English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
hollow ware چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
Other Matches
compression molding process فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
composing stick قالب حروف چینی
pomegrenate design طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
mould قالب گیری
moulding قالب گیری
moulds قالب گیری
cased قالب گیری
stamping قالب گیری
moulded قالب گیری
molded قالب گیری
molds قالب گیری
peacock طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
die stamping قالب گیری حدیدهای
stamping die حدیده قالب گیری
molding sand ماسه قالب گیری
stamping quality کیفیت قالب گیری
stamping mass جرم قالب گیری
molding shop کارگاه قالب گیری
molder's tool ابزار قالب گیری
compression molding compound قالب گیری تراکمی
molding box جعبه قالب گیری
molding machine دستگاه قالب گیری
comppression molding compound قالب گیری تراکمی
metal stamping قالب گیری فلزی
bench میز قالب گیری
benches میز قالب گیری
moulding clay خاک قالب گیری
sell molding قالب گیری پوستهای
loam molding قالب گیری ماسهای
transfer mold قالب گیری انتقالی
loam molding shop قالب گیری ماسهای
template molding قالب گیری شابلونی
size stick قالب اندازه گیری
shell molding machine دستگاه قالب گیری پوستهای
croning molding process فرایند قالب گیری کرونینگ
fuller منگنه شیاردار قالب گیری
injection moulding روش قالب گیری تزریقی
die stamping press پرس قالب گیری حدیدهای
shell molding process فرایند قالب گیری پوستهای
plaster of Paris گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
shell moulded casting قطعه ریختگی قالب گیری پوستهای
molding sand preparation plant واحد تهیه ماسه قالب گیری
investments مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
investment مواد قالب گیری بسته سرمایه گذاری
shell molding type foundry ریخته گری نوع قالب گیری پوستهای
metres اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
meters اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
meter اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
metre اندازه گیری کردن بصورت مسجع ومقفی دراوردن
casserole فرف خوراک پزی سفالی یاشیشهای
casseroles فرف خوراک پزی سفالی یاشیشهای
sinicism متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
Bijection نگاشت یک به یک یا نظیر به نظیر
sinicize جنبه چینی دادن چینی کردن
Loudon's hollow wall [دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
basic type single tier formwork قالب بندی نیمه لغزان با پایههای معادل ارتفاع قالب
import 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
plasticize قالب پذیر کردن از قالب در اوردن
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
cylindrically استوانهای
cylindrical استوانهای
cylindric استوانهای
cylinderical استوانهای
picker دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
drum switch جابجاگر استوانهای
cylindrical armature ارمیچر استوانهای
drum armature ارمیچر استوانهای
cylindrical lens عدسی استوانهای
drum plotter رسام استوانهای
shaft محور استوانهای
drum turret سر رولور استوانهای
cylinderical fit رابط استوانهای
shafts میله استوانهای
can buoy بویه استوانهای
core sample نمونه استوانهای
shaft میله استوانهای
shafts محور استوانهای
drum controller نافم استوانهای
induction cylinder اهنربای استوانهای
crown saw اره استوانهای
drum magazine مخزن استوانهای
single barrel culvert ابگذر استوانهای ساده
mercator's projection تصویر مرکاتوریا استوانهای
drum pump پمپ استوانهای شکل
prill قرص استوانهای شکل
shaft furnace کوره استوانهای شکل
top hats کلاه مردانه استوانهای
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
circular type gates دریچههای نوع استوانهای
cylindrical faceplate صفحه استوانهای تلویزیون
concrete core نمونه استوانهای بتن
top hat کلاه مردانه استوانهای
make نظیر
world beater بی نظیر
incomparable بی نظیر
analog نظیر
inapproachable بی نظیر
match نظیر
corresponding نظیر به نظیر
makes نظیر
synoptic هم نظیر
matches نظیر
homologue نظیر
correlative نظیر
comparable نظیر
unprecedentedly بی نظیر
analogues نظیر
unprecedented بی نظیر
analogue نظیر
unequaled بی نظیر
unexampled بی نظیر
inimitable بی نظیر
homolog نظیر
unrivaled بی نظیر
tallies نظیر
tally نظیر
tallying نظیر
exemplars نظیر
exemplar نظیر
one of a kind <adj.> بی نظیر
tallied نظیر
unbeatable بی نظیر
nonpareil بی نظیر
unparalleled بی نظیر
manhole محل دخول استوانهای شکل
terete استوانهای شکل در برش عرضی
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
manholes محل دخول استوانهای شکل
rivalled نظیر شبیه
rivaling نظیر شبیه
likes نظیر همانند
unrivalled بی مانند بی نظیر
like نظیر همانند
likes نظیر بودن
liked نظیر همانند
liked نظیر بودن
rivals نظیر شبیه
rivalling نظیر شبیه
without comparison بی مانند بی نظیر
like نظیر بودن
without example بی مانند بی نظیر
without a rival بی مانند بی نظیر
ensample مانند نظیر
without parallel بی مانند بی نظیر
mesterpiece کار بی نظیر
rival نظیر شبیه
rivaled نظیر شبیه
uniquely بیمانند بی نظیر
unique بیمانند بی نظیر
nonesuch چیز بی نظیر
mud sill پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
manubrium سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
concertinaing سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
spools قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
spool قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
cylinderical limit gage دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
torose استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
cylinder فشنگ خور استوانهای هفت تیر
concertina سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaed سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinas سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
cylinders فشنگ خور استوانهای هفت تیر
bicylindrical دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
He's a wet blanket. او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
parallelled نظیر مطابق بودن با
paralleling نظیر مطابق بودن با
symmetry مراعات نظیر تشابه
paralleled نظیر مطابق بودن با
parallel نظیر مطابق بودن با
parallels نظیر مطابق بودن با
It is unque . It is matchless. بی لنگه است (بی نظیر )
parallelling نظیر مطابق بودن با
pin wheel درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
She is a nonpareil in poetry او [زن] در هنر شاعری بی نظیر است.
correlative بهم پیوسته جفت نظیر
suction lift ارتفاع نظیر مکش در پمپ
dummy کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummies کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
semirigid دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
uniue بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
saddle bag خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
crankpin قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
vitrify بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
green manure گیاهانی نظیر شبدرکه جهت تقویت زمین کشت میشوند
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
dialectic روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
academe فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
Chinese چینی ها
porcelain چینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com