Dictiornary-Farsi | چیز قشنگ وارزان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 60 (1 milliseconds)

English	Persian
whigmaleerie	چیز قشنگ وارزان
whigmaleery	چیز قشنگ وارزان


Other Matches

small ale	ابجو ابکی وارزان
sell off	ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
prettier	قشنگ
cheesy	قشنگ
namby-pamby	قشنگ
prettify	قشنگ
pretty	قشنگ
namby pamby	قشنگ
beautiful	قشنگ
goodlooking	قشنگ
beauteous	قشنگ
nice looking	قشنگ
smatt	قشنگ
goodly	قشنگ
spruce	قشنگ
spruces	قشنگ
sprucy	قشنگ
prettiest	قشنگ
beautified	قشنگ شدن
beautifier	قشنگ کننده
beautifying	قشنگ شدن
sprucely	بطور قشنگ
beautify	قشنگ شدن
beautifies	قشنگ شدن
adorn	قشنگ کردن
cherubim	بچه قشنگ
cherubs	بچه قشنگ
smarten	قشنگ کردن
cherub	بچه قشنگ
prettily	بطور قشنگ
to take f.	قشنگ حرف زدن
nattily	بطور اراسته و قشنگ
pert	غنچه دار قشنگ
gewgaw	چیز قشنگ بی مصرف
gew gaw	اشیاء قشنگ بی مصرف
gimcrack	قشنگ و بی مصرف عروسک
gimcrack	چیز قشنگ و کم بها
Beautiful music ( weather ) .	موسیقی ( هوای ) قشنگ
I didnt mince my words . I put it very well .	قشنگ حرفم رازدم
lidos	میعادگاه قشنگ ساحلی
lido	میعادگاه قشنگ ساحلی
gewgaws	چیز قشنگ بی مصرف
she was prettily dressed	جامه قشنگ پوشیده بود
adorns	قشنگ کردن ارایش دادن
pretty	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettify	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettiest	بطور دلپذیر قشنگ کردن
prettier	بطور دلپذیر قشنگ کردن
pretty pretties	چیزهای قشنگ و نادان فریب
eros	بچه قشنگ غرائزشهوانی انسانی
gimceackery	چیزهای قشنگ وبی مصرف
I sat down with no fuss or bother .	برای خودم قشنگ گرفتم نشستم
She is photogenic.	خوش عکس است (عکسش قشنگ می افتد )
This car wI'll do beautifully .	این اتوموبیل قشنگ بدرد مان می خورد
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native .	فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
The letter is well typed .	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
namby pamby	بی مغز سخن بی مغز و بی بیمزه نوشتههای قشنگ و بیمزه
namby-pamby	بی مغز سخن بی مغز و بی بیمزه نوشتههای قشنگ و بیمزه