Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
shrinkage	چروک شدگی
Other Matches
gelation	بسته شدگی سفت شدگی
imminution	کم شدگی باریک شدگی
puckering	چروک
puckers	چروک
wizen	چروک
puckered	چروک
pucker	چروک
wrinkle	چروک
wrinkling	چروک
plica	چروک
puchery	چروک
rimple	چروک
shrinkage	چروک
wrinkles	چروک
puchery	چروک شدن
rumples	چروک دادن
rumpled	چروک دادن
draw in	چروک کردن
rumple	چروک دادن
rugose	برچین و چروک
crimpy	چروک دار
ruffe	چروک کردن
ruffs	چروک کردن
ruff	چروک کردن
constringe	چروک شدن
shrivel	چروک شدن
shrink	چروک شدن
puckers	چروک شدن
shrinkage	چروک خوردگی
shrinking	چروک شدن
shrinks	چروک شدن
puckering	چروک شدن
rumpling	چروک دادن
puckered	چروک شدن
pucker	چروک شدن
shrivels	چروک شدن
shrivelling	چروک شدن
shriveling	چروک شدن
shriveled	چروک شدن
rugosity	چروک خوردگی
creased	چروک شدن
shrinker	چروک خورنده
crease	چروک شدن
crease	چین و چروک
shrinker	چروک دهنده
creased	چین و چروک
touse	چروک شدن
creases	چروک شدن
shrinkable	چروک خوردنی
withered	چروک خورده
wizened	پرچین و چروک
creases	چین و چروک
creasing	چروک شدن
creasing	چین و چروک
flaccid	چروک شده اویخته
wrinkles	چین و چروک خوردن
wrinkling	چین و چروک خوردن
ruga	پیچ و خم چین و چروک
wrinkle	چین و چروک خوردن
rucks	چین و چروک وتاه پارچه یا کاغذ باطله
plasmolysis	چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
ruck	چین و چروک وتاه پارچه یا کاغذ باطله
crow's foot	هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
erection	شق شدگی
embeddeness	حک شدگی
depression	کم شدگی
erections	شق شدگی
necks	نخ شدگی
dostortion	کج شدگی
depressions	کم شدگی
bottling	نخ شدگی
geniculation	خم شدگی
the mast has raked	کج شدگی
neck	نخ شدگی
gasification	تبخیر شدگی
flocculence	قلنبه شدگی
expurgation	پاک شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
concretion	سفت شدگی
crookedness	انحناء و کج شدگی
detruncation	کوتاه شدگی
desuetude	موقوف شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
dilution	رقیق شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
fixedness	تثبیت شدگی
erasure	پاک شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
expunction	پاک شدگی
puchery	جمع شدگی
gelidity	بسته شدگی
translocation	جابجا شدگی
occlusion	جفت شدگی
pairing	جفت شدگی
tight coupling	جفت شدگی
paralysation	فلج شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
strobilation	باریک شدگی
encrustations	دلمه شدگی
purler	پرت شدگی از سر
recvrvature	دولا شدگی
turn over	واژگون شدگی
occlusion	بسته شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
liquescence	مایع شدگی
incalescence	گرم شدگی
intensification	افزون شدگی
invagination	غلاف شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
pulverization	خرد شدگی
necking	باریک شدگی
nigrescence	سیاه شدگی
encrustation	دلمه شدگی
scleriasis	سفت شدگی
narrowing	تنگ شدگی
coupling	جفت شدگی
acceptability	قبول شدگی
scarlet	سرخ شدگی
dispersion	پخش شدگی
choking	اب بند شدگی
removal	جدا شدگی
polarization	قطبی شدگی
fading	محو شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
pucker	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
puckering	جمع شدگی
puckers	جمع شدگی
damnation	لعنت شدگی
smelting	ذوب شدگی
contractions	جمع شدگی
contraction	جمع شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
offset	دوخم شدگی
offsetting	دوخم شدگی
diffusion	پخش شدگی
congestion	جمع شدگی
sprain	رگ برگ شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
sprains	رگ برگ شدگی
depression	گود شدگی
sclerosis	سخت شدگی
depressions	گود شدگی
expulsion	بیرون شدگی
expulsions	بیرون شدگی
leakage	فاش شدگی
leakages	فاش شدگی
elongation	دراز شدگی
comminution	خرد شدگی
blots	پاک شدگی
blotted	پاک شدگی
blotting	پاک شدگی
petrification	سنگ شدگی
hardening	سفت شدگی
shortening	کوتاه شدگی
locking	قفل شدگی
acetification	ترش شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
blot	پاک شدگی
coagulation	دلمه شدگی
carburization	پودر شدگی
delusion of control	هذیان کنترل شدگی
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
shrinkage coefficient	ضریب جمع شدگی
digression	پرت شدگی ازموضوع
scloroderma	سفت شدگی پوست
scleroma	سفت شدگی بافتها
breaking	پاره گی قطع شدگی
disseisin	محروم شدگی ازتصرف
depression	گود شدگی فرودافت
accru	اجتماع فراهم شدگی
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
yielding	تسلیم شدگی فلز
varicosity	گشاد شدگی سیاهرگ
depressions	گود شدگی فرودافت
supersession	جانشینی لغو شدگی
edge triggered	با رها شدگی لبهای
diffraction broadening	پهن شدگی پراشی
encephalomalacia	نرم شدگی مغز
sclerosis	سفت شدگی بافتها
shrink	انقباض چوروک شدگی
maladies	فاسد شدگی بیماری
hyperostosis	کلفت شدگی استخوان
condensation	جمع شدگی تکاثف
malposition	جابجا شدگی جنین
malady	فاسد شدگی بیماری
constriction	فشار تنگ شدگی
gerontomorphosis	پیر شدگی نژاد
constrictions	فشار تنگ شدگی
shrinking	انقباض چوروک شدگی
shrinks	انقباض چوروک شدگی
erethism	تحریک شدگی زیاد
shrinkage	وابست جمع شدگی
erasure	حک جای پاک شدگی
hepatization	سفت شدگی بافته
incarcerated hernia	جمع شدگی کیسه فتق
depigmentation	بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
domesticity	زندگانی خانگی رام شدگی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com