Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 96 (6 milliseconds)
English	Persian
stick-on	چسبنده چسبناک
Other Matches
cohesive material	مواد چسبنده چسبنده
gummiest	چسبنده
gummier	چسبنده
agglutinative	چسبنده
gooey	چسبنده
toughest	چسبنده
sticktight	چسبنده
sticking	چسبنده
gummy	چسبنده
clinging	چسبنده
glutinous	چسبنده
sticky	چسبنده
tough	چسبنده
tougher	چسبنده
tenacious	چسبنده
adnascent	چسبنده
inherent	چسبنده
adhesive	چسبنده
adhesives	چسبنده
viscid	چسبنده
gooey	چسبناک
cloggy	چسبناک
slabs	چسبناک
slab	چسبناک
glaireous	چسبناک
dauby	چسبناک
adhesive force	چسبناک
sticky	چسبناک
adhesives	چسبناک
adhesive	چسبناک
self-adhesive	چسبناک
cohesive	چسبناک
pasty	چسبناک
sticking	چسبناک
goo	چسبناک
tacky	چسبناک
viscid	چسبناک
resinous	چسبناک
viscose	چسبناک
sizy	چسبناک
pasties	چسبناک
muculent	چسبناک
limy	چسبناک
inviscid	چسبناک
stick	چسبناک
viscous	چسبناک
binding material	مصالح چسبنده
bituminous binder	چسبنده قیری
coherent materials	مواد چسبنده
sticky charge	خرج چسبنده
remora	ماهی چسبنده
semiliquid	مایع چسبنده
hot setting adhesive	چسبنده گرم
cohesive materials	مواد چسبنده
adhesively	بطور چسبنده
heaviest	مسیر پر از گل چسبنده
heavies	مسیر پر از گل چسبنده
heavier	مسیر پر از گل چسبنده
heavy	مسیر پر از گل چسبنده
tenaculum	الت چسبنده
adhesive wax	موم چسبنده
innate	درونی چسبنده
adhesive force	نیروی چسبنده
tenacious	چسبنده سفت
sticky slag	سرباره چسبناک
smeary	چرب چسبناک
sticky slag	شلاکه چسبناک
stringy	نخ مانند چسبناک
thready	نازک چسبناک
string	چسبناک دراز
cloggy snow	برف چسبناک
jammy	چسبناک لوچ
cohesive soil	خاک چسبناک
cohesive soil	زمین چسبناک
sticky	چسبناک کردن
grume	مایع چسبناک
binders	چسبان مواد چسبنده
binder	چسبان مواد چسبنده
gluten	ماده چسبنده گندم
gumbo	گل چسبنده و زیاد در مسیراسبدوانی
goo	ماده چسبنده و لزج
lime	چسبناک کردن اغشتن
limes	چسبناک کردن اغشتن
gliadin	قسمت چسبناک و لزج گلوتن
sloshing	غذای چسبناک مشروب لزج
slosh	غذای چسبناک مشروب لزج
sloshes	غذای چسبناک مشروب لزج
slime	چیز چسبناک لجن مال کردن
glairy	مثل سفیده تخم مرغ چسبناک
gley	خاک رس چسبناک وخاکستری مایل به ابی
library paste	نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
Band-Aid	نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aids	نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
limpet mines	مین ناو چسب مین چسبنده دریایی
gunk	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com