Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 49 (6 milliseconds)
English	Persian
fraying	چیز فرسوده
Search result with all words
beaten	چکش خورده فرسوده
groove	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
grooves	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
obsolete	فرسوده متروک
irk	فرسوده شدن
irked	فرسوده شدن
irking	فرسوده شدن
irks	فرسوده شدن
recondition	قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
recondition	نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned	قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditioned	نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions	قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditions	نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
gruel	تنبیه فرسوده کردن
fray	فرسوده شدن
frayed	فرسوده شدن
frays	فرسوده شدن
wear	فرسوده شدن
wears	فرسوده شدن
rusty	فرسوده
old	فرسوده
older	فرسوده
oldest	فرسوده
timeworn	فرسوده
doting	فرسوده
effete	فرسوده
attrited	فرسوده
back out	کهنه و فرسوده شدن
care worn	فرسوده ازغم
dobbin	یابوی صحرائی یا فرسوده
erose	فرسوده
forspent	فرسوده
forwearied	خسته فرسوده
forworn	فرسوده
outwear	فرسوده شدن
peneplain	فرسوده کردن زمین
peneplane	فرسوده کردن زمین
pileferable	اقلام قابل فروش بصورت فرسوده
pilefered shipment	کالای فرسوده حراج شده
property disposition	ازبین بردان اقلام فرسوده تخریب اموال
seaworn	فرسوده در اثر دریا
to knock up	فرسوده شدن ازپادرامدن
wear off	فرسوده و از بین رفته شدن
wear out	کهنه و فرسوده شدن
weatherworn	فرسوده در اثر باد و باران وهوا
worn to a frazzle	فرسوده ساییده
Urban tissue sites	سایت های بافت فرسوده شهری
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com