Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
lark
چکاوک وگونههای مشابه ان
larks
چکاوک وگونههای مشابه ان
Other Matches
emulation
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
directory
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
skylark
چکاوک
kinglet
چکاوک
skylarks
چکاوک
lark
چکاوک شکارکردن
larks
چکاوک شکارکردن
lark vi
چکاوک گرفتن غزلاغ
warbler
مرغ خوش الحان چکاوک
wren
انواع چکاوک اوازخوان شبیه سسک
wrens
انواع چکاوک اوازخوان شبیه سسک
semblable
مشابه
similar
<adj.>
مشابه
allo
مشابه
quasi
مشابه
similar
مشابه
like
<adj.>
مشابه
resembling
<adj.>
مشابه
analogous
مشابه
related
<adj.>
مشابه
alike
<adj.>
مشابه
elementary
مشابه
akin
<adj.>
مشابه
lossy compression
مشابه 6-23
corresponding
مشابه
homogeneous
مشابه
inductions
مشابه 5128
multi scan monitor
مشابه 6632
induction
مشابه 5128
printed
مشابه 7861
print
مشابه 7861
manipulation
مشابه 6208
epileptoid
مشابه صرع
EXNOR
مشابه 3826
GUI
مشابه 4601
HMA
مشابه 4812
MByte
مشابه 6304
MHS
مشابه 6444
least significant digit
مشابه 5781
ultra-
مشابه 10327
IRTF
مشابه 55423
IBM
مشابه 4962
incorrectly
مشابه 5078
prints
مشابه 7861
IBM
مشابه 4963
epileptiform
مشابه صرع
encryption
مشابه 3631
assonant
مشابه یا متجانس
launched
مشابه 5747
storage
مشابه 9641
users
مشابه 10322
user
مشابه 10322
kips
مشابه 5677
gap
مشابه 4490
gaps
مشابه 4490
window
مشابه 10682
exclusive
مشابه 3824
identical
دقیقا مشابه
look-alikes
برنامه مشابه
similarly
بطور مشابه
rounding
مشابه 8762
cal
مشابه 1502
equaled
مشابه بودن
EMI
مشابه 3541
equivalent
برابر مشابه
decryption
مشابه 2871
equivalents
برابر مشابه
correspound
مشابه بودن
equal
مشابه بودن
look-alike
برنامه مشابه
equaling
مشابه بودن
equalled
مشابه بودن
equalling
مشابه بودن
equals
مشابه بودن
congener
مشابه متجانس
look alike
برنامه مشابه
carriers
مشابه 1595
electronic
مشابه 3510
in the same boat
<idiom>
درشراطی مشابه
in kind
<idiom>
به طریقی مشابه
launch
مشابه 5747
worded
مشابه 10721
recoveries
مشابه 8398
recovery
مشابه 8398
word
مشابه 10721
uncommitted logic array
مشابه 10328
syntax
مشابه 9817
SVGA
مشابه 9737
scale
مشابه 8865
design
مشابه 2979
peripheral
مشابه 7489
registers
مشابه 8481
field
مشابه 4036
interchange
مشابه 5359
carrier
مشابه 1595
interchanged
مشابه 5359
interchanges
مشابه 5359
interchanging
مشابه 5359
status
مشابه 9596
Arabic
شکل مشابه ...
launching
مشابه 5747
launches
مشابه 5747
directly
مشابه 3162
register
مشابه 8481
registering
مشابه 8481
designs
مشابه 2979
domains
مشابه 3286
quantize
مشابه 8181
product group
کالاهی مشابه
breakdown
مشابه 1352
breakdowns
مشابه 1352
pim
مشابه 7515
bracket
مشابه 1329
slew
مشابه 9308
parity price
قیمت مشابه
multifunctional
مشابه 6716
organises
مشابه 7186
organising
مشابه 7186
organize
مشابه 7186
organizes
مشابه 7186
reconfigure
مشابه 8375
fielded
مشابه 4036
bridging
مشابه 1361
domain
مشابه 3286
roundest
مشابه 8759
decoding
مشابه 2860
synthesised
مشابه 9821
round
مشابه 8759
synthesises
مشابه 9821
fields
مشابه 4036
synthesising
مشابه 9821
synthesize
مشابه 9821
synthesized
مشابه 9821
synthesizes
مشابه 9821
synthesizing
مشابه 9821
organizing
مشابه 7186
bank
مجموعهای از وسایل مشابه
to correspond to
مانند
[مشابه]
بودن
banks
مجموعهای از وسایل مشابه
etx
توجه مشابه EOT
quasi-
مشابه یا تقریباگ همان
tonemic
دارای تلفظ مشابه
homochromatic
دارای رنگهای مشابه
hand out
<idiom>
از چیزهایی مشابه به هم دادن
in keeping with
<idiom>
مشابه ،موافقت کردن
dissimilarly
بطور غیر مشابه
Join the club!
من هم درشرایطی مشابه هستم !
heterologous
غیر مشابه بدون نسبت
isotropic
دارای خواص فیزیکی مشابه
acceptable alter nate product
فراورده مشابه قابل قبول
storage pool
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
We're all in the same boat.
ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
tweedledum and tweedledee
دو فرد یا دو گروه خیلی مشابه
block storing
کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
relationships
نحوه اتصال دو چیز مشابه
rookeries
زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
equate
مشابه بودن یامشابه ساختن
rookery
زادگاه زاغ ها و پرندگان مشابه
cartel
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
equated
مشابه بودن یامشابه ساختن
pulsed
مجموعه متمادی پالسهای مشابه
equates
مشابه بودن یامشابه ساختن
relationship
نحوه اتصال دو چیز مشابه
pulse
مجموعه متمادی پالسهای مشابه
cartels
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
equivalents
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
contour template
مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
Birds of a feather flock together .
<proverb>
پرندگان مشابه با یکدیگر پرواز مى کنند .
basic type double tier formwork
قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
to be in the same boat
<idiom>
درشرایطی مشابه بودن
[اصطلاح مجازی]
in a rut
<idiom>
همیشه کار مشابه انجام دادن
equivalent
همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
homogamy
وجود گلبرگهای مشابه ومتجانس در گیاه
unshielded twisted pair cable
مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
match
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
typecast
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
pantomiming
<adj.>
<pres-p.>
[رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
typecasting
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
c
استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
typecasts
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
homograft
پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
matches
جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
element
که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
gating circuit
مداری که مشابه با یک کلیدانتخاب شده عمل میکند
elements
که ازقسمتهای مشابه بسیار تشکیل شده است
c
استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
mimicking
<adj.>
<pres-p.>
[رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
voicing
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voice
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
emulating
<adj.>
<pres-p.>
[رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن]
voices
تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
chain stores
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
clone
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clones
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
peering
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
cloned
کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
chain store
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
peer
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peered
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com