English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4 milliseconds)
English Persian
yokes چهارچوب
framework چهارچوب
frameworks چهارچوب
frame چهارچوب
cradling چهارچوب
doorjamb چهارچوب
frame work چهارچوب
Other Matches
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
door lintel کلاه چهارچوب
bedstand چهارچوب تختخواب
sliding چهارچوب متحرک
frames of reference چهارچوب داوری
frame of reference چهارچوب داوری
paneling قاب چهارچوب
frame چهارچوب تنه
bedstead چهارچوب تختخواب
bedsteads چهارچوب تختخواب
cratch اغل چهارچوب
hurdles چهارچوب جگنی
hurdle چهارچوب جگنی
format ابعاد و چهارچوب فرش
structure چهارچوب دار [قالی]
basic agreement چهارچوب توافق [حقوق]
frame agreement چهارچوب توافق [حقوق]
outline agreement چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement چهارچوب توافق [حقوق]
master agreement چهارچوب توافق [حقوق]
adjustable frame چهارچوب قابل تنظیم
trave چهارچوب اسب بندی
slides صفحه لغزنده چهارچوب
base frame چهارچوب زیر دستگاهها
slide صفحه لغزنده چهارچوب
spinning frame چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
tenter چهارچوب پارچه خشک کنی
stiles باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stile باهو چوب عمودی چهارچوب درب
tenterhook گیره چهارچوب پارچه خشک کنی
outside art [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
e r p اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
knife rest نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com