Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
planet wheel
چرخ دنده چرخان بدورمحور
Other Matches
ungear
از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
spur gear
دنده مهمیزی دنده خاردار
pinions
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning
دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion
دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
rougher
دنده دنده کننده
revolving doors
در چرخان
revolving door
در چرخان
rotor
چرخان
rotors
چرخان
lazy susan
سینی چرخان
spinning charge
بار چرخان
disk drives
گرده چرخان
disk drive
گرده چرخان
balanced window
پنجره چرخان
swivel chair
صندلی چرخان
tape deck
نوار چرخان
tape decks
نوار چرخان
slewing crane
جرثقیل چرخان
rotary valve
شیر چرخان
rotary evaporator
تبخیرکننده چرخان
twisters
گردباد چرخان
twister
گردباد چرخان
revolving drum
طبله چرخان
balance window
پنجره چرخان
spin casting reel
قرقره چرخان ماهیگیری
roulette
اسباب قمار چرخان
pursuit rotor
پیروی سنج چرخان
spins
ماهیگیری با وسایل چرخان
rotameter
جریان سنج چرخان
rotary pursuit
پیروی سنج چرخان
spinning band column
ستون نوار چرخان
charge coupled device
حافظه با اطلاعات چرخان
spinning reel
قرقره چرخان ماهیگیری
spin
ماهیگیری با وسایل چرخان
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
spin casting rod
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
twinkle box
عدسی هاو یک دیسک چرخان
spinning rod
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spinner
نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
spin casting
پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
spinning
پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
turntable ladder
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
aerial ladder
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
time
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
times
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
timed
زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
sprocket
دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
ccd
اسباب تزویج علامت حافظه با اطلاعات چرخان دستگاه با بار جفت شده
magnetic tapes
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tape
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
flying head
نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
strict
یک دنده
geared
دنده
slats
دنده ها
slat
دنده ها
geap
دنده
gear
دنده
drives
دنده
stricter
یک دنده
strictest
یک دنده
gears
دنده
costa
دنده
hard-nosed
یک دنده
drive
دنده
spare ribs
سر دنده
dependum
ته دنده
rib
دنده
gear case
جعبه دنده
gear level
دسته دنده
gear cutter
دنده تراش
gear box
جعبه دنده
gear wheel
چرخ دنده
spareribs
گوشت دنده
gear wheels
چرخ دنده ها
cogwheel
چرخ دنده
cramwheel
دنده کرامویل
gearwheels
چرخ دنده ها
cogwheels
چرخ دنده ها
dependum angle
زاویه ته دنده
drive mechanism
جعبه دنده
cog wheels
چرخ دنده ها
external thread
دنده خارجی
french chop
گوشت دنده
cogged wheels
چرخ دنده ها
cramwheel
دنده مخروطی
spur gear
دنده ملخی
gearwheel
چرخ دنده
jackshaft
دنده عقب
ratchet
دنده جغجغه ای
sprocket
دنده زنجیر
steering gear
دنده فرمان
chop
گوشت دنده
steering gear
دنده سکان
toothed wheel
چرخ دنده
top radius
گردی سر دنده
transmission case
جعبه دنده
worm gear
دنده مارپیچی
cross-rib
دنده ی قوس
stick shift
دسته دنده
high speed
دنده سریع
cog
[cogwheel]
چرخ دنده
jackshaft
دنده دو در اتومبیل
laticostate
دنده پهن
cog wheel
چرخ دنده
low gear
دنده کندکن
pinwheel
چرخ دنده
cogged wheel
چرخ دنده
planetary gear
دنده خورشیدی
worm gear
دنده مورب
shifting lever
دسته دنده
wheelwork
چرخ دنده
gear
چرخ دنده
frame
دنده عرضی
gearshifts
دنده عوض کن
gearshifts
میله دنده
gearshift
میله دنده
pinions
جرخ دنده
gearshift
دنده عوض کن
pinioning
جرخ دنده
gears
جعبه دنده
gearbox
جعبه دنده
stave
دنده بشکه
threads
دنده پیچ
rib
گوشت دنده
gear
جعبه دنده
transmissions
جعبه دنده
transmission
جعبه دنده
thread
دنده پیچ
geared
چرخ دنده
cogs
دنده چرخ
cog
دنده چرخ
geared
جعبه دنده
rib
دنده میله
pinion
جرخ دنده
gearboxes
جعبه دنده
reverse gear
دنده معکوس
reverse gears
دنده معکوس
bevel gear
دنده کرامویل
bevel gear
دنده مورب
bendix
دنده استارت
sheaths
تیزی دنده
sheath
تیزی دنده
bendix
دنده بندیکس
longitudinal
دنده طولی
ribbed
دنده دار
gearing
جعبه دنده
grooved
دنده دار
gears
چرخ دنده
timber
دنده عرضی
starter gear ring
چرخ دنده استارتر
rib
هرچیز شبیه دنده
ratchet
ضامن چرخ دنده
ratchets
ضامن چرخ دنده
quick change gearbox
جعبه دنده نورتون
rachet
ضامن چرخ دنده
reduction gear
چرخ دنده کاهنده
riblet
انتهای دنده گوسفند
rack
چرخ دنده دار
racked
چرخ دنده دار
racks
چرخ دنده دار
wracked
چرخ دنده دار
wracks
چرخ دنده دار
sawtooth wave
موج دنده ارهای
rib
دنده دار کردن
short ribs
گوشت با استخوان دنده
steering gear
جعبه دنده فرمان
step up gear
چرخ دنده افزاینده
worm wheel
دنده کرمی شکل
worm wheel
چرخ دنده حلزونی
gear shift
دسته دنده اتومبیل
pinioning
چرخ دنده جناحی
spare ribs
گوشت دنده با استخوان
cross-springer
[دنده اریب در طاق]
get up on the wrong side of the bed
<idiom>
از دنده چپ بلند شدن
pinion
دنده هرزه گرد
gear box
جعبه دنده گیرباکس
gear lever
دسته دنده اتومبیل
pinioning
دنده هرزه گرد
sun gear
چرخ دنده خورشیدی
worm gear
چرخ دنده حلزونی
transmission gear
چرخ دنده انتقال
transmission grease
گریس جعبه دنده
transmission oil
روغن جعبه دنده
tricostate
سه دندهای دارای سه دنده
tumble gear
چرخ دنده واسطه
pinions
دنده هرزه گرد
gear stick
دسته دنده اتومبیل
pinions
چرخ دنده جناحی
pinion
چرخ دنده جناحی
gear transmission ratio
نسبت دنده گیربکس
driving gear
چرخ دنده محرک
hoisting gear
چرخ دنده بالابر
pull gear
چرخ دنده بالابر
differential gear
دنده عقب اتومبیل
crown gear
چرخ دنده محدب
gear cutting
دنده تراشی
[مهندسی]
gear quadrant
ماهک جعبه دنده
contact backlash
دنده کور تماس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com