English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
Other Matches
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
quads سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quad سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quadrangle سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangles سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
insulated cable کابل عایق شده
twisted pair cable کابل زوج بهم پیچیده
insulated cable کابل عایق بندی شده
rf ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
ethernet شبکه توپولوژی ستاره که از کابل جفت سیم پیچیده شده استفاده میکند و داده را تا مگابایت ارسال میکند. معمولاگ Baset نامیده میشود
insulation عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
clustered دورهم جمع شده
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
insulator عایق کننده روکش عایق
insulators جسم عایق ماده عایق
insulator جسم عایق ماده عایق
insulators عایق کننده روکش عایق
times آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
time آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
TDR آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
insulated instrument transformer ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
convenes دورهم جمع شدن جمع کردن
convening دورهم جمع شدن جمع کردن
convene دورهم جمع شدن جمع کردن
convened دورهم جمع شدن جمع کردن
cable assembly مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
indirect پیچیده
obscurant پیچیده
complexes پیچیده
jigsaw پیچیده
tangled پیچیده
complexes :پیچیده
sophisticate پیچیده
abstruse پیچیده
tortile پیچیده
complicated پیچیده
sigmoid پیچیده
muffled پیچیده
revolute پیچیده
restiform پیچیده
complex :پیچیده
complex پیچیده
verticillate پیچیده
jigsaws پیچیده
crabby پیچیده
in a tangle پیچیده
crimpy پیچیده
crackly پیچیده
involved پیچیده
wrapped پیچیده
metaphsical پیچیده
intorted در هم پیچیده
perplexing پیچیده
implex پیچیده
wreathy پیچیده
intricate پیچیده
deep <adj.> پیچیده
gordian پیچیده
complicacy کار پیچیده
complicate پیچیده کردن
complicates پیچیده کردن
complicating پیچیده کردن
interlaced بهم پیچیده
reel نخ پیچیده بدورقرقره
reeled نخ پیچیده بدورقرقره
reeling نخ پیچیده بدورقرقره
reels نخ پیچیده بدورقرقره
ballast فرمولهای پیچیده
convolute بهم پیچیده
curly chip براده پیچیده
complexity پیچیده شدن
complex system سازگان پیچیده
roll چیز پیچیده
intricately بطور پیچیده
rolled چیز پیچیده
twisted strata لایههای پیچیده
rolls چیز پیچیده
perplexingly بطور پیچیده
writhen درهم پیچیده
perplexed مبهوت پیچیده
wounds پیچیده شدن
wound پیچیده شدن
complexities پیچیده شدن
recondite عمیق پیچیده
convoluted بهم پیچیده
complex system سیستم پیچیده
wounding پیچیده شدن
involute پیچیده شدن
complex multiplet چندتایی پیچیده
ravel چیز در هم پیچیده
waterproofed عایق اب
non conductor عایق
pawl عایق
impediment عایق
insulator عایق
drag chain عایق
waterproofs عایق اب
impediments عایق
waterproof عایق اب
insulation عایق
cloggy عایق
detent عایق
floor insulator عایق کف
insulant عایق
dielectric عایق
insulators عایق
convolve بهم پیچیده شدن
sinistrorsal چپ پیچ پیچیده از چپ براست
microcircuit مدار مجتمع پیچیده
crump پیچیده چین دار
sinistrorse چپ پیچ پیچیده از چپ براست
entangle گیرانداختن پیچیده کردن
complexly بطور پیچیده یا مخلوط
twisted pair جفت پیچیده شده
the matter is perplexed مطلب پیچیده است
can of worms <idiom> مشکل پیچیده وسردرگم
unintelligible پیچیده غیر صریح
volute طومار پیچیده طوماری
drag hook قلاب عایق
insulation عایق گذاری
insulating material مواد عایق
insulating compound مواد عایق
insulating material جسم عایق
insulating material ماده عایق
cleat عایق انگلیسی
insulating عایق کردن
insulating عایق سازی
battery insulator عایق باتری
insulates عایق کردن
insulates عایق سازی
insulation عایق کاری
non conducting عایق برق
insulated wire سیم عایق
non conducting عایق گرما
insulated wall دیواره عایق
insulated tongs انبر عایق
insulating bushing بوش عایق
insulated plier انبر عایق
insulated layer لایه عایق
rainproof عایق باران
brake عایق مانع
soundproof عایق صدا
adiabatic عایق گرما
mica dielectric عایق میکا
insulant ماده عایق
dielectric isolation جداسازی با عایق
insulating cement سیمان عایق
rachet گیره عایق
wall insulator عایق دیوار
insulated عایق دار
sound insulation عایق صدا
electrical insulator عایق الکتریکی
fish paper عایق کاغذی
insulative عایق کردن
obstructions مانع عایق
insulation testing apparatus عایق سنج
weatherproof عایق هوا
obstruction مانع عایق
resistance عایق مقاومت
slot insulation عایق شیار
insulation board صفحه عایق
ideal dielectric عایق کامل
brakes عایق مانع
braking عایق مانع
laggin عایق بندی
braked عایق مانع
insulate عایق سازی
circular loom نای عایق
insulating varnish لعاب عایق
insulate عایق کردن
hassock کلاله علف درهم پیچیده
It is an extremely complicated problem. مسأله بسیار پیچیده ایست
plexus چیزهای درهم پیچیده پیچیدگی
intricate design نقش پیچیده، درهم و مشکل
plexiform شبیه خزههای درهم پیچیده
complex instruction set computer کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
hassocks کلاله علف درهم پیچیده
simple آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
cisc کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
daedal دارای هوش اختراع پیچیده
insulation of concrete عایق کاری بتن
insulation loss تلف عایق بندی
insulation breakdown test ازمایش شکست عایق
acoustic ceiling سقف عایق پوش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com