English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English Persian
waggle چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggled چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggles چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggling چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
Other Matches
tentatively بطور ازمایشی
misapply بطور غلط بکار بردن
thrusts تک ازمایشی
tentative ازمایشی
experimental ازمایشی
thrusting تک ازمایشی
thrust تک ازمایشی
trial offer عرضه ازمایشی
sampling offer عرضه ازمایشی
proof load بار ازمایشی
trial balance ترازنامه ازمایشی
trial run استفاده ازمایشی
probatory ازمایشی اکتشافی
trail run رانش ازمایشی
trial runs استفاده ازمایشی
test specimen نمونه ازمایشی
prototypes نمونه ازمایشی
prototype نمونه ازمایشی
check problem مسئله ازمایشی
on probation در دوره ازمایشی
test run اجرای ازمایشی
bore hole چاه ازمایشی
test run رانش ازمایشی
measuring well چاه ازمایشی
trial balance تراز ازمایشی
trial elevation درجه ازمایشی
pilot راندن ازمایشی
study طرح ازمایشی
tentative به طور ازمایشی
pilot model مدل ازمایشی
pilot model نمونه ازمایشی
studies طرح ازمایشی
probation دوره ازمایشی
studying طرح ازمایشی
verification fire تیراندازی ازمایشی
experimental method روش ازمایشی
piloted راندن ازمایشی
Test matches مسابقه ازمایشی
trial function تابع ازمایشی
probative ازمایشی اکتشافی
probationary period دوره ازمایشی
prep مسابقه ازمایشی
pilots راندن ازمایشی
trial hole چاه ازمایشی
trial order سفارش ازمایشی
trial shot گلوله ازمایشی
trial shot تیر ازمایشی
Test match مسابقه ازمایشی
tentative ازمایشی موقت
dead load بار ازمایشی
tentative plan طرح ازمایشی
experimental variable متغیر ازمایشی
test piece نمونه ازمایشی
empiric ازمایشی تجربی
dry run اجرای ازمایشی
experimental control کنترل ازمایشی
test point سوزن ازمایشی
experimental probability احتمال ازمایشی
experimental data دادههای ازمایشی
test pit گودال ازمایشی
experimental error خطای ازمایشی
experimental extinction خاموشی ازمایشی
test data دادههای ازمایشی
experimental psychology روانشناسی ازمایشی
experimental group گروه ازمایشی
test pattern طرح ازمایشی
trial ازمایش کردن ازمایشی
prolusion مقاله ازمایشی تمهید
experimental neurosis روان رنجوری ازمایشی
quasi experimental designs طرحهای شبه ازمایشی
trial trip مسافرت ازمایشی یا امتحانی
search sweeping مین روبی ازمایشی
wind sprint مسابقه ازمایشی دو سرعت
trials ازمایش کردن ازمایشی
sketches پیش نویس ازمایشی
sketch پیش نویس ازمایشی
sketched پیش نویس ازمایشی
testable امتحان پذیر ازمایشی
check sweeping مین روبی ازمایشی
irretrievably بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
shakedown دوره ازمایشی عملیات ناو
tamp دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
inconsiderably بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
imbibes تحلیل بردن فرو بردن
imbibe تحلیل بردن فرو بردن
to push out پیش بردن جلو بردن
imbibing تحلیل بردن فرو بردن
imbibed تحلیل بردن فرو بردن
lusciously بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
indisputable بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
horridly بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
masochism لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
downrange دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
indeterminately بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
immortally بطور فنا ناپذیر بطور باقی
grossly بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly بطور ناچیز بطور غیر کافی
damp land pit curing نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
experimental free handicap دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
check sum جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
bench check کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
test driver برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
genuinely بطور اصل بطور بی ریا
martially بطور جنگی بطور نظامی
abusively بطور ناصحیح بطور دشنام
incisively بطور نافذ بطور زننده
indecorously بطور ناشایسته بطور نازیبا
latently بطور ناپیدا بطور پوشیده
improperly بطور غلط بطور نامناسب
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
irrevocably بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
dry run رانش ازمایشی رانش تمرینی
inexplicably بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
retract تو بردن
overblow بردن
portage بردن
abstracts بردن
to have it بردن
abstract بردن
abstracting بردن
live به سر بردن
retracted تو بردن
retracting تو بردن
wins بردن
make away with <idiom> بردن
hock پی بردن
steer بردن
steered بردن
steers بردن
win بردن
to bear away بردن
removes بردن
removing بردن
port بردن
takes بردن
lead به سر بردن
show to the door تا دم در بردن
take بردن
drives بردن
drive بردن
traced پی بردن به
trace پی بردن به
conveying بردن
conveys بردن
retracts تو بردن
conveyed بردن
traces پی بردن به
to get wind of بو بردن از
to go away with بردن
carrying بردن
carry بردن
carries بردن
carried بردن
convey بردن
remove بردن
carry away از جا در بردن
discover پی بردن
to pull off بردن
senses پی بردن
sensed پی بردن
sense پی بردن
snatch بردن
snatched بردن
snatches بردن
snatching بردن
discovered پی بردن
transports بردن
transporting بردن
discovering پی بردن
discovers پی بردن
bear : بردن
bear بردن
realizing پی بردن
realizes پی بردن
bears : بردن
bears بردن
realize پی بردن
realising پی بردن
realises پی بردن
realised پی بردن
leads بردن
realized پی بردن
lead بردن
transported بردن
find out پی بردن
transport بردن
to smell out پی بردن به
go away with بردن
to smell a rat بو بردن
put upon سود بردن از
plunge فرو بردن
imparts سهم بردن
imparting سهم بردن
goes بسر بردن
mention نام بردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com