English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
multifold چند برابر چندگانه
Other Matches
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
multiple چندگانه
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
multiple bond پیوند چندگانه
multiple capacitor خازن چندگانه
multiplex system سیستم چندگانه
multiple address با نشانی چندگانه
multiple access دستیابی چندگانه
multiple sclerosis فلج چندگانه
multiple circuit مدار چندگانه
multiple punch منگنه چندگانه
multiple reinforcement تقویت چندگانه
multiple personality شخصیت چندگانه
multiple moment گشتاور چندگانه
multiple telegraphy تلگراف چندگانه
multiple length با درازی چندگانه
multiple images تصاویر چندگانه
multiple correlation همبستگی چندگانه
multiple star ستاره چندگانه
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
multisync monitor مونیتور همزمانی چندگانه
index of multiple correlation شاخص همبستگی چندگانه
multiple access network شبکه با دسترسی چندگانه
multiple landuse استفاده چندگانه زمین
combination toolholder ابزار نگهدار چندگانه
double sampling نمونه گیری چندگانه
multiple integral انتگرال چندگانه [ریاضی]
coefficient of multiple correlation ضریب همبستگی چندگانه
multiple چند فاز چندگانه
multiaddress چند نشانی ادرس چندگانه
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiprogramming system سیستم برنامه سازی چندگانه
multiple series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
for در برابر
doubled up دو برابر
identical برابر
bracketed برابر
double دو برابر
tantamount برابر
euqal برابر
doubled دو برابر
squares برابر
equals برابر
equaled برابر
equaling برابر
equipollent برابر
he is twice the man he was دو برابر
level with each other برابر
eq برابر با
tripling سه برابر
triples سه برابر
tripled سه برابر
triple سه برابر
decuple ده برابر
equalled برابر
versus در برابر
equalling برابر
as much a دو برابر
equal برابر
sextuple شش برابر
sixfold شش برابر
symmetric برابر
tenfold ده برابر
three fold سه برابر
threefold سه برابر
two fold دو برابر
squared برابر
even <adj.> برابر
vs در برابر
abreast برابر
opposite برابر
breast برابر
squaring برابر
paripassu برابر
one hundred times as many صد برابر
homological برابر
breasts برابر
opposites برابر
ninefold نه برابر
one fold یک برابر
square برابر
octuple هشت برابر
parallelize برابر کردن
doubled up اندازه دو برابر
fair play شرایط برابر
antitheses برابر نهاده
antithesis برابر نهاده
manifold چند برابر
against payment در برابر پول
under the same conditions شرایطی برابر
anti thesis برابر نهاد
doubled up دو برابر کردن
dead even دقیقا برابر
doubled up : دو برابر دوتا
equalization برابر کردن
double دو برابر کردن
double : دو برابر دوتا
double دو برابر بزرگتر
double اندازه دو برابر
doubled : دو برابر دوتا
nip and tuck تقریبا برابر
doubled دو برابر کردن
doubled دو برابر بزرگتر
doubled اندازه دو برابر
doubled up دو برابر بزرگتر
treble our casualties سه برابر تلفات ما
humbled to the dust باخاک برابر
level out برابر کردن
prallelize برابر کردن
leveler برابر کننده
leveller برابر کننده
life long برابر با یک عمر
millionfold یک میلون برابر
money worth برابر پول
sextuple شش برابر کردن
sevenfold هفت برابر
septuple هفت برابر
senary شش برابر ششگانه
reduplicate دو برابر کردن
quintuple پنج برابر
equaled برابر مساوی
trebly بطور سه برابر
ge بزرگتر از یا برابر با
mustn't برابر است با not must
EC پیشوند برابر با ex-
water resistant مقاوم در برابر اب
doubler دو برابر کننده
eight fold هشت برابر
triply بطور سه برابر
triplex سه برابر کردن
equality gate برابر سازی
peer to each other برابر با یکدیگر
equalze برابر کننده
triple precision دقت سه برابر
eualize برابر کردن
triple precision با دقت سه برابر
fivefold پنج برابر
quadraple چهار برابر
counterweights وزنه برابر
plains صاف برابر
plainest صاف برابر
plainer صاف برابر
plain صاف برابر
peer برابر بودن با
peered برابر بودن با
peering برابر بودن با
equivalent برابر مشابه
equivalents برابر مشابه
equal برابر مساوی
multiple چند برابر
equaling برابر مساوی
equalled برابر مساوی
ties برابر شدن
tie برابر شدن
equalling برابر مساوی
deuce برابر درامتیاز 04
counterbalances نیروی برابر
counterbalanced نیروی برابر
equilateral دو پهلو برابر
parallels برابر خط موازی
parallelled برابر خط موازی
paralleling برابر خط موازی
paralleled برابر خط موازی
parallel برابر خط موازی
equalizers برابر کننده
lifelong برابر یک عمر
treble سه برابر کردن
trebled سه برابر کردن
trebles سه برابر کردن
trebling سه برابر کردن
counterweight وزنه برابر
equalizer برابر کننده
par برابر کردن
counterbalance نیروی برابر
equals برابر مساوی
identical کاملا" برابر
level سطح برابر
leveled سطح برابر
parallelling برابر خط موازی
levelled سطح برابر
levels سطح برابر
isopodan برابر پای جورپای
tripling سه برابر چیزی بودن
voltage doubler دو برابر کننده ولتاژ
triples سه برابر چیزی بودن
lightfast مقاوم در برابر نور
tripled سه برابر چیزی بودن
triple سه برابر چیزی بودن
One plus one is [equal] two. یک بعلاوه یک برابر [است با] دو.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com