Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
linstock
چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
Other Matches
touchhole
سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
vegetable oil
روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
menorah
شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
wick
چیزی که بجای فتیله بکار رود
wicks
چیزی که بجای فتیله بکار رود
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
marlinespike
وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
prongs
تیزی چنگال تیزی دندان
prong
تیزی چنگال تیزی دندان
urban bundle
بقچه شهری
[این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
joggling
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle
بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
chamfer
گرفتن تیزی تیزی
future promissory
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
stepper
چیزی که برای پله بکار می رود
godroon
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
fucus
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
object computer
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
white line
خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
boring tubes
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
applied
برای هدف معین بکار رفته کاربسته
wisha
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
bathometer
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
blacktop
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
software mointor
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
polyonging
بکار بردن چند نام برای یک چیز
pulsatilla
شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
polyonymy
بکار بردن چند نام برای یک چیز
it is of no use to us
بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
archive
فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود
boasts
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
inoculum
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
boasted
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
hypodermic syringe
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
boast
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
balbriggan
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
flag stones
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
gasogene
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
excipient
مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
listerine
یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
aquaplane
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
cullet
خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
retrospective parallel running
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
windlass
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
serinette
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
roller bandage
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
wet blankets
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wet blanket
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
bow compass
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
stop bath
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
nixie tube
یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
windlasses
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
buff stick
بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
wetting
مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
poetaster is pejorative word
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
gibberish
اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
court plume
پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
check sum
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
additions
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
winched
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
bock
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
winches
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
winching
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
power house building
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dipstick
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
slander
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
winch
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
slanders
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
addition
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
slandering
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
gluteus
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
nundinal letter
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
decking
تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dipsticks
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
z 0
یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
chuck
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucked
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
splint
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
hundreds and thousands
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
chucks
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
turret guns
توپهای برجک
bolster
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
monochord
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
leno
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
junk
ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
vibrator
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolstered
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langrage
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
vibrators
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
land plaster
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langrel
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
bolsters
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
malines
تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
putty powder
گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
jeweller's putty
گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
law calf
پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
subcaliber
توپهای کالیبر کوچک
long range guns
توپهای دورزن یا دور رس
turret guns
توپهای برجک دار
gunned
دارای توپهای زیادیاسنگین
framebuffer
یک قطعه مخصوص و مشخص از حافظه دیجیتالی که برای ذخیره یک تصویر کامپیوتری بکار می رود
revenue cutter
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
gabion
سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
yoke
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
strobe
سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
cyaniding
عملیات حرارتی که برای سخت کردن پوسته الیاژهای اهن دار بکار می رود
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
Use this command to send the output to a file instead of to the screen.
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
rebounder
متخصص در گرفتن توپهای حلقه
battery groung pattern
طرح گسترش توپهای اتشبار
algol
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
diptych
دولوحی که باهم بوسیله لولایی متصل شده و برای نوشتن بکار می رفته و تاه میشده
head load control
روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
collator
ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
gpss
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphens
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
hyphen
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
paralleling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
antihistamine
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
reflexes
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflex
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
scripsit
بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
spanning tray
سینی پر کن گلوله در توپهای کولاس دار
p channel mos
تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
stair stepping
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
mountee
اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
howlers
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howler
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
plaiting
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
lutine bell
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
differential spoilers
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
the forth bristled with guns
توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
shed stick
چوب هاف
[چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
jute
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
pl/m
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
paduasoy
پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
zone bits
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
ebcdic
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
spectrophotometry
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
anti blush tinner
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
reset key
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
tartness
تیزی
edges
تیزی
trenchancy
تیزی
poignancy
تیزی
keenness
تیزی
acumination
تیزی
pointedness
تیزی
acuteness
تیزی
acridity
تیزی
shrillness
تیزی
edge
تیزی
verjuice
تیزی
sharpness
تیزی
res ipsa loquitur
این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
wicks
فتیله
lint
فتیله
seton
فتیله
tent
فتیله
tents
فتیله
penicil
فتیله
lunt
فتیله
wick
فتیله
dossil
فتیله
nosing
فتیله
noseing
فتیله
touch paper
فتیله
mask
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
sheath
تیزی دنده
sheaths
تیزی دنده
cup point
تیزی حلقوی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com