English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
trivia چیزهای بی اهمیت
Search result with all words
to i. on particulars به چیزهای جزئی اهمیت دادن
penny-wise and pound-foolish <idiom> توجه به چیزی کوچک وکم توجهای به چیزهای با اهمیت
Other Matches
secondary در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
of secondary importance از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
the inevitable چیزهای عادی
post matter چیزهای پستی
bygone چیزهای گذشته
the sublime چیزهای بلندوعالی
scatterings چیزهای پراکنده
munch چیزهای جویدنی
munched چیزهای جویدنی
oddment چیزهای متفرقه
by gone چیزهای گذشته
cates چیزهای لذیذ
gaudery چیزهای کم بها
inanimate objects چیزهای بیجان
incidentals چیزهای کوچک
inflammable substances چیزهای اتشگیر
inflammables چیزهای اتشگیر
munching چیزهای جویدنی
munches چیزهای جویدنی
valuables چیزهای بهادار
impediments چیزهای دست و پاگیر
paleology دانش چیزهای کهنه
inter alia میان چیزهای دیگر
impediment چیزهای دست و پاگیر
impedimenta چیزهای دست و پا گیر
coconsciousness ادراک چیزهای یکسان
coconscious ادراک چیزهای یکسان
among others میان چیزهای دیگر
among other things میان چیزهای دیگر
available amount مقدار [چیزهای] در دسترس
to compare oppsites چیزهای ضد را با هم مقایسه کردن
appurtenence اسباب چیزهای وابسته
Well what do you know!Well i never! بحق چیزهای نشنیده !
microtomy بریدن چیزهای ریز
to compare apples and oranges <idiom> چیزهای کاملا گوناگون را با هم برابرکردن
byes چیزهای کناری یاثانوی فرعی
interposition چیزی که در میان چیزهای دیگرگذارند
plexus چیزهای درهم پیچیده پیچیدگی
pretty pretties چیزهای قشنگ و نادان فریب
microphotography عکس برداری از چیزهای خرد
bye چیزهای کناری یاثانوی فرعی
gimceackery چیزهای قشنگ وبی مصرف
irrespectively بدون ملاحظه چیزهای دیگر مستقلا
luff قلاب مخصوص بلندکردن چیزهای سنگین
supemundane بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
see things <idiom> چیزهای غیر واقعی راتصور کردن
other things being equal اگر برای چیزهای دیگر نباشد
scrape together <idiom> پول یا چیزهای دیگر جمع کردن
She is fond of sweet things. از چیزهای شیرین ( شیرینی ) خوشش می آید
intercurrent مداخله کننده درمیان چیزهای دیگر رخ دهنده
drainer خشک اندازنده فرفی که اب چیزهای دیگرراخشک میاندازد
gutter man دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
littered تخته پهن چیزهای غیر ضروری برانکارد
forklift ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
litter تخته پهن چیزهای غیر ضروری برانکارد
littering تخته پهن چیزهای غیر ضروری برانکارد
bathos تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
litters تخته پهن چیزهای غیر ضروری برانکارد
papier یکجور مقوای سخت که چسب و گل رس و چیزهای دیگربخمیران میزنند
nympholepsy جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
object method of teaching شیوه امزش بانشان دادن چیزهای موضوع درس یاتصویرانها
object lessons درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
object lesson درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
I am a great believer in using natural things for cleaning. من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
matelote یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
presentationism عقیده باینکه چیزهای واقعی هنگام درک در مغز انسان نمایش داده میشوند
off the map بی اهمیت
matters اهمیت
negligible بی اهمیت
worthless بی اهمیت
matter اهمیت
mattered اهمیت
mattering اهمیت
trifler بی اهمیت
concernment اهمیت
nonsignificant کم اهمیت
weightiness اهمیت
notability اهمیت
notbility اهمیت
weensy بی اهمیت
momentousness اهمیت
unmeaning بی اهمیت
worthful پر اهمیت
inconseqential بی اهمیت
of no consequence بی اهمیت
of no significance بی اهمیت
small change کم اهمیت
self importance اهمیت
materiality اهمیت
two bit بی اهمیت
momentous با اهمیت
importance اهمیت
small-time بی اهمیت
seriousness اهمیت
indifferent بی اهمیت
piddling بی اهمیت
two-bit بی اهمیت
dimension اهمیت
immaterial بی اهمیت
dimensions اهمیت
inconsiderable بی اهمیت
unimportant بی اهمیت
small time بی اهمیت
inconsequential بی اهمیت
weeniest بی اهمیت
main با اهمیت
weeny بی اهمیت
emphasis اهمیت
weenier بی اهمیت
technical کم اهمیت
of no account بی اهمیت
significance اهمیت
accents اهمیت دادن
stresses اهمیت تاکید
minutiae جزئیات کم اهمیت
stressing اهمیت تاکید
pip-squeak <idiom> شخص کم اهمیت
of f.importance اهمیت مهمترین
never mind اهمیت ندهید
to set at d. اهمیت ندادن
last but not least نه از حیث اهمیت
least significant کم اهمیت ترین
let it go hang اهمیت ندهید
moment زمان اهمیت
lordling لردکوچک یا بی اهمیت
stress اهمیت تاکید
accenting اهمیت دادن
accented اهمیت دادن
to make a point of اهمیت دادن
self consequence اهمیت بخود
moments زمان اهمیت
small beer چیز بی اهمیت
to let slid اهمیت ندادن به
small timer ادم بی اهمیت
snippersnapper ادم بی اهمیت
whippersnappers ادم بی اهمیت
whippersnapper ادم بی اهمیت
to give prominence to اهمیت دادن
to attach importance to اهمیت دادن به
to make an account of اهمیت دادن به
to make light of اهمیت ندادن
to take into account اهمیت دادن به
significance مفهوم اهمیت
accent اهمیت دادن
opuscule چیز بی اهمیت
what the odds چه اهمیت دارد
nobody ادم بی اهمیت
piece de resistance کارپر اهمیت
what matter? چه اهمیت دارد
nobodies ادم بی اهمیت
account اهمیت گزارش
tom thumb شخص بی اهمیت
tolay street on اهمیت دادن
relative importance اهمیت نسبی
to come in to notice اهمیت پیداکردن
it does not matter اهمیت ندارد
emphasises اهمیت دادن
magnitude قدر اهمیت
concern اهمیت داشتن
concerns اهمیت داشتن
trivializing بی اهمیت شدن
trivializes بی اهمیت دانستن
trivializes بی اهمیت شدن
trivialized بی اهمیت دانستن
trivialized بی اهمیت شدن
trivialize بی اهمیت دانستن
trivialize بی اهمیت شدن
trivialising بی اهمیت دانستن
trivialising بی اهمیت شدن
trivializing بی اهمیت دانستن
import اهمیت داشتن
emphasising اهمیت دادن
emphasize اهمیت دادن
emphasized اهمیت دادن
emphasizes اهمیت دادن
emphasizing اهمیت دادن
gravity اهمیت شدت
mean بی اهمیت حد وسط
memorable حائز اهمیت
meaner بی اهمیت حد وسط
pith مخ استخوان اهمیت
meanest بی اهمیت حد وسط
emphasised اهمیت دادن
importing اهمیت داشتن
imported اهمیت داشتن
criticalness اهمیت موقع
trivialised بی اهمیت دانستن
slights شخص بی اهمیت
slighting شخص بی اهمیت
slightest شخص بی اهمیت
slighter شخص بی اهمیت
inconsiderably بی داشتن اهمیت
slighted شخص بی اهمیت
registered قابل اهمیت
slight شخص بی اهمیت
playdown اهمیت ندادن
trivialised بی اهمیت شدن
trivialises بی اهمیت دانستن
fingerling چیزکوچک و بی اهمیت
economic significance اهمیت اقتصادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com