English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (13 milliseconds)
English Persian
main cable کابل اصلی
Search result with all words
fail سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
branch کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
branches کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverts معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
T junction اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان
Other Matches
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
cabled کابل
cable کابل
cabling کابل
cable assembly کابل
Kabul کابل
cable head سر کابل
cable clip پل کابل
own ship's course bus کابل او اس سی
come along clamp بست کابل
cable way مسیر کابل
cablet کابل کوچک
caoxial cable کابل کواکسیال
coaxial cable کابل هم محور
low loss cable کابل با تلفات کم
coaxial cable کابل هم مرکز
coaxial line کابل هم محور
telecommunication cable کابل ارتباطی
communication cable کابل ارتباطی
concentric cable کابل هم مرکز
three core cable کابل سه رشتهای
measuring cable کابل سنجش
cable connector دو شاخه کابل
cable core سیم کابل
cable distribution head مقسم سر کابل
mains cable کابل شبکه
cable grip چنگال کابل
cable guard نگهدارنده کابل
multicore cable کابل افشان
multi conductor cable کابل افشان
lead کابل هادی
leads کابل هادی
wiring کابل کشی
cable shield لوله کابل
microphone cable کابل میکروفن
long distance cable کابل ارتباطی
welding lead کابل جوش
hook cable کابل قلاب
hoisting cable کابل بالاکش
trunk line cable کابل ارتباط
flat cable کابل تخت
flat cable کابل پهن
flexible cable کابل خم پذیر
grid lead کابل شبکه
greenfield conductor کابل گرینفیلد
gas impregnated cable کابل گازدار
gas impregnated cable کابل گازی
gas filled cable کابل گاز
gas cable کابل گازی
trunk cable کابل ارتباطی
ignition cable کابل احتراق
connecting cable کابل رابط
connection cable کابل اتصال
control cable کابل کنترل
light weight cable کابل سبک
dead end eye قلاب کابل
junction cable کابل اتصال
underground cable کابل زیرزمینی
duplex cable کابل دو سیمه
duplex wire کابل دو سیمه
trunk cable کابل ترانک
intermediate type submarine cable کابل ساحلی
twin cable کابل دو قلویی
four core cable کابل چهاررشتهای
cable support بست کابل
low capacitance cable کابل با فرفیت کم
clipped مفصل کابل
ribbon cable کابل نواری
clippings مفصل کابل
clips مفصل کابل
quadoed cable کابل چهارسیمه
coaxing کابل هم محور
coaxes کابل هم محور
coaxed کابل هم محور
coax کابل هم محور
cords کابل واکسیل
cord کابل واکسیل
anchor cable کابل لنگر
anchor line cable کابل لنگر
clip مفصل کابل
extensions کابل خرطومی
sockets کفش کابل
stranded wire کابل تک لایی
starter cable کابل استارتر
single core cable کابل یک رشتهای
single core cable کابل یک سیمه
single core کابل یک رشتهای
stranded conductor کابل تک لایی
single conductor cable کابل تک لایی
sheave ریل و کابل
sheating of cable پوشش کابل
sheathed cable کابل زرهی
extension کابل خرطومی
power cable کابل قدرت
anti induction cable کابل ضد القا
cable cleat بست کابل
cable block مجموعه کابل
tag line کابل اتصالی
cable accessory وسایل کابل
tape cable کابل نواری
outgoing cable کابل خروجی
telegraph cable کابل تلگراف
telephone cable کابل تلفن
telegraph cable buoy بویه کابل
binding screw کلم کابل
bowden control cable کابل کنترل
cable accessory قطعات کابل
battery charging cable کابل باتری پر کن
b.x. conductor کابل ب ایکس
suspension cable کابل معلق
cable clamp بست کابل
armored cable کابل مسلح
subscriber's cable کابل مشترک
subscriber's cable کابل اتصال
supply cable کابل تغذیه
cable box اتاقک کابل
suspension cable کابل اویزان
cable block قسمت کابل
bunched cable کابل چندلایی
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
four core cable کابل چهار سیمه
cable joint مفصل اتصال کابل
optical استفاده از کابل نوری
fibre optic cable کابل فیبر نوری
chandelle [کابل در شیار ستون ها]
d.c. cable کابل جریان دائم
dial cable کابل صفحه مدرج
low frequency cable کابل فرکانس پایین
elevator control cable کابل برق اسانسور
cable way سیم یا کابل نقاله
fiber cored cable کابل با مغز فیبری
cable jointing sleeve مفصل انشعاب کابل
communication cable کابل جریان ضعیف
insulated cable کابل عایق شده
oil filled cable کابل روغنی الکتریکی
null modem cable کابل مودم خنثی
non metallic waterproof wiring کابل با پوشش لاستیکی
non metallic sheathed cable کابل با پوشش غیرفلزی
multiple conductor cable کابل چند رشتهای
multiple cable کابل چند رشتهای
multicore cable کابل چند رشتهای
multi conductor cable کابل چند رشتهای
sheathed cable کابل غلاف دار
lead covered cable کابل با غلاف سربی
lighting cable کابل نور روشنایی
service cable کابل مصرف کننده
power supply cable کابل منبع قدرت
sheathed cable کابل زره دار
high frequency cable کابل فرکانس بالا
power feed cable کابل برق رسانی
high tension cable کابل فشار قوی
power feed cable کابل تغذیه برق
high voltage cable کابل فشار قوی
power cable کابل جریان قوی
phantomed cable کابل چهار سیمی
power supply cable کابل منبع تغذیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com