English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English Persian
fan کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanning کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fans کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
Other Matches
scsi بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
flexes سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flex سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexed سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
indegree تعداد لبههای جهت دار که به سمت یک گره اشاره میکند
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
MCA بیتی است که وسایل نگهدارنده باس را پشتیبانی میکند
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
multifinder گونهای از Apple Macintosh Finder که چند کاره بودن را پشتیبانی میکند
red, green, blue سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
protect یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protecting یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
protects یا بیشتر که چند کاره بودن حافظه مجازی امنیت داده را پشتیبانی میکند
cascaded star روش گره ها در شبکه با توپولوژی ستاره با بیش از یک hub که در صورت مشکل پشتیبانی از آن ایجاد میکند
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
netware که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
support command فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
point to point را پشتیبانی میکند و برای تامین ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه ICPIFP به کار می رود
decollator ماشینی که موضوعات مختلف را به ورقههای مجزا تبدیل میکند و یا جدا کردن موضوعات تکه تکه به قط عات جدا
decollate جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
fire support coordination هماهنگ کردن پشتیبانی اتش تطبیق پشتیبانی اتش
kabuli کابلی
slack line اسکریپر کابلی
cable railway ترن کابلی
chebulic myrobalan هلیله کابلی
cable railways ترن کابلی
cable control system سیستم کنترل کابلی
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
raise edges لبههای برامده
branch کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
branches کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
beads برگرداندن لبههای ورق
ragged ناصاف یا با لبههای تورفته
bead برگرداندن لبههای ورق
hoist line کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
edge set فشار برروی لبههای اسکی
curb برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbed برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
bead tire لاستیک با لبههای گرد شده
curbs برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbing برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
blade قسمت برنده لبههای تیغ دار
plate edge planer دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
coaxed کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
null مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
coaxes کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coax کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
modem مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
Band-Aid نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aids نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
antisubmarine support پشتیبانی از عملیات ضدزیردریایی پشتیبانی ضدزیردریایی
extension کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
extensions کابلی که به وسیله اجازه قرار گرفتن در همان محل رامیدهد که وصل شده است
keystone distortion تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
letter card کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
anti- روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
aliasing روش کاهش اثر لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها. 2-
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
air distant support پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
bow wave موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
free-standing مجزا
separable مجزا
several مجزا
knock down مجزا
distinct مجزا
discrete مجزا
ditinct مجزا
disjunct مجزا
distinguishing مجزا
abstracted مجزا
spot footing پی مجزا
single line خط مجزا
apartfrom مجزا از
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
flat بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flat صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
discrete source چشمههای مجزا
abstractedly بطور مجزا
discrete packets بستههای مجزا
knock down مجزا کردن
discrete values مقادیر مجزا
unit assembly یک قطعه مجزا
discrete particle ذره مجزا
disassemble مجزا کردن
single line ردیف مجزا
decollate مجزا کردن
abstracts مجزا کردن
detached ستون مجزا
abstracting مجزا کردن
abstract مجزا کردن
seclude مجزا کردن
separated مجزا کردن
separate مجزا کردن
isolating مجزا کردن
isolates مجزا کردن
isolate مجزا کردن
indiscrete غیر مجزا
individual controls کنترلهای مجزا
apart مجزا غیرهمفکر
separates مجزا کردن
separate sewer شبکه مجزا
isles مجزا کردن
garrison house پادگان مجزا
isle مجزا کردن
lone مجزا ومنفرد
stepping واحد مجزا
semidetached نیمه مجزا
step واحد مجزا
separate ammunition مهمات مجزا
separate loading مجزا پرشونده
separate loading مهمات مجزا
individ بطور مجزا شخصا
canalization به صورت مجزا دراوردن
individual units یکانهای منفرد یا مجزا
insulating با عایق مجزا کردن
isolated double bond پیوند دوگانه مجزا
insulates با عایق مجزا کردن
free standing columns ستونهای مستقل یا مجزا
insulate با عایق مجزا کردن
facility ساختمان بزرگ مجزا
discretely بطور مطلق یا مجزا
comparmentalize به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
cut sheet feeder تغذیه کننده کاغذ مجزا
caption code رمز نویسی با متن مجزا
aliasing لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
comma delimited file فایل مجزا توسط واوک یاویرگول
scalar مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
canning هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
unit assembly یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
in support of در پشتیبانی از
patronage پشتیبانی
backing پشتیبانی
afloat support پشتیبانی
protection پشتیبانی
support پشتیبانی
in support of در پشتیبانی
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
continuous tone image تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
trivial segmentation ذخیره شدن هر قلم داده در یک قطعه مجزا
cell تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cells تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
sue and losse part عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
antialiasing تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
back up پشتیبانی یا کمک
maintenance support پشتیبانی تعمیراتی
backup پشتیبانی کردن
back-up پشتیبانی یا کمک
storeship ناو پشتیبانی
direct support پشتیبانی مستقیم
fire support پشتیبانی اتش
memory protection پشتیبانی ازحافظه
service support پشتیبانی خدمات
global backup پشتیبانی کلی
PRI پشتیبانی کنند
nonsupport عدم پشتیبانی
corrective maintenance پشتیبانی اصلاحی
geo deu reo پشتیبانی کننده
propugn پشتیبانی کردن از
close support پشتیبانی نزدیک
combat support پشتیبانی رزمی
naval support پشتیبانی دریایی
logistic support پشتیبانی لجستیکی
logistic support پشتیبانی تدارکاتی
maintenance support پشتیبانی نگهداری
general support پشتیبانی عمومی
play up to پشتیبانی کردن از
area support پشتیبانی منطقه
vindicate پشتیبانی کردن از
countenanced پشتیبانی کردن
countenance پشتیبانی کردن
air support پشتیبانی هوایی
to agitate [for] پشتیبانی کردن
maintains پشتیبانی کردن
maintained پشتیبانی کردن
technical support پشتیبانی فنی
countenances پشتیبانی کردن
countenancing پشتیبانی کردن
supporting تقویت پشتیبانی
support پشتیبانی کردن
aid پشتیبانی کردن
aided پشتیبانی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com