Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
intermediate type submarine cable
کابل ساحلی
Other Matches
shore patrol
انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
time
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
timed
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
times
آزمایشی که خرابی کابل را با ارسال سیگنال روی کابل و اندازه گیری زمان برگشتن آن می سنجند
duct
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
TDR
آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
contiguous zone
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area
منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
beach diagram
طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
coast pilot
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
localtalk
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
coastal
ساحلی
sea board
خط ساحلی
seasider
ساحلی
bridgehead line
خط سر پل ساحلی
offing
اب ساحلی
strandline
خط ساحلی
coastline
خط ساحلی
coastlines
خط ساحلی
beach head
سر پل ساحلی
bridge head
سر پل ساحلی
inshore water
اب ساحلی
inshore
ساحلی
beach erosion
فرسایش ساحلی
shore stablishment
تاسیسات ساحلی
shore patrol
دژبان ساحلی
shore patrol
پلیس ساحلی
barrier light
نورافکن ساحلی
inshore water
ابهای ساحلی
inshorepatrol
گشتی ساحلی
land breeze
باد ساحلی
shorelines
خط ساحل یا خط ساحلی
foreshores
کمربند ساحلی
dune
توده شن ساحلی
quay
دیوار ساحلی
foreshore
کمربند ساحلی
coastguards
گارد ساحلی
coastguard
گارد ساحلی
martello
قلعه ساحلی
territorial waters
ابهای ساحلی
over the beach operations
عملیات ساحلی
sea dike
دیوار ساحلی
marina
تفرجگاه ساحلی
littoral
ناحیه ساحلی
quays
دیوار ساحلی
landing craft
کرجی ساحلی
shoreline
خط ساحل یا خط ساحلی
marinas
تفرجگاه ساحلی
shore erosion
فرسایش ساحلی
beach exit
گذرگاه ساحلی
beach patrol
گشتی ساحلی
beach patrol
نگهبان ساحلی
beach reserves
ذخایر ساحلی
territorial sea
دریای ساحلی
boat telephone
تلفن ساحلی
tidewater
خط ساحلی کشند اب
coastal frontier
حدود ساحلی
costal frontier
مرز ساحلی
coastal artillery
توپخانه ساحلی
coastal route
مسیر ساحلی
cabotage
تجارت ساحلی
cabotage
کشتیرانی ساحلی
coast station
ایستگاه ساحلی
beach organization
یکان ساحلی
beach obstacle
مانع ساحلی
beach exit
معبر ساحلی
coastal patrol
گشتی ساحلی
beach face
کمربند ساحلی
groyne
سد یا دیواره ساحلی
coastal zone
منطقه ساحلی
shore boat
تاکسی ساحلی
inshore current
جریان اب ساحلی
coast defence
پدافند ساحلی
inshore current
جریانات ساحلی
links
تپه ساحلی
beach matting
کف پوش ساحلی
coastal route
راه ابی ساحلی
levee
دیواره ساحلی رودخانه
lidos
میعادگاه قشنگ ساحلی
coastal navigation, coasting
حمل و نقل ساحلی
coastal frontier
نوار مرزی ساحلی
battalion landing team
تیم ساحلی گردان
beach group
گروه خدمات ساحلی
beach matting
تور سیمی ساحلی
beach minefield
میدان مین ساحلی
barrier reef
مرجان سنگ ساحلی
beach support area
منطقه پشتیبانی ساحلی
beachmaster's unit
یکان لجستیک ساحلی
beach dump
انبار موقت ساحلی
costal frontier
نوار مرزی ساحلی
continental shelf
حد ساحلی فلات قاره
cabotage
کشتی رانی ساحلی
cabotage
حمل ونقل ساحلی
beach flag
پرچم مشخصه ساحلی
coasters
کشتی ویژه خط ساحلی
lido
میعادگاه قشنگ ساحلی
out port
ساحلی مورد استفاده سر پل
sanbar
دیوار شنی ساحلی
coaster
کشتی ویژه خط ساحلی
cay
تخته سنگ ساحلی درجزیره
coastal refraction
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
tideland
زمین ساحلی دستخوش جزرومد
beach reserves
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
Goa
ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
piloting
ناوبری در کنار ابهای ساحلی
coastel low
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
phalarope
مرغ ساحلی نوک دراز
cove
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves
خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
offshore
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
shore party
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
beach unit
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
surfbird
مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
sea frontiers
مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
layig up position
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
beach organization
یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
intracoastal sealift
سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
riviera
ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
willet
مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
rill
جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
offshore
در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
polder
زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
daymark
علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
ports
انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
cabling
کابل
cable assembly
کابل
cabled
کابل
cable
کابل
cable clip
پل کابل
cable head
سر کابل
own ship's course bus
کابل او اس سی
Kabul
کابل
connection cable
کابل اتصال
connecting cable
کابل رابط
concentric cable
کابل هم مرکز
telecommunication cable
کابل ارتباطی
low capacitance cable
کابل با فرفیت کم
long distance cable
کابل ارتباطی
light weight cable
کابل سبک
control cable
کابل کنترل
junction cable
کابل اتصال
mains cable
کابل شبکه
dead end eye
قلاب کابل
sheathed cable
کابل زرهی
sheating of cable
پوشش کابل
sheave
ریل و کابل
low loss cable
کابل با تلفات کم
ribbon cable
کابل نواری
communication cable
کابل ارتباطی
measuring cable
کابل سنجش
microphone cable
کابل میکروفن
main cable
کابل اصلی
multi conductor cable
کابل افشان
multicore cable
کابل افشان
welding lead
کابل جوش
underground cable
کابل زیرزمینی
coaxial cable
کابل هم مرکز
outgoing cable
کابل خروجی
power cable
کابل قدرت
quadoed cable
کابل چهارسیمه
coaxial line
کابل هم محور
duplex cable
کابل دو سیمه
duplex wire
کابل دو سیمه
hook cable
کابل قلاب
three core cable
کابل سه رشتهای
single core cable
کابل یک سیمه
single core cable
کابل یک رشتهای
starter cable
کابل استارتر
telephone cable
کابل تلفن
telegraph cable buoy
بویه کابل
ignition cable
کابل احتراق
subscriber's cable
کابل مشترک
telegraph cable
کابل تلگراف
tape cable
کابل نواری
tag line
کابل اتصالی
suspension cable
کابل معلق
suspension cable
کابل اویزان
subscriber's cable
کابل اتصال
single core
کابل یک رشتهای
hoisting cable
کابل بالاکش
stranded conductor
کابل تک لایی
single conductor cable
کابل تک لایی
twin cable
کابل دو قلویی
flat cable
کابل تخت
flat cable
کابل پهن
flexible cable
کابل خم پذیر
four core cable
کابل چهاررشتهای
gas cable
کابل گازی
gas filled cable
کابل گاز
stranded wire
کابل تک لایی
trunk line cable
کابل ارتباط
gas impregnated cable
کابل گازی
gas impregnated cable
کابل گازدار
greenfield conductor
کابل گرینفیلد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com