Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
jacob's staff
چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
Other Matches
mop
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mops
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopped
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopping
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
ninepins
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
stakes
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
noggin
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
سطل چوبی لیوان چوبی
naggin
سطل چوبی لیوان چوبی
trenail
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
surveying
زمین پیمایی
measurement ofland
زمین پیمایی
stereometry
گنج پیمایی
odometry
مسافت پیمایی
measuring rod
گز زمین پیمایی
perambulation
زمین پیمایی
hypsometry
بلندی پیمایی
march
راه پیمایی
marched
راه پیمایی
marches
راه پیمایی
gunters chain
زنجیرزمین پیمایی
marching
راه پیمایی
levelling rod
زمین پیمایی
trudging
راه پیمایی بازحمت
to cast the lead
ژرف پیمایی کردن
fathom
عمق پیمایی کردن
fathoms
عمق پیمایی کردن
trudged
راه پیمایی بازحمت
fathomed
عمق پیمایی کردن
trudge
راه پیمایی بازحمت
trudges
راه پیمایی بازحمت
sashay
راه پیمایی تفریحی
fathoming
عمق پیمایی کردن
mountaineers
کوه پیمایی کردن
surveys
زمین پیمایی مساحی
forced marching
راه پیمایی اجباری
survey
زمین پیمایی مساحی
mountaineer
کوه پیمایی کردن
surveyed
زمین پیمایی مساحی
metronome
بکارمیرود
metronomes
بکارمیرود
geodetically
ازروی علم زمین پیمایی
stereometry
حجم پیمایی جسم سنجی
fathoming
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
funeral march
راه پیمایی درمراسم جنازه
fathoms
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathomed
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathom
واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
march
ماه مارس راه پیمایی کردن
marching
ماه مارس راه پیمایی کردن
marches
ماه مارس راه پیمایی کردن
marched
ماه مارس راه پیمایی کردن
fieldwork
کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
ferrugineous
اهنی
gratling
کف اهنی
ferruginous
اهنی
ferrous
اهنی
leagues
واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
geodesical
وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
league
واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
geodetic
وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
blacktop
موادقیری که درساختمان اسفالت بکارمیرود
sienna
که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
hyphens
خط پیوند در موارد زیر بکارمیرود
corn popper
غربالی که دربودادن ذرت بکارمیرود
hyphen
خط پیوند در موارد زیر بکارمیرود
graters
شبکه اهنی
martel de fer
چکش اهنی
grates
میلههای اهنی
grater
شبکه اهنی
grater
پنجره اهنی
ironstone
کانی اهنی
ferreous
اهنی رنگ
gavelock
اهرم اهنی
bars
میله اهنی
grate
میلههای اهنی
grated
قفس اهنی
grated
میلههای اهنی
graters
پنجره اهنی
grates
قفس اهنی
grating
چارچوب اهنی
gratings
چارچوب اهنی
rand
تسمهء اهنی
iron plate
ورق اهنی
ironware
فروف اهنی
grate
قفس اهنی
iron barrel
بشکه اهنی
helmet
کلاه اهنی
furniture
ابزار اهنی
hood
کلاه اهنی
hoods
کلاه اهنی
steel helmet
کلاه اهنی
helmets
کلاه اهنی
hoop iron
تسمه اهنی
girder iron
تیر اهنی
an iron nail
میخ اهنی
an iron bar
میله اهنی
bar
میله اهنی
basket weave pattern
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
pergameneous
مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
flat boat
یکجوردوبه پهن که دررودخانههای کم عمق بکارمیرود
tick
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
capital expenditure
هزینهای که برای بهبودسرمایه وافزایش ان بکارمیرود
ticked
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticks
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
corporale
پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
steel helmet
کلاه خود اهنی
truss bridge
پل دارای اسکلت اهنی
iron core choke
پیچک با هسته اهنی
iron core coil
پیچک با هسته اهنی
iron core transformer
مبدل با هسته اهنی
ferriferous
دارای مواد اهنی
girth
بست اهنی وچرمی
girder armature
ارمیچر تیر اهنی
nonferrous
بدون مواد اهنی
surface plate
تراز فلزی یا اهنی
flitched beam
تیر چوب اهنی
plowhead
میله اهنی گاواهن
girths
بست اهنی وچرمی
knick knack
چیزقشنگ وکم بهاکه بیشتربرای ارایش بکارمیرود
kieselguhr
سنگ چخماق ته نشسته درساختن دینامیت بکارمیرود
law french
اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
metonym
لغت وکلمهای که بصورت کنایه یا مجاز بکارمیرود
ballast
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
esparto
یکجورجگن دراسپانیاکه برای بافندگی وکاغذسازی بکارمیرود
nonferrous
غیراهنی فلزات غیر اهنی
gauntlet
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
staple
گیره کاغذ بست اهنی
gauntlets
دستکش اهنی دعوت بمبارزه
stapled
گیره کاغذ بست اهنی
to lay down a railway
ساختمان راه اهنی را اغازکردن
graniteware
فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
caliper
پرگار اهنی اندازه گیر
stapling
گیره کاغذ بست اهنی
helmet liner
استرکلاه اهنی یا کلاه خود
minuteman
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
forel
یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
forth
این کلمه بصورت پیشوند نیزبامعانی فوق بکارمیرود
amulets
دوا یا چیزی که برای شکستن جادو و طلسم بکارمیرود
amulet
دوا یا چیزی که برای شکستن جادو و طلسم بکارمیرود
pullicate
پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
fearnought
یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
noughts and crosses
یکجور دوز بازی که نشانهای صفرو چلیپادران بکارمیرود
kino
شیره یکجورگیاه که ماننداست بکات هندی ودرداروسازی و....بکارمیرود
forrel
یکجور پوست که برای جلدکردن دفترهای حساب بکارمیرود
tallow
پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
tape line
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
line drawings
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
herbicide
عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
hep
حرف ندا که برای دستور یاامریه به نظامیان بکارمیرود
ack
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
herbicides
عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
line drawing
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
sprag
قطعه چوب یا الواری که بعنوان شمع درمعدن بکارمیرود
skewer
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewering
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
wedged
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedging
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedges
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
centerboard
تیر یا صفحه اهنی میان قایق
dumb bell
میله اهنی دوسرگلوله داربرای ورزش
skewers
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
skewered
سیخ اهنی یا چوب مخصوص کباب
wedge
چوب اهنی ویژه ضربه برشی
goffer
اهنی که باان توری راچین میدهند
eudiometer
اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
gimbals
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
palmyra
یکجور نخل درهندو سیلان که برگ ان برای بوریابافی بکارمیرود
fumigant
ماده فراری که بعنوان ضدعفونی برای دفع افات بکارمیرود
catgut
روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
macedoine
مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
club car
واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
gangplow
گاو اهنی که شیارهای موازی ایجاد کند
iron boot
کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
catapults
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
palmitic
اسیدی که در روغن خرماوبرخی روغنهای دیگریافت میشود درشمع سازی بکارمیرود
catapulting
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
gimbal ring
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
puncheon
ستونی کوتاه که بجای تحمل بار تیر در بین دو پایه بکارمیرود
catapult
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
waffled
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
granger road
راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
waffles
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
waffle
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
parliamentary train
قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
waffling
کلوچه یا نان پخته شده درقالبهای دو پارچه اهنی
cellulose nitrate
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
milk of magnesia
مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
parcel paper
یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
marking ink
مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
quoit
نعل یا حلقه اهنی که در بازی پرت مینمایندتاروی میخی بیفتد
mashy
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
bulb angle
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
quiot
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com