Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
China denies militarizing South China Sea.
چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
Other Matches
submarine
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
submarine boat
زیر دریای
[نظامی]
[علوم طبیعی]
south-west
جنوب غربی سوی جنوب باختر
south-east
جنوب شرقی سوی جنوب شرق
south westerly
سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
Anatolia
منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
south west
جنوب باختر جنوب غربی
south east
جنوب خاوری جنوب شرقی
high sea
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
militarism
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
phantom order
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel
چانل نظامی مجرای نظامی
military government
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
mare liberum
دریای ازاد
blue water
دریای ازاد
territorial sea
دریای داخلی
mare clausum
دریای بسته
moderate sea
دریای معتدل
mediterranean sea
دریای مدیترانه
aegean sea
دریای اژه
adriatic sea
دریای ادریانیک
sea nettle
ستاره دریای
the black sea
دریای سیاه
territorial sea
دریای ساحلی
high sea
دریای ازاد
seaway
دریای متلاطم
sea fight
جنگ دریای
rough sea
دریای خراب
flat calm
دریای روغنی
Oman
دریای عمان
smooth see
دریای ارام
dead sea
دریای لوط
high seas
دریای ازاد
service squadron
قسمت خدمات دریای
pontic
شبیه دریای سیاه
Channel Islands
جزیرههای دریای مانش
pore
در دریای تفکرغوطه ور شدن
pores
در دریای تفکرغوطه ور شدن
pontic
وابسته به دریای سیاه
solan
قاز دریای شمالی
atlantic
دریای محیط غربی
calm sea
دریای خیلی ارام
erythrean
وابسته به دریای قلزم
gannet
غاز دریای شمالی
heavy sea
دریای خیلی خراب
closed sea
دریای غیر ازاد
bathyal
مربوط به دریای عمیق
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
mediterranean sea
دریای روم بحر الروم
booby
نوعی قاز دریای شمالی
ship fever
طوفان سخت در دریای چین
polynia
منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
polynya
منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
overland route
راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
typhoon
توفان سخت دریای چین گردباد
snug down
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
typhoons
توفان سخت دریای چین گردباد
refutation
تکذیب
refutal
تکذیب
rebutment
تکذیب
impugnment
رد تکذیب
impugnation
تکذیب
disproof
تکذیب
denials
تکذیب
confutation
تکذیب
denial
تکذیب
falsification
تکذیب
rebuttal
تکذیب
rebuttals
تکذیب
disaffirmation
تکذیب
contradictions
تکذیب
contradiction
تکذیب
disproval
تکذیب
Latvia
جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
refuted
تکذیب کردن
impugned
تکذیب کردن
impugning
تکذیب کردن
impugns
تکذیب کردن
refutes
تکذیب کردن
unanswerable
تکذیب ناپذیر
refuting
تکذیب کردن
impugn
تکذیب کردن
denied
تکذیب کردن
deniable
قابل تکذیب
contradict
تکذیب کردن
contradicted
تکذیب کردن
rebut
تکذیب کردن
rebuts
تکذیب کردن
rebutted
تکذیب کردن
disprove
تکذیب کردن
denying
تکذیب کردن
disproved
تکذیب کردن
refute
تکذیب کردن
disproving
تکذیب کردن
denies
تکذیب کردن
disproves
تکذیب کردن
deny
تکذیب کردن
contradicts
تکذیب کردن
rebutting
تکذیب کردن
elench
تکذیب منطقی
refutable
تکذیب پذیر
traverse of an indictment
تکذیب کیفرخواست
confutation
مورد تکذیب
rebutter
تکذیب کننده
contradictable
قابل تکذیب
contradictor
تکذیب کننده
irrefutable
غیرقابل تکذیب
irrefutable
تکذیب ناپذیر
elenchus
تکذیب قیاسی
irrefutable
غیر قابل تکذیب
unansweable
بی جواب تکذیب ناپذیر
negation of statement
انکار یا تکذیب گفتهای
negative
رد یا تکذیب یا انکار کردن
impugnable
رد کردنی قابل تکذیب
negatives
رد یا تکذیب یا انکار کردن
traversing
تکذیب کردن دعوی
traverse
تکذیب کردن دعوی
traversed
تکذیب کردن دعوی
d. of a statement
تکذیب گفته ایی
traverses
تکذیب کردن دعوی
small craft warning
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
recanted
گفته خود را تکذیب کردن
recanting
گفته خود را تکذیب کردن
recant
گفته خود را تکذیب کردن
recants
گفته خود را تکذیب کردن
irrefragably
چنانکه نتوان تکذیب کرد
irrefragable
غیر قابل انکار و تکذیب
redargue
متهم ساختن تکذیب کردن
refutatory
تکذیب کننده متضمن جواب رد
impugned
مورد اعتراض یا تکذیب قراردادن
refutative
تکذیب کننده متضمن جواب رد
impugns
مورد اعتراض یا تکذیب قراردادن
impugning
مورد اعتراض یا تکذیب قراردادن
impugn
مورد اعتراض یا تکذیب قراردادن
south
جنوب
south
<adj.>
جنوب
soiuth ward
بسوی جنوب
notus
باد جنوب
south-eastern
جنوب شرقی
southeast
جنوب شرقی
soiuthern cross
صلیب جنوب
south wards
بسوی جنوب
southeast
جنوب خاوری
south eastern
جنوب خاوری
south-western
جنوب غربی
south easterly
جنوب خاوری
lowlander
اهل جنوب
azimuth
نقطه جنوب
south east
در جنوب خاور
south eastern
جنوب شرقی
south-east
جنوب شرق
south east
جنوب شرق
south west
جنوب غرب
Antarctic
قطب جنوب
sou'westers
جنوب غربی
southerner
اهل جنوب
the south pole
قطب جنوب
southern
اهل جنوب
southward
سوی جنوب
South Pole
قطب جنوب
south-west
جنوب غرب
southerners
اهل جنوب
southland
سرزمین جنوب
south west
در جنوب باختر
south western
جنوب غربی
southbound
عازم جنوب
south western
جنوب باختری
south westerly
جنوب باختری
non commital
از گرفتارکردن خویش بویسله تصدیق یا تکذیب مطلبی
celestial body south pole
قطب جنوب عالم
libecchio
باد جنوب غربی
libeccio
باد جنوب غربی
in a south easterly direction
از جهت جنوب خاور
southern
جنوبا بطرف جنوب
antarctic circle
مدار قطب جنوب
southeaster
باد جنوب شرقی
southwester
باد جنوب غربی
south west
سوی جنوب باختر
Antarctic
مربوط به قطب جنوب
southwest
واقع در جنوب غربی
southernmost
در اقصی نقطه جنوب
southeastward
در جهت جنوب خاوری
southeastward
بطرف جنوب شرقی
south easterly
سوی جنوب خاور
southeaster
توفان جنوب شرقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com