Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English
Persian
swizzle stick
چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
Other Matches
xylotomy
برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
liquor
مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
liquors
مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
flimsiness
نازکی
exility
نازکی
nicely
نازکی
fragility
نازکی
thinness
نازکی
extenuation
نازکی
tenuity
نازکی
gauziness
نازکی
fragilely
به نازکی
d. of constitution
نازکی وجود
frangibility
نازکی فریفی
d. of feeling
نازکی احساسات
exquisiteness
حساسیت نازکی طبع
chromosphere
لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
deposit
پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
deposits
پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
fibre optics
انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
deposits
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposit
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
corona
سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
reed valve
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
coronas
سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
ink jet printer
دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
shim
واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
scrim
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
drinks
مشروب
pottle
مشروب
tippled
مشروب
strunt
مشروب
beverage
مشروب
tipples
مشروب
tipple
مشروب
tippling
مشروب
drink
مشروب
beverages
مشروب
palnut
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
slugged
یک جرعه مشروب
slugs
یک جرعه مشروب
booze
مشروب الکلی
slug
یک جرعه مشروب
shot
یک گیلاس مشروب
shots
یک گیلاس مشروب
halazone
پودرضدعفونی اب مشروب
booziest
وابسته به مشروب
boozy
وابسته به مشروب
boozier
وابسته به مشروب
boozed
مشروب الکلی
boozes
مشروب الکلی
liquor
مشروب الکلی
liquors
مشروب الکلی
rummer
لیوان مشروب
bootleg
مشروب قاچاق
barkeep
مشروب فروش
birl
مشروب خوردن
slumgulion
مشروب بی مزه
snorts
جرعه مشروب
boozing
مشروب الکلی
purl
مشروب مالت
purled
مشروب مالت
purling
مشروب مالت
purls
مشروب مالت
drinker
مشروب خور
snorted
جرعه مشروب
snorting
جرعه مشروب
barkeeper
مشروب فروش
boozers
مشروب خور
hooch
مشروب تند
drinkers
مشروب خور
snort
جرعه مشروب
boozer
مشروب خور
A good stiff ( strong ) alchoholic drink .
مشروب پرمایه
intoxicants
مشروب مسکر
intoxicant
مشروب مسکر
nightcaps
مشروب قبل ازخواب
supped
شام دادن مشروب
strong drink
مشروب قوی و پر الکل
sup
شام دادن مشروب
grogshop
دکان مشروب فروشی
dramshop
بار مشروب فروشی
dramshop
سالن مشروب فروشی
supping
شام دادن مشروب
puffing
مشروب گازدار پفک
sups
شام دادن مشروب
nightcap
مشروب قبل ازخواب
wish wash
مشروب ابکی اب زیپو
swizzle
مشروب مست کننده
puffs
مشروب گازدار پفک
It melts in the mouth.
مثل آب مشروب می خورد
puff
مشروب گازدار پفک
rum running
حمل مشروب قاچاق
carouse
در مشروب افراط کردن
stimulant
مشروب الکلی انگیزه
stimulants
مشروب الکلی انگیزه
hooch
مشروب قاچاقی وپست
bottlegger
فروشنده مشروب قاچاق
john barleycorn
مشروب الکلی خانگی
hard drink
مشروب قوی و پر الکل
bibber
ادم معتاد به مشروب
hollands
جین یا مشروب هلندی
carousing
در مشروب افراط کردن
carouses
در مشروب افراط کردن
caroused
در مشروب افراط کردن
bowlers
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
to take a cup too much
<idiom>
بیش از اندازه مشروب خوردن
slopping
مشروب رقیق وبی مزه
slopped
مشروب رقیق وبی مزه
slop
مشروب رقیق وبی مزه
He drank himself to death.
آنقدر مشروب خورد تامرد
bone dry
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
skid row
محله مشروب فروشهای ارزان
slosh
غذای چسبناک مشروب لزج
sloshes
غذای چسبناک مشروب لزج
sloshing
غذای چسبناک مشروب لزج
schnapps
مشروب جین قوی هلندی
shebeen
مشروب فروش بدون پروانه
bowler
مشروب خوارافراطی دائم الخمر
punch
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punches
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punched
مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
He gets keyed up with a few drinks .
با چند گیلاس مشروب میزان می شود
ratafee
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
root beer
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
root beers
مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
refect
با مشروب یا خوراک تجدید قوا کردن
mazer
جام مشروب خوری چوبی بزرگ
swats
ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
ratafia
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
To drink on an empty stomach.
روی شکم خالی مشروب خوردن
traumatised
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatises
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatising
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatize
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatizing
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
daiquiri
مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
soda water
مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
traumatizes
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatized
باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
After a few drinks, everyone got a bit high.
پس از چند گیلاس مشروب کله ها همه گرم شد.
to have a spree
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to have a binge
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
tom collins
نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
treating
جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
chaser
آب میوه یا آبجو
[ یا نوشیدنی کم الکلی]
که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
drinker’s nose
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
boozer's nose
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
red-nose
آدمی که دماغش قرمز است
[چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد]
[اصطلاح روزمره]
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
bum
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bummed
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bumming
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bums
ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
jointer
صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
grace cup
گیلاس مشروب پس از شام گیلاس خداحافظی
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
liquor
مایع زدن مشروب زدن به
bistro
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
liquors
مایع زدن مشروب زدن به
bistros
اغذیه فروشی و مشروب فروشی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com