English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
what hurt is there in that چه زیانی دارد
Other Matches
harmlessness بی زیانی
innocency بی زیانی
to replace a loss جای زیانی را پرکردن
sue somebody for damages کسی را به خاطر زیانی تحت تعقیب قراردادن
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
chain دارد.
hast او دارد
he is ill with fever تب دارد
are there any remarks? دارد
heavy fighting is in progress دارد
he has worms دارد
chains دارد.
he has a rage for money دارد
has دارد
there is a time for everything دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
it is usual with him عادت دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
Windows GDI بیتی دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
it has sides سه پهلو دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
viruses وجود دارد
our library is well stocked خوبی دارد
not a patch on چه دخلی دارد
walls have ears گوش دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
what matter? چه اهمیت دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
the reason is two fold دودلیل دارد
virus وجود دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
god is خداوجود دارد
he is fifty تمام دارد
he has an axe to grind غرض دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
the probability is احتمال دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
what the odds چه اهمیت دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
biased آنچه اریب دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
the switch is on برق جریان دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
significance معنای مخصوص دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
basses کسی که صدای بم دارد
bass کسی که صدای بم دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
length خط با طول جر حرف دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
well and good باشد چه ضرر دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
he is f. of money پول فراوان دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
in all like احتمال کلی دارد
delectus برای ترجمه دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
he has a loose tongue دهان لقی دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
he is in the know اطلاع ویژه دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
rubrician کتاب نماز دارد
likelihood احتمال کلی دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
puntist راننده کرجی نام دارد
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
He has a ready pen. قلم شیوا وروانی دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
She is stuffy and conceited. دماغش باد دارد ( پر افاده )
He must have a hand in it. حتما" دراینکار دست دارد
It lookes like rain. هوا خیال باریدن دارد
The child is going to go to bed. بچه دارد می رود بخواب
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
he has a small p in shimran او ملک کوچکی درشمیران دارد
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
he is an influence in politics فلانی نفوذ سیاسی دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
sexagenarian کسی که از 06 تا96 سال دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
Blood circulates in the body. خون در بدن جریان دارد
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
kleptamaniac کسی که جنون دزدی دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
he is rather i. than sick بهم خوردگی یاساکت دارد
it is marked with spots نشان ان خالهایی است که دارد
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
lunchroom رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
One could be taken up on ones offer. تعارف آمد نیامد دارد
dare he go? ایا جرات دارد برود
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
it look like rain گویا خیال باریدن دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com