Dictiornary-Farsi | چشم داشت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 105 (8 milliseconds)

English	Persian
expectation	چشم داشت
expectations	چشم داشت


Search result with all words

dead	دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
expectantly	با چشم داشت
dwelt	منزل داشت
hope	امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoped	امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hopes	امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoping	امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
talented	درون داشت
talent	درون داشت
talents	درون داشت
conservation	داشت
outlook	منظره چشم داشت
annotator	یاد داشت کننده
apanage	اختصاص داشت
article had two notes	داشت
block note paper	دسته کاغذیاد داشت
complete transaction	معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
count palatine	قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
critical engine	موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
disposure	نمایش عرضه داشت
durst	جرات داشت جسارت کرد
durst	زهره داشت
ephebe	شهری که از 81 تا 02 سال داشت
factum	یاد داشت
fusileer	سربازی که تفنگ چخماقی داشت
fusilier	سربازی که تفنگ چخماقی داشت
groschen	سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
he adored that woman	ان زن رابسیاردوست می داشت
he complained with reason	داشت که گله میکرد
he kept me waiting	مرامنتظریامعطل نگاه داشت
he loved her dear	اوبسیاردوست داشت
he made me wait	مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
he sold the good ones	هرچه خوب داشت فروخت
he was in purpose to do it	در نظر داشت که ان کار رابکند
he would be sure to like it	یقینا انرادوست خواهد داشت
i will note it down	یاد داشت میکنم
it had a europeanlook	نمود اروپایی داشت
it pleased him to go	خوش داشت که برود خوشش می امدکه برود
it weighed kilogrammes	بود سه کیلوگرم وزن داشت
it will make against us	برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
kreutzer	نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
league of nations	تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
life is not worth an hour's p	ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
lostlabour	کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
marrige of convenience	پیوند با چشم داشت
marshalsea	دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
minute book	دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
mum's the word	این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
nestorianism	عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
no paternosterŠno p	تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
no song no supper	تانخوانی شام نخواهیم داشت
notate	یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
note book	دفتریاد داشت
of livery	ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
og	الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
on old woman past sixty	پیرزنی بیش از شصت سال داشت
on shall from a quo rum	جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
paphian	وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
parnassian	نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
pistole	سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
prospect of success	چشم داشت یا امید کامیابی
prospectiveness	چشم داشت به اینده
quinquereme	یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
record prices	بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
sans recours	عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
she smiled sweetly	لبخند یا تبسم شیرینی داشت شیرین لبخند میزد
that book will immortalize him	ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
that point was of p interest	ان نکته جالبیست ویژهای داشت
the dog wasled	سگ بند در گردن داشت
to make a minute of	یاد داشت کردن
to make a note of	یاد داشت کردن
to minute down	یاد داشت کردن
to preach from notes	از روی یاد داشت وضع کردن
to serve a notice on some one	اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
to set down	یاد داشت کردن
to take down	یاد داشت کردن
to take notes of	یاد داشت برداشتن از
trojan horse	برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
u.sings[ and+]	با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
when will women have the vote?	خواهند داشت
without letted	باز داشت
writing pad	دسته یاد داشت
All his belongings were stolen .	هرچه داشت بردند (دزدیدند)
He tried to conceal the facts.	سعی داشت حقیقت را پنهان کند
He wanted to incite the people.	قصد داشت مردم راتحریک کند
She married a man old eonugh to be her father.	با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
He had the air of a frightened(scared)child.	حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
His request was in the nature of a command.	خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
He was looking for you.	داشت دنبالت می گشت
She was talking to (with ) a friend .	داشت با دوستش صحبت می کرد
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?	تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
He was running like a madman.	عین دیوانه ها داشت می دوید
The girl was penciling her eyebrows .	دخترک داشت ابروهایش را می کشید
She was crying over her misfortunes.	ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
He looked well groomed . He had a tidy appearance .	سرووضع مرتبی داشت
There will be a delay of 8 minutes.	8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
The judge will have the final say on the matter.	قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
saddle cover	رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Safavid period	دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
fasces	[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
Other Matches

The bus stopped for fuel [ to get gas] .	اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
He was killed when his parachute malfunctioned.	بخاطر اینکه چترش کار نکرد [عیب فنی داشت] او [مرد] کشته شد.
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.	نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.