Dictiornary-Farsi | چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (13 milliseconds)

English	Persian
birdcage	چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages	چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما


Other Matches

knife rest	نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
ball bearing	چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings	چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter	پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
doorjamb	چهارچوب
cradling	چهارچوب
frame	چهارچوب
yokes	چهارچوب
framework	چهارچوب
frame work	چهارچوب
frameworks	چهارچوب
cratch	اغل چهارچوب
sliding	چهارچوب متحرک
frames of reference	چهارچوب داوری
paneling	قاب چهارچوب
door lintel	کلاه چهارچوب
frame of reference	چهارچوب داوری
frame	چهارچوب تنه
bedstead	چهارچوب تختخواب
hurdle	چهارچوب جگنی
bedstand	چهارچوب تختخواب
bedsteads	چهارچوب تختخواب
hurdles	چهارچوب جگنی
adjustable frame	چهارچوب قابل تنظیم
trave	چهارچوب اسب بندی
basic agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
frame agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
slides	صفحه لغزنده چهارچوب
master agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
outline agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
spinning frame	چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
slide	صفحه لغزنده چهارچوب
base frame	چهارچوب زیر دستگاهها
format	ابعاد و چهارچوب فرش
structure	چهارچوب دار [قالی]
BNC connector	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
tenter	چهارچوب پارچه خشک کنی
plates	: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate	: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
tenterhook	گیره چهارچوب پارچه خشک کنی
stile	باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stiles	باهو چوب عمودی چهارچوب درب
outside art	[هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
e r p	اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
goldie	علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
go around mode	روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control	دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
compartment marking	سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
metalloid	فلزی
monometallism	یک فلزی
metallic	فلزی
bimetallic	دو فلزی
metal rule	خط کش فلزی
cladding	اب فلزی
cabled	طناب فلزی
cleat	تسمه فلزی
cladding	روکش فلزی
metal coat	روکش فلزی
metal rod	میله فلزی
shim	لایی فلزی
hard ware	فروف فلزی
metallic luster	جلای فلزی
hollow ware	ادوات فلزی
metals	جسم فلزی
metal	جسم فلزی
metals	فلزی کردن
wire mesh	شبکه فلزی
nonmetallic	غیر فلزی
sheet piling	سپر فلزی
metal	فلزی کردن
metallic filament	افروزه فلزی
cable	طناب فلزی
metallic packing	لایی فلزی
sheets	ورق فلزی
buckles	تسمه فلزی
all metal type tube	لامپ فلزی
metal type tube	لامپ فلزی
strap	تسمه فلزی
straps	تسمه فلزی
aneroid	جوسنج فلزی
bimetallic wire	سیم دو فلزی
brummagem	مسکوک فلزی
aneroid barometer	جوسنج فلزی
thimble eye	چشمی فلزی
armature	میله فلزی
ladder scaffold	داربست فلزی
bimetalism	سیستم دو فلزی
lapping head	سمبه فلزی
sheet	ورق فلزی
thimbles	چشمی فلزی
metallic packing	پوشش فلزی
strategic concentration by rail	نشرمسکوکات فلزی
clasps	گره فلزی
clasping	گره فلزی
clasped	گره فلزی
marlinspike	پاروی فلزی
clasp	گره فلزی
metallic paints	رنگهای فلزی
metallic soap	صابون فلزی
metallizo	فلزی کردن
tip staff	عصای سر فلزی
minted money	پول فلزی
thimble	چشمی فلزی
buckle	تسمه فلزی
carcase	اسکلت فلزی
buckled	تسمه فلزی
non metallic	غیر فلزی
metallic currency	پول فلزی
metal lath	شبکه فلزی
metal lamp	لامپ فلزی
galvanising	اب فلزی دادن
scaffold	داربست فلزی
scaffolds	داربست فلزی
try square	گونیای فلزی
galvanize	اب فلزی دادن
gratling	نرده فلزی
pannikin	فنجان فلزی
galvanises	اب فلزی دادن
metal ware	ضرف فلزی
metallic electrode	الکترود فلزی
truss bridge	پل اسکلت فلزی
metal spraying	تزریق فلزی
metal ware	آلات فلزی
titanium	عنصر فلزی
metal ornament	پولک فلزی
galvanised	اب فلزی دادن
metallic conduction	رسانش فلزی
elephant shelter	پناهگاه فلزی
protective plating	حفاظ فلزی
flitter	پولک فلزی
ribbon	نوار فلزی
stave	نوار فلزی
lockers	کابینت فلزی
metallic circuit	مدار فلزی
metallic arc	قوس فلزی
metallic bond	پیوند فلزی
locker	کابینت فلزی
galvanizes	اب فلزی دادن
metal industries	صنایع فلزی
ribbons	نوار فلزی
metal stamping	قالب گیری فلزی
thimble	لوله فلزی کوتاه
invar struts	قطعات فلزی ضد انبساط
metal sheathing	پوشش کاری فلزی
intermetallic compounds	ترکیبات بین فلزی
tin hat	کلاه خود فلزی
thimbles	لوله فلزی کوتاه
thimble	حلقه فلزی شیاردار
perforated metal basket	سبد فلزی مشبک
tungsten	فلزی از جنس کروم
dag	نوک فلزی بندکفش
thimbles	حلقه فلزی شیاردار
metalic arch welding	جوش قوسی فلزی
strategic concentration by rail	سیستم پولی فلزی
metal sheathing	روکش کاری فلزی
bimetallic standard	پایه پولی دو فلزی
wire	هادی فلزی نازک
wires	هادی فلزی نازک
galvanizes	ابکاری فلزی کردن
bemetallic thermometer	گرماسنج زوج فلزی
electrical metallic tubing	لوله برقی فلزی
structures	ساختمان اسکلت فلزی
structuring	ساختمان اسکلت فلزی
metal slitting saw	اره قدکن فلزی
billies	نوعی کتری فلزی
billy	نوعی کتری فلزی
washers	انواع واشر فلزی
ferrule	بست فلزی زدن
galvanize	ابکاری فلزی کردن
oarlock	جایگاه فلزی پارو
ferrules	بست فلزی زدن
bushing	استر برنجی یا فلزی
building steel lathing	اسکلت فلزی ساختمان
structure	ساختمان اسکلت فلزی
galvanised	ابکاری فلزی کردن
surface plate	تراز فلزی یا اهنی
galvanises	ابکاری فلزی کردن
luggage net	باربند فلزی مشبک
galvanising	ابکاری فلزی کردن
symmetallism	سیستم دو فلزی مختلط
washer	انواع واشر فلزی
Crittal windows	[پنجره لولادار فلزی]
plates	صفحه فلزی ورقه
reverse side of metal work	پشت کار فلزی
reinforced grillage	ارماتور مشبک فلزی
organometallic compound	ترکیب الی فلزی
accessory shoe	صفحه فلزی ضمائم
hardwareman	فروشنده افزارواسباب فلزی
bimetallism	نظام پولی دو فلزی
template	قالب چوبی یا فلزی
templates	قالب چوبی یا فلزی
incandescent metallic oxid cathode	کاتد اکسید فلزی
mesh reinforcement	ارماتور مشبک فلزی
cable	مفتول فلزی بافته
metal cone tube	لامپ مخروطی فلزی
aglet	نوک فلزی بندکفش
cabled	مفتول فلزی بافته
plate	صفحه فلزی ورقه
heavy plate	ورق فلزی سنگین