبیت شده
shrugged
شانه را بالا انداختن
square shouldered
دارای شانه پهن
shirking
شانه خالی کردن از
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com