English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
metazoal چند یاختهای جانور چند یاختهای
metazoan چند یاختهای جانور چند یاختهای
Other Matches
unicellular تک یاختهای
trilocular سه یاختهای
cellular یاختهای
intercellular میان یاختهای
intercellular بین یاختهای
cell assembly مجتمع یاختهای
intracellular درون یاختهای
amitosis تقسیم ساده یاختهای
ameboid امیبی رنگ یاختهای
amebic امیبی رنگ یاختهای
ameba امیبی رنگ یاختهای
ameban امیبی رنگ یاختهای
cytoarchitectonic map نقشه ارایش یاختهای
triloculate دارای سه حفره سه یاختهای
meiosis تقسیم کاهشی یاختهای میوز
mitosis تقسیم غیر مستقیم یاختهای میتوز
epizoic زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
animals جانور
it ان جانور
it pron ان جانور
structure of an animal جانور
animalize جانور
creature جانور
apod جانور بی پا
animal جانور
beasts جانور
beast جانور
creatures جانور
malacostracan جانور
nightwalker جانور شب پر
johnny جانور نر
ruffianly جانور خو
he جانور نر
beastliness جانور خویی
zootheism جانور پرستی
zootomy جانور شکافی
shell fish جانور صدف
in heat [American E] <adj.> حشری [جانور زن]
brutes جانور حیوان
animalist نقاش جانور
zoophagous جانور خوار
zoophilic علاقمند به جانور
zoophilous علاقمند به جانور
animalculum جانور ریزه
brutalization جانور خویی
craw معده جانور
pollard جانور بی شاخ
poikilothermism خونسردی جانور
poikilotherm جانور خونسرد
plantigrade جانور دوپا
perissodactyl جانور فرد سم
pelagian جانور دریایی
mammifer جانور پستاندار
milker جانور شیرده
monocule جانور یک چشم
polypod جانور بسیارپا
polystomatous جانور بسیار
polystome جانور بسیار
ungulate جانور سم دار
saprozoon جانور پوده زی
edentate جانور بی دندان
tardigrade جانور کندرو
stinkard جانور بدبو
mammiferous جانور پستاندار
saxicolous جانور سنگ زی
saxicoline جانور سنگ زی
pudge جانور چاق
nekton جانور شناور
brute جانور حیوان
strays جانور بی صاحب
rodent جانور جونده
brutality جانور خویی
hybrid جانور دورگه
brutalities جانور خویی
zoomorphic <adj.> جانور گونه
on heat [British E] <adj.> حشری [جانور زن]
scavengers جانور لاشخور
straying جانور بی صاحب
stray جانور بی صاحب
strayed جانور ولگرد
game جانور شکاری
scavenger جانور لاشخور
proud <adj.> جانور حشری
amebas جانور تک سلولی
scrag جانور نحیف
amebae جانور تک سلولی
zoologist جانور شناس
zoology جانور شناسی
amoeba جانور تک سلولی
rodents جانور جونده
amoebas جانور تک سلولی
amoebae جانور تک سلولی
brutal جانور خوی
fauna جانور نامه
paleozoology دیرین جانور شناسی
ratter موش گیر [جانور]
orc جانور بزرگ دریایی
pleophagous چند جانور خوار
phyllopod جانور برگ پای
orca جانور بزرگ دریایی
phytozoon جانور گیاه نما
rat catcher موش گیر [جانور]
zoography جانور شناسی تطبیقی
zoomorphic شبیه جانور جانورسان
in rut <adj.> حشری [جانور شناسی]
rutting <adj.> حشری [جانور مرد]
zoophyte جانور گیاه سان
white face جانور پیشانی سفید
viviparous جانور زنده زا ولود
quadruped چهارپا [جانور شناسی]
ratcatcher موش گیر [جانور]
mollusk جانور نرم تن حلزون
shedder جانور پوست انداز
tropicopolitan گیاه یا جانور گرمسیری
nervure رگه بندی جانور
jumbos جانور غول اسا
tentacle موی حساس جانور
tentacles موی حساس جانور
aquatic جانور یا گیاه ابزی
sac عضوکیسه مانند جانور
sacs عضوکیسه مانند جانور
jumbo جانور غول اسا
dolphin دولفین [جانور شناسی]
amoebic وابسته به جانور تک سلولی
amphibiotic وابسته به جانور دوزیستی
animalcule جانور ذره بینی
animalculum جانور ذره بینی
arthropod جانور مفصل دار
beast of ravin جانور درنده یاشکاری
bestialize جانور خوی نمودن
dentition وضع تعداددندانهای جانور
molluscs جانور نرم تن حلزون
mollusc جانور نرم تن حلزون
slugs چارپاره جانور کندرو
pachyderm جانور پوست کلفت
pachyderms جانور پوست کلفت
heat طلب شدن جانور
female زنانه جانور ماده
lair محل استراحت جانور
lairs محل استراحت جانور
marsupial جانور کیسه دار
anteater جانور پستاندارمورچه خوار
anteaters جانور پستاندارمورچه خوار
scavenger جانور کثافت خور
scavengers جانور کثافت خور
migrant سیار جانور مهاجر
migrants سیار جانور مهاجر
slug چارپاره جانور کندرو
slugged چارپاره جانور کندرو
endotherm جانور خون گرم
nematocyst نیش جانور مرجانی
holozoic جانور خوراک گیر
marsupials جانور کیسه دار
malacoderm جانور نرم پوست
hilding جانور یا اسب بی ارزش
footpad پای جانور پهنه پا
heats طلب شدن جانور
phylogeny تاریخ نژادی جانور یا گیاه
vermin جانور افت حشرات موذی
purebred جانور یا گیاه خوش نژاد
bestial شبیه حیوان جانور خوی
unicorns جانور افسانهای دارای یک شاخ
zoological وابسته به جانور شناسی حیوان
hatchling جانور تازه متولد نوزاد
mane یال [حیوانات و جانور شناسی]
crest یال [حیوانات و جانور شناسی]
isopodan جانور سخت پوست بر>=< پای
isopod جانور سخت پوست بر>=< پای
unicorn جانور افسانهای دارای یک شاخ
slug جانور تنبل گردونه کندرو
lyncean مانند جانور سیاه گوش
slugged جانور تنبل گردونه کندرو
insectivore جانور یا گیاه حشره خوار
slugs جانور تنبل گردونه کندرو
beaver سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
ruminant جانور پستاندار نشخوار کننده
kutum [Rutilus frisii] ماهی سفید [جانور شناسی]
gast وحشت جانور بدون اولاد
cyclostomatous وابسته به جانور دهان گرد
cyclostome جانور از راسته دهان گردان
cyclostomate وابسته به جانور دهان گرد
Rutilus frisii ماهی سفید [جانور شناسی]
vivisector تشریح کننده جانور زنده
Caspian White Fish ماهی سفید [جانور شناسی]
scalawag جانور نحیف وکم ارزش
Rutilus kutum ماهی سفید [جانور شناسی]
omnivore جانور همه چیز خوار
fisher جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
endozoic دارای زندگی دردرون جانور
Black Sea roach [Rutilus frisii] ماهی سفید [جانور شناسی]
Caspian kutum ماهی سفید [جانور شناسی]
pes پای جانور هر عضو یا چیزی شبیه پا
swamper جانور یا چیزی که در مرداب فرو رود
logotype وجه تسمیه نوع جانور یاگیاه
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
webfoot جانور دارای پای پرده دار
pelage پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
wombats جانور کیسه داری شبیه خرس
wombat جانور کیسه داری شبیه خرس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com