Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
bung
چوب پنبه بشکه
bunged
چوب پنبه بشکه
bunging
چوب پنبه بشکه
bungs
چوب پنبه بشکه
Other Matches
tun
بقدر یک بشکه ادم یا چیز بشکه مانند
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
asbestos
پنبه نسوز پنبه کوهی
cade
بشکه
barpel
بشکه
casks
بشکه
cotainer
بشکه
barrel
بشکه
cask
بشکه
butt
بشکه ته
butted
بشکه ته
butts
بشکه ته
barrels
بشکه
tun
بشکه بزرگ
trunk
بشکه صندوق
trusser
بشکه ساز
taphole
سوراخ بشکه
skip car
بشکه ی برگردان
runlet
بشکه کوچک
rundlet
بشکه کوچک
iron barrel
بشکه اهنی
gasoline drum
بشکه بنزین
gasoline barrel
بشکه بنزین
firkin
بشکه چوبی
barrel sling
گره بشکه
bale sling strop
حلقه بشکه
bilge
شکم بشکه
stave
دنده بشکه
trunks
بشکه صندوق
kg
مخفف بشکه
barrels
در بشکه کردن
drafted
از بشکه ریختن
draft
از بشکه ریختن
faucet
شیر بشکه
drafts
از بشکه ریختن
faucets
شیر بشکه
barrel
در بشکه کردن
hopper car
بشکه ی قیفی شکل
puncheon
بشکه یاخمره باده
scuttlebutt
بشکه اب عرشه کشتی
barrels
لوله جنگ افزار بشکه
barrel
لوله جنگ افزار بشکه
on tap
<adj.>
همیشه آماده
[برای ریختن از شیره بشکه]
vacuity
قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
ullage
قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
chock
[گوه یا تکه چوبی که چرخ یا بشکه را از غلتیدن باز می دارد.]
shook
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
kilderkin
چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
carder
پنبه زن
cotton
پنبه
cotton yarn
نخ پنبه
collodion
پنبه
cottons
پنبه
earth flax
پنبه کوهی
cotton seed
تخم پنبه
cotton waste
ضایعات پنبه
float
چوب پنبه
cottonseed
تخم پنبه
cottonseed
پنبه دانه
floated
چوب پنبه
rock cork
پنبه کوهی
feeding cloth
پنبه رسان
cotton seed
پنبه دانه
cotton plantation
پنبه کاری
floss
پنبه ابریشمی
Egyptian cotton
پنبه مصری
To cut ones head with cotton .
<proverb>
با پنبه سر بریدن .
paper tigers
پهلوان پنبه
paper tiger
پهلوان پنبه
cards
پنبه زنی
cotton plant
درخت پنبه
cotton plant
بوته پنبه
cotton plantation
پنبه زار
bullying
پهلوان پنبه
floers of zinc
پنبه روی
miuntain flax
پنبه کوهی
miuntain flax
سنگ پنبه
phellem
چوب پنبه
pyrocellulose
پنبه باروتی
pyrocotton
پنبه باروتی
bullied
پهلوان پنبه
oxide zine
پنبه روی
bully
پهلوان پنبه
bullies
پهلوان پنبه
guncotton
باروت پنبه
floats
چوب پنبه
nitro cotton
باروت پنبه
pod
قوزه پنبه
corks
چوب پنبه
stopper
چوب پنبه
lint
ضایعات پنبه
bravado
پهلوان پنبه
cork
چوب پنبه
stoppers
چوب پنبه
asbestos
پنبه کوهی
cotton wool
لایی پنبه
cotton wool
پنبه لایی
abiston
پنبه نسوز
abiston
پنبه کوهی
asbestus
پنبه کوهی
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
asbestos
پنبه نسوز
pods
قوزه پنبه
asbestus
سنگ پنبه
cash crops
پنبه وتنباکو
bobber
چوب پنبه
asbestus
پنبه نسوز
absorbent cotton
پنبه هیدروفیل
asbeston
پنبه نسوز
card
پنبه زنی
batting
پنبه حلاجی شده
stoppers
باچوب پنبه بستن
maco
پنبه درجه یک مصری
cotton-waste
آشغال و ضایعات پنبه
kapok
چوب پنبه سبک
gins
پنبه را پاک کردن
gin
پنبه را پاک کردن
cotton-mills
کارخانه ریسندگی پنبه ای
pourpoint
لحاف پنبه دار
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
stopper
باچوب پنبه بستن
cotton gin
ماشین پنبه پاک کن
tampon
پنبه یا کهنه قاعدگی
ginning
پنبه پاک کنی
asbestos cement
سیمان پنبه نسوز
tampons
پنبه یا کهنه قاعدگی
cottonseed oil
روغن پنبه دانه
asbestine
مانند پنبه نسوز
cotton cake
کنجاره پنبه دانه
corked
چوب پنبه دار
basic crops
پنبه تنباکو و برنج
comber
ماشین پنبه زنی
cork borer
چوب پنبه سوراخ کن
cork oak
درخت چوب پنبه کش
asbestos cement
سیمان پنبه کوهی
mallow
پنیرک پنبه ایرانی
loggerhead
نوعی افت پنبه
bundle
بقچه کلاف پشم یا پنبه
gin
ماشین پنبه پاک کنی
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
cotton grade
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
gins
ماشین پنبه پاک کنی
the cork went off with apop
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
peasecod
جلونیم تنه پنبه دار
quilting
پنبه دار پارچه لحافی
phellogen
لایه چوب پنبه ساز
subereous
از چوب پنبه گرفته شده
seed wool
پنبه خام یاپاک نکرده
mildew
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
corks
بافت چوب پنبه درخت بلوط
pourpoint
لباس لایه داریا پنبه دار
pyroxilin
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
cloop
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
absorption
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
suberin
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
cork
بافت چوب پنبه درخت بلوط
To pay no heed . To be inattentive .
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
he undid what i had done
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
to bung
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
to bung up
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
vegetable fiber
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
gossypol
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
uncorks
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
snowsuit
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
uncorking
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
willow
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
uncorked
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
willows
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
uncork
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
waxing cork
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
peascod
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
swabs
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swab
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
cotton-wool yarn
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
Milco
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
swob
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
kamptulicon
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
distaff
فرموک
[وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
drafting
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.]
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
staple
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
hank
طول مشخصی از نخ
[بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.]
corkscrew rule
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش
willy
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
ceiba
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
corks
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
cork
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن
scutch
پنبه زنی کردن پهن کردن
Mercerization
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
dry rot
پوسیدگی
[خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
direct dyes
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
vase structure
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
jute fiber
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com