Dictiornary-Farsi | چیز مفهوم ادراکات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 95 (5 milliseconds)

English	Persian
percept	چیز مفهوم ادراکات


Other Matches

subjective	فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
acatamathesia	ازبین رفتن قدرت ادراکات
behaviorism	مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
intelligible	مفهوم
conceptions	مفهوم
hang	مفهوم
hangs	مفهوم
context	مفهوم
contexts	مفهوم
concept	مفهوم
vacuous	بی مفهوم
moral	مفهوم
tacit	مفهوم
conception	مفهوم
concepts	مفهوم
intendment	مفهوم
sound	مفهوم
signification	مفهوم
purpose	مفهوم
purposes	مفهوم
notion	مفهوم
notions	مفهوم
sounds	مفهوم
purporst	مفهوم
soundest	مفهوم
sounded	مفهوم
conception	مفهوم آفرینی
substance	مفاد مفهوم
substances	مفاد مفهوم
intelligibly	بطور مفهوم
ideogram	مفهوم نگاشت
contraposition	مفهوم مخالف
conjunctive concept	مفهوم عطفی
iuntelligibly	بطور مفهوم
conceptual learning	مفهوم اموزی
concept learning	مفهوم اموزی
concept formation	تکوین مفهوم
conceptualization	مفهوم سازی
comprehensibly	بطور مفهوم
relational concept	مفهوم ربطی
impliedly	بطور مفهوم
implied	مفهوم ضمنی
implications	مفهوم استنباط
effected	مفهوم نیت
effect	مفهوم نیت
meanings	مفهوم فحوا
meaning	مفهوم فحوا
purports	مفهوم ساختن
purporting	مفهوم ساختن
purported	مفهوم ساختن
purport	مفهوم ساختن
intention	غرض مفهوم
intentions	غرض مفهوم
unintelligible	غیر مفهوم
implication	مفهوم استنباط
importing	مفهوم ورود
imported	مفهوم ورود
sense	حس تشخیص مفهوم
import	مفهوم ورود
implied	ضمنا" مفهوم
sensed	حس تشخیص مفهوم
senses	حس تشخیص مفهوم
implicitly	بطور مفهوم
constructively	بطور مفهوم
significance	مفهوم اهمیت
effecting	مفهوم نیت
get the message <idiom>	به واضحی فهمیدن مفهوم
zircon	سخن غیر مفهوم
implication	مستلزم بودن مفهوم
purporst	بهانه مفهوم شدن
to the [that] effect <adv.>	با مفهوم [معنی] کلی
value added concept	مفهوم ارزش افزوده
implicit	اشاره شده مفهوم
implications	مستلزم بودن مفهوم
overtone	شدیدالحن مفهوم فرعی
roger	مفهوم شد پیام را گرفتم
overtones	شدیدالحن مفهوم فرعی
galimatias	کلام غیر مفهوم
read between the lines <idiom>	پیدا کردن مفهوم ضمنی
by con.	مفهوم مخالف ان جنین میشود
denotation	علامت تفکیک معنی و مفهوم
the inherent	text or word a of indirectsense and مفهوم
the document purports that	انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
loose sentence	جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
The sense of this word is not clear .	معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
wheel	[همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
rebus sic stautibus	به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
opaquely	چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
yin yang	مرد و زن [نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
information hiding	یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
dictatorships	این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorship	این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
electronic cottage	مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
stored program concept	ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده