English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
ghost چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghosts چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
Other Matches
napery سفره و ملافههای خانه دستمال سفره و سفره و غیره
amounts : سرزدن
amounting : سرزدن
to look in سرزدن
run in <idiom> سرزدن
to drop in سرزدن
to foot up سرزدن
drop in سرزدن
amounted : سرزدن
amount : سرزدن
to come round سرزدن
to run up to سرزدن به
rises سرزدن
rise سرزدن
to tal سرزدن به
call on <idiom> سرزدن به کسی
To drop in on someone . به کسی سرزدن
to run in to a person دیدنی مختصر از کسی کردن بکسی سرزدن
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb خانه خانه کردن
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
range یک خانه یا تعدادی خانه
implied malice سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
etcetera و غیره
whatnot غیره
grainer و غیره
exoskeleton مو و غیره
queues صف اتوبوس و غیره
etc مخفف و غیره
track and field دیسک و غیره
queueing صف اتوبوس و غیره
queued صف اتوبوس و غیره
queue صف اتوبوس و غیره
fallow غیره مزروع
collective goods پارک و غیره
infrastucture راه اهن و غیره
webby پر ازتار عنکبوت و غیره
nieces دختربرادر یا خواهر و غیره
niece دختربرادر یا خواهر و غیره
to draw up نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
odometer کیلومتر شماراتومبیل و غیره
to make out نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
unexpected غیره مترقبه غیرمنتظره
smudgier پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pitter patter چک چک باران و غیره ضربان
kymograph انقباض عضلات و غیره
pitter-patter چک چک باران و غیره ضربان
debacles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
wheal ورم جای شلاق و غیره
whippletree تیر مال بنددرشکه و غیره
debacle سقوط ناگهانی حکومت و غیره
Do not admit any outsiders. افراد غیره را راه ندهید
venom زهر مار و عقرب و غیره
silo مخزن زیرزمینی غلات و غیره
needling سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
clogging گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
upholsterer خیاط رومبلی و پرده و غیره
bake پختن [نان و کیک غیره]
dTbGcles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dialled گرفتن تلفن یارادیو و غیره
usher راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushered راهنمایا کنترل سینماو غیره
inner tube لاستیک تویی اتومبیل و غیره
dialed گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dial گرفتن تلفن یارادیو و غیره
inner tubes لاستیک تویی اتومبیل و غیره
ushering راهنمایا کنترل سینماو غیره
keratosis شاخی شدن پوست و غیره
exofficio از لحاظ تصدی مقام و غیره
eviscerate روده یا چشم و غیره رادراوردن
dials گرفتن تلفن یارادیو و غیره
ushers راهنمایا کنترل سینماو غیره
take-home pay مزد پس از کسر مالیات و غیره
depigmentation کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
malfunction [ اندام یا ماشین و غیره ] درست کار نکردن
goodies چیز خوردنی مغز گردو و غیره
veneer چوب مخصوص روکش مبل و غیره
goody چیز خوردنی مغز گردو و غیره
emergence امر فوق العاده و غیره منتظره
nutshell پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
gigot ران گوسفند و غیره که پخته باشد
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
wreckage piece تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
grillage زمینه و طرح مشبک توری و غیره
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
blimey حرف ندا به نشان تعجب و غیره
main motion [at a party conference etc.] دادخواست اصلی [در همایش حزبی و غیره]
rack روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergency امر فوق العاده و غیره منتظره
emergencies امر فوق العاده و غیره منتظره
subsidized accommodation منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
played نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
canvasser پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
plays نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
wheeler-dealers دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
vol-au-vents نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
vol-au-vent نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
wracks روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
reest دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
play نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plating روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
wreck لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
to fall over [computer, programme, ...] [موقتا] کار نکردن [دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
gauges ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauged ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauge ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
coupe کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
gangplank سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
gangplanks سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
golly حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
gollies حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
unlace بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
panel truck یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
pocket money . پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
breadstuff مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
base complex مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
acrasy بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
beat around the bush <idiom> غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
to go clubbing به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
references کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
precipitation نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
Hungarian Activism [جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
reservation رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
snubbed جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snubbing جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snubs جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snub جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
relayed دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relay دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
dilly وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
relays دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
glomerule خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
bank holiday هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند
spike [in a curve/development etc.] پالس بسیار بلند و ناگهانی [در نمودار تکاملی و غیره]
channels هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
roadwork تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
reservations رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
to have a spree حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to have a binge حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
channel هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
moustache رد نوشیدنی روی لب بالایی [مانند شیر یا آبجو و غیره]
yarn sorting دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
channelled هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeling هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeled هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
to be on the razzle حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
holdover شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
blancmange دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
anth :پیشوندهاییست بمعنی >ضد<و >مخالف < و >درعوض <و>بجای < و غیره مثل :ANTIchrist
blancmanges دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
grafted پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
holdovers شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
anti :پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
accessorize اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
grafts پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
graft پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
overexpose بیش از اندازه لازم در معرض نورو غیره قرار دادن
to be unable to hold a candle to somebody <idiom> در برابر کسی پائین رتبه بودن [در توانایی یا مهارت و غیره]
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com